در مقاله قديري ابيانيه آمده است: در مقاله علي مطهري نكاتي ذكر شده است كه نياز به نقد دارد. به ويژه كه به طور غير مستقيم اما محسوس تعدادي از نامزدهاي احتمالي، از جمله آيت ا... هاشمي رفسنجاني را مورد نقد قرار داده اند.
برخي از نكات كه نياز به نقد دارد عبارتند از:
توجه به توده مردم
1) :
آقا ي علي مطهري گفته اند: "رئيس جمهور بايد توجهش به توده مردم باشد نه خواص."در پاسخ بايد گفت كه قطعا بايد رئيس جمهور به توده مردم به عنوان حاميان اصلي انقلاب توجه داشته باشد و منافع آنان را در تمام موضوعات لحاظ كند. اما آيا توجه به توده مردم مستلزم بي توجهي به خواص است و بالعكس؟! آيا مثلا توجه به وضعيت نخبگان و دانشمندان كشور و تلاش براي جلوگيري از فرار مغزها كاري خلاف و به زيان توده مردم است؟
كاخ مرمر
2 ) –
در جاي ديگري از نامه آمده است كه: "نشستن يك مسئول جمهورى اسلامى، خصوصاً اگر روحانى باشد، بر روى مبل طلايى گرانقيمتى كه حاكمان دوره طاغوت روى آن مى نشستند، در فضايى كاخ مانند يا استقرار يك نهاد حكومتى در كاخ مرمر، دور شدن از آرمان هاى اوليه انقلاب اسلامى است و بايد اصلاح شود، زيرا اين كارها به تدريج خوى اشرافى گرى را در انسان زنده مى كند، گرچه ممكن است در افراد نادر بى تاثير باشد."در رابطه با اين موضوع لازم به ذكر است كه هيچ يك از صندلي هاي مقامات كشور طلايي نيستند، بلكه رنگ طلائي دارند كه در توليد آن هيچ طلائي بكار نرفته است. آيا رنگ طلايي خلاف شرع است؟! و مثلا حتما بايد رنگ قهوه اي و سياه استفاده شود؟! به هر حال روحيه اشرافي گري نبايد به هيچوجه ترويج گردد. اينجانب خود بارها از ترويج اين روحيه در برنامه هاي تلويزيوني انتقاد كرده ام و در اين رابطه با ايشان موافقم.
به كاخ مرمر اشاره شده است. دراين رابطه لازم مي دانم توضيحي را ارائه دهم. من خودم در سه سال آخر رياست جمهوري آيت ا... هاشمي رفسنجاني معاون ارتباطات دفتر ايشان بودم. ايشان در دوره رياست جمهوري علاوه بر سمت رياست جمهوري، رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز برعهده داشتند و لذا دفتر جداگانه اي براي مجمع نياز نبود. در اواخر دوره رياست جمهوري ايشان كه بايد مكاني به عنوان مجمع تشخيص انتخاب مي شد، تلاش گسترده اي توسط دفتر براي انتخاب جاي مناسبي براي مجمع صورت گرفت. به دليل درجه يك بودن حفاظت ايشان كه درجه حفاظت نيز از اختيار ايشان خارج است، لازم بود در مكاني دفتر مستقر شود كه حفاظت اضافي نخواهد. چون مجموعه اي كه دفتر مقام معظم رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان و قوه قضائيه مستقر است از حفاظت بالاي زميني و هوايي، محسوس و نامحسوس برخوردار است، لازم بود دفتر در همين محدوده باقي بماند وگرنه بايد محدوده وسيعي براي استقرار نيروهاي حفاظت ايجاد و بر تعداد نيروهاي حفاظت به شدت افزوده مي شد و تجهيزات زيادي براي تامين آن تامين و مخارج زيادي به بيت المال تحميل مي گرديد. ضمن اينكه هر جا درجه حفاظت بالا باشد، مشكلات و مزاحمت هاي ناخواسته و اجتناب ناپذيري براي تردد همسايه ها ايجاد مي گردد. مكاني كه امكان تشكيل دفتر بود همان كاخ مرمر بود كه قبلا مقامات قوه قضائيه در آن مستقر بودند. دفتر در آن زمان تلاش گسترده اي انجام داد تا جاي ديگري كه شائبه كاخ نشيني در آن نباشد پيدا شود، ولي هيچكس حاضر به خالي كردن ساختمان خود نشد. نه دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي و نه ديگران حاضر به واگذار كردن مكان خود نبودند. لذا علي رغم عدم تمايل آيت ا... هاشمي رفسنجاني، تنها گزينه موجود يعني كاخ مرمر باقي ماند. اين انتخاب باعث شد كه از هزينه اضافي براي تامين امنيت پرهيز شود، ضمن اينكه استقرار ايشان در كاخ مرمر موجب حفظ سلامت ساختمان گرديد، زيرا كه نسبت به حفظ سلامت ساختمان نيز تلاش مي شود. البته اكنون كه مجلس شوراي اسلامي تخليه شده است بهتر است ساختمان مجلس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت قرار گيرد.
توسعه و عدالت
3) -
در بخشي از مقاله مذكور آمده است: "دولت سازندگى به رغم توفيق در استحكام زيربناى توليد، عدالت اقتصادى را فداى توسعه اقتصادى كرد و توسعه سريع و غيراصولى و جذب سرمايه ها به هر قيمت را مبناى كار خود قرار داد."علي رغم اعتراف به توفيق در استحكام زير بناي توليد، ادعا شده است كه در دولت سازندگي عدالت فداي توسعه اقتصادي شد. اين ادعا بخشي از تبليغات ضد سازندگي را تشكيل مي داد به طوري كه بعضي ها حتي ضرورت فداكردن عدالت در راه توسعه و يا اولويت توسعه بر عدالت را به غلط به ايشان نسبت دادند.
اينجانب به عنوان كسي كه سه سال متوالي مسئوليت اطلاعات و اخبار منتشره از اظهارات رئيس جمهور را برعهده داشتم، هرگز چنين عبارتي را از ايشان نشنيدم. ايشان توسعه مورد نظر را عين عدالت و در راستاي تحقق عدالت مي دانستند. آيا مهار آبها از جمله برا ي تامين آب شرب و كشاورزي براي روستائيان ضد عدالت است؟! آيا ايجاد اشتغال مولد و توسعه توليد داخلي به جاي واردات از خارج ظلم است؟! آيا توسعه صنعت، ايجاد پالايشگاه ها و مجتمع هاي پتروشيمي و سازندگي و آباداني بر خلاف عدالت است؟
ضمنا ايشان به هيچوجه طرفدار جذب سرمايه به هر قيمتي نبودند. بلكه جذب سرمايه در اموري را خواستار بودند كه موجب رونق اقتصاد كشور اسلامي، بي نيازي به واردات و امكان كسب توان صادرات را ايجاد كند و بتواند از محل درآمد حاصل از اجراي طرح و توليدات آن، سرمايه جذب شده را جبران نمايد. آيا اين سياست بدي است؟!
خودكفايي شهرداري
4)
در نقد سياست دولت هاشمي آمده است كه: "به دستگاه هاى دولتى توصيه شد كه بايد خودكفا باشيد. اوج اين برنامه در شهردارى تهران اجرا شد. مثلاً در كوچه شش مترى اجازه ساختمان ده طبقه دادند و در عوض پول دريافت كردند و البته با آن پول عمران هايى نيز صورت دادند. هر چند بخشى از آن نيز صرف فعاليت هاى سياسى گرديد. در نتيجه بسيارى از مناطق تهران خصوصاً شمال آن تبديل به زندان هارون شد زيرا ديگر نه نور به خانه ها مى تابيد و نه اِشراف همسايه ها اجازه آزادى عمل مى داد و از سوى ديگر ترافيك داخل كوچه ها نيز چند برابر شد و خلاصه آسايش سلب گرديد چون به جاى تامين درست بودجه شهردارى، يك كار غيراصولى براى جذب پول مردم و توسعه اقتصادى بدون توجه به عدالت صورت گرفت."در ارتباط با مطالب فوق لازم به ذكر است كه: در مورد خودكفا شدن برخي از دستگاه ها به شهرداري اشاره و منفي قلمداد شده است.
اولا هزينه كردن از جيب همه مردم ايران (بيت المال عمومي) براي اداره شهرنشينان، آنهم از جيب مردم مناطق محروم، يك ظلم است واين با عدالت نزديكتر است كه شهر نشينان هزينه زندگي شهرنشيني را خود بدهند. آيا بايد نفت را كه متعلق به همه مردم است استخراج و صادر نمود و از درآمد آن هزينه جمع آوري زباله تهراني ها را داد؟! آنهم زياله هاي فراوان توليد شده در شمال تهران كه برا ي ساكنين آن و تنگ شدن خيابان هاي آن براي خودروهاي متعدد آنان و كم شدن نور براي فضاي نسبتا وسيع و يك و دو طبقه شمال شهر كه براي آن دل سوزانده شده است؟
چرا بايد پول مردم سراسر كشور خرج شهرنشيني شهرنشينان شود و شاهد مهاجرت روزافزون ساكنين نقاط ديگر به تهران و ساير شهر ها باشيم. مهاجرتي كه ناشي از محروم شدن آنها از حق خود به نفع شهرنشين ها است. البته معتقدم كه راه هاي بهتري هم براي كسب هزينه هاي شهر وجود دارد كه در مورد آن با مطبوعات مصاحبه هايي داشته ام و در اين مقاله فرصت پرداختن به آن نيست. خوب است ايشان راه هاي اصولي كسب درآمد از شهر را توضيح دهند تا امكان نقد نظراتشان فراهم گردد.
همانطور كه اذعان كرده اند، با پول دريافتي از مناطق شمال شهر، كارهاي عمراني صورت گرفته است. اما هزينه هايي نيز در شهرداري تهران براي اهداف سوء و كمك به احزاب و اشخاص صورت گرفته است كه اينها تخلف بوده و هيچكس مجوزي براي اين تخلفات نداشته و هيچكس هم از آن حمايت نكرده است. حمايت آيت ا.. هاشمي از آقاي كرباسچي در جريان دادگاه او از آن بخش از سياست هايي بوده كه منجر به تقبل هزينه هاي شهر توسط شهرنشينان و پرهيز از هزينه كردن از جيب همه مردم و از جمله مردم مناطق محروم براي شهرنشينان بوده است. اين سياست كلي (هم البته بدون لحاظ روش ها كه من خود نسبت به آن نقدهايي دارم) عين عدالت است. ايشان هرگز از تخلفات مالي شهردار دفاع ننمودند و من بارها در زمان رياست جمهوري ايشان شاهد مكاتبه با دستگاه هاي مختلف از جمله با شهرداري در مورد ضرورت رعايت قوانين و مقررات بوده ام. گلايه افرادي نيز كه خواستار دفاع بي قيد وشرط ايشان از شهردار بودند به اين جهت بي نتيجه ماند كه ايشان از تخلفات مالي هيچ كس دفاع نمي كردند و معتقد بودند بايد از سياست هاي صحيح حمايت و از عملكرد خلاف دوري كرد.
ماجراي مك فارلين
5 ) –
در قسمت ديگري از مقاله مذكور آمده است: "رئيس جمهور بايد با مردم صادق باشد، اهل كارهاى پشت پرده مانند مذاكره با مك فارلين در اوج جنگ تحميلى در ايران نباشد، به طورى كه وقتى خبر آن در روزنامه الشراع لبنان يا روزنامه هاى داخلى درج شد مجبور شوند براى مردم به گونه اى توضيح دهند."اشاره به ماجراي مك فارلين از سوي ايشان تعجب مرا برانگيخت. اينكه بايد رئيس جمهور صادق باشد حرف درستي است، اما اينكه نبايد هيچ كاري پشت پرده صورت گيرد، حرف صحيحي نيست. زيرا در كشور ممكن است مواردي پيش آيد كه لازم باشد برخي از اقدامات به صورت محرمانه صورت گيرد و ماجراي مك فارلين يكي از آنها بود. در آن ماجرا ايران موفق شد با فريب آمريكا در اوج جنگ تعدادي موشك هواپيما دريافت كند و از آن در جنگ استفاده نمايد. آيا به نظر ايشان بايد اين مطالب را به اطلاع صدام حسين هم مي رسانديم. ايشان چه راهي را سراغ دارند كه مردم ايران در جريان اسرار قرار گيرند اما سازمان هاي جاسوسي خارجي و مزدوران داخلي شان از آن مطلع نگردند؟! فراموش نكنيم كه حضرت امام (ره) در جريان ماجراي مك فارلين بودند و اقدامات آيت ا... هاشمي در مورد ماجرايي كه به مك فارلين معروف شد با اطلاع و اجازه حضرت امام (ره) بود و پس از افشاگري نشريه الشراع كه در خصومت با ايران و با هماهنگي اعضاي دفتر بيت منتظري منتشر شد، به دستور حضرت امام اين ماجرا از زبان آيت ا... هاشمي كه در آن زمان رئيس مجلس بودند افشاء گرديد. لازم است يادآوري كنم كه هشت تن از نمايندگان مجلس در آن زمان به ماجراي مك فارلين اعتراض كردند كه حضرت امام آن ها را افرادي پوچ لقب دادند. حالا اعتراض آقاي علي مطهري به چيست؟! آيا اگر به فرض ِ هماهنگي با مقام معظم رهبري و با اطلاع و موافقت و رهنمودهاي ايشان ضرورت يابد كه در راستاي منافع كشورمان مذاكرات پنهاني با طرف هاي خارجي به نفع كشورمان اداره گردد، آيا رئيس جمهور ايده آل بايد از انجام آن امتناع كند؟!
در ماجراي مك فارلين آنچنان آمريكا رسوا و تحقير شد كه در تاريخ آمريكا سابقه نداشته است.
نامزد اصلح
6) -
در رابطه با نامزد شدن افراد براي رياست جمهوري در مقاله مورد اشاره آمده است كه : "اگر كسى يقين دارد كه اصلح افراد براى رياست جمهورى است وظيفه دارد كه خود را كانديدا كند. معنى ندارد كه بگويد من به احترام فلان كس كه مى خواهد كانديدا شود وارد ميدان نخواهم شد."در اينجا نكته اي نهفته است و آن اينكه افرادي كه خود را نامزد مي كنند بايد خود را اصلح بدانند، ولي اصلح نسبت به كساني كه نامزد مي شوند. نامزد بايد خود را بهترين فرد بين نامزدها بداند و نه بهترين در بين كساني كه نامزد هم نمي شوند. لذا چه اشكالي دارد كه كساني بگويند كه اگر فلان شخصيت نامزد شود، چون اصلح است، من كنار مي روم ولي اگر نيايد من نامزد خواهم شد. به نظر من آنچه را كه شما عيب دانسته ايد، در صورتيكه شخصيت مذكور را اصلح بدانند بايد حُسن اين نامزدها تلقي كرد.
آزادي بيان
7) –
در جاي ديگري از مقاله آمده است: "بايد از آزادى بيان دفاع كند و با برخى حوادث كه از طرف افراد و گروه هاى جاهل در جهت جلوگيرى از آزادى بيان و به خيال خودشان دفاع از اسلام صورت مى گيرد مقابله نمايد."حرف زيبايي است كه مي تواند فقط جاذبه داشته باشد. رئيس جمهور بايد از آزادي بيان، در چارچوب قانون و شرع دفاع نمايد و از برخوردهاي مضر در حد خود جلوگيري كند. ولي آزادي بيان مطلق نيست. بايد رئيس جمهور ضمن دفاع از آزادي هاي مشروع، با سوء استفاده از آزادي نيز مقابله كند. اسلام اجازه نمي دهد كه مثلا مبشّرين مسيحي و يهودي خارجي تحت عنوان آزادي بيان در صدد منحرف كردن جوانان برآيند. بنابراين بايد از آزادي بيان مطابق با تعريفي كه قانون اساسي ارائه داده است دفاع كرد.
آري با علم و آزادي به افكار مختلف مي توان از اسلام پاسداري كرد ولي در مواردي مثل ماجراي سلمان رشدي صدور و اجراي حكم اعدام نيز ضروري مي گردد. فراموش نكنيم كه در غرب تعريف آزادي به اهانت هم تعميم مي يابد والبته آنها حجاب اسلامي دختران نوجوان را هم تحمل نمي كنند.
افتتاح ها
8)
آقاي علي مطهري تاكيد كرده اند كه: "رئيس جمهور بايد از افتتاح طرح ها و پروژه هاى عمرانى كه استاندارد نيستند، مثلاً بزرگراهى كه اصول مهندسى در آن رعايت نشده و مانند جاده مال رو پستى و بلندى دارد، سر باز زند تا چه رسد به افتتاح طرح هاى ناتمام و يا افتتاح چندباره يك طرح."در اينجا دو نكته لازم به ذكر است. يكي اينكه بنده اتوباني را سراغ ندارم كه مثل جاده مال رو باشد. اما بايد ديد كه ميزان اشكالات يك طرح در چه حد است؟! نمي توان مزاياي يك طرح را به خاطر برخي اشكالات نديده گرفت، همانطور كه نمره 18 كه نمودار وجود چند غلط در ديكته مي باشد را نمي توان نمره اي بي ارزش شمرد.
البته همواره بايد تلاش كرد تا از بروز اشكالات در طرح ها و پروژ ه ها پرهيز نمود.
در مورد افتتاح مجدد طرح ها نيز كه بارها بر سر زبانها افتاده است بايد يادآوري كرد كه برخي از طرح ها آنقدر بزرگند كه هر بخش آن از چند طرح بزرگ ديگر بزرگترند.
مثلا سد كرخه 38 برابر سد كرج گنجايش دارد و سد انحرافي آن كه براي ساخت سد اصلي ضروري بود، خود چند برابر سد كرج گنجايش داشت.
لذا شايسته است كه هر بخش از اين طرح ها خود جداگانه مورد توجه قرار بگيرد. افتتاح سد انحرافي، پايان ساخت سد و آغاز آبگيري آن، افتتاح نيروگاه برق آن از مواردي بوده كه در دو دولت به ترتيب زماني مورد افتتاح قرار گفته است. در آينده نيز شبكه آبرساني بايد مورد افتتاح قرار گيرد. لازم به ذكر است كه زميني كه زير كشت آبي سد كرخه قرار خواهد گرفت حدود 400 هزار هكتار است كه معادل زميني به عرض 4 كيلومتر و طول هزار كيلومتر يعني طولي بيش از طول جاده تهران مشهد است. در سال هاي آينده نيز به كرّات بخش هايي از اين پروژه عظيم بايد مورد بهره برداري و افتتاح قرار گيرد، به ويژه كه مسولين در هنگام افتتاح مرحله اي از مراحل اين طرح هاي عظيم، به بررسي از نزديك طرح پرداخته و به مشكلات پيش رو براي ادامه آن رسيدگي كرده و در صدد رفع مشكلات بر مي آيند.
نظر شما