پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۳۰ خرداد ۱۳۹۰، ۸:۴۴

دست‌های پنهان اکران فیلم‌/

سینما در دستان تهیه‌کنندگان همه کاره/ فیلم فرهنگی مهجور است

سینما در دستان تهیه‌کنندگان همه کاره/ فیلم فرهنگی مهجور است

کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان دومین حلقه از زنجیره اکران فیلم در سینمای ایران هستند، زنجیره‌ای که در تولید فیلم یکی از مهمترین نقش‌ها را بازی می‌کند و معمولا تحت تاثیر شرایط و فضای سینمای ایران تصمیم به تولید فیلم می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار مهر، پس از فیلمنامه تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها هم بخشی از سرنوشت تولید یک فیلم را تعیین می‌کنند، هر چند آنها هم محصول شرایط و معلول علت‌هایی ریز و درشت هستند، اما بیشتر کارگردان‌ها یا خودشان نویسنده فیلمنامه هستند، یا طرح و ایده‌ای را به فیلمنامه نویس سفارش می‌دهند و بعد از آن با تهیه کننده مذاکره می کنند، یا خود فیلمنامه نویس، کارگردان، تهیه کننده هستند و یا تهیه کننده‌ای خود ایده داشته فیلمنامه آن را نوشته و تهیه کننده به مذاکره با کارگردان می‌نشیند.

اخیرا دسته‌ای دیگر از کارگردان‌ها وارد گود شده‌اند: این دسته شامل تهیه‌کنندگانی است که ترجیح داده‌اند هم سرمایه‌گذار باشند، هم تهیه‌کننده، هم فیلمنامه‌نویس و اخیرا هم کارگردان و جالب‌تر اینکه این افراد پخش‌کننده فیلم هم هستند و مهمتر اینکه سینمادار هم هستند و نمی‌توان از این نکته هم گذشت که به شکلی ناظر اکران هم هستند! 

در این میان و با وجود تهیه‌کنندگانی با این همه نفوذ و توانایی ظرفیت بخشی از اکران از سوی این افراد رقم می‌خورد و می‌توان گفت این افراد از معدود کسانی هستند که تولیدشان هیچ‌گاه روی زمین باقی نمی‌ماند!

بنابراین کارگردان‌هایی که به این طیف نزدیک‌تر باشند راحت تر می‌توانند فیلم بسازند و به اکران آن امیدوار باشند، بخصوص که این روزها اعتبار فیلمسازان جوان با اکران آثارشان رقم می خورد. بنابراین آثار این کارگردان‌ها بیشتر شبیه تهیه‌کنندگانشان است تا خودشان.

اما در این میان کارگردان‌هایی هستند که به تهیه‌کننده پیشنهاد می دهند که خود بودجه فیلم را بر عهده بگیرند و سرمایه‌گذار جذب می کنند. در اینصورت تهیه‌کننده کمترین نقش را در تولید فیلم بر عهده دارد و این بار تهیه‌کننده مزد بگیر کارگردان شده تا بدون در نظر گرفتن مسئولیتش در مقابل فیلم، کارگردان تعیین کننده اصلی باشد و به سبب آوردن سرمایه و برای مطرح شدن یک شبه، دست به انتخاب سوژه‌هایی بزند که گاه دور از واقع‌گرایی است و اتفاقا آن‌سوی آبها هم مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرند.

گاهی برخی از فیلمسازان هم با سرمایه شخصی و بنابر دغدغه شان دست به تولید آثاری فرهنگی می زند که بر خلاف میل گروه با نفوذ سینما و یا همان مافیای خودمان است و از ترس اینکه این دسته فیلمها با رغبت مواجه شود و ذائقه مخاطب تغییر کند فیلم را در اکران سلاخی می دکنند تا فیلمساز مربوطه عطای این سینما را به لقایش ببخشد و به قولی کاهش هم بیفتد سمت و سوی این سینما هم پیدایش نشود. نمونه بارز این اتفاق فرزاد موتمن است که فیلمهای شاخصی چون "شب‌های روشن" و "صداها" را در کارنامه کاری خود دارد اما بی مهری به فیلم "صداها"یش موجب می شود تا تن به ساخت فیلمی "چون پوپک و مش ماشالله" دهد.

اما برخی از تهیه‌کننده های طیف مافیا و یا همان طیف با نفوذ سینما سعی می کنند برای تضمین فروش خود به سمت کپی برداری از فیلمهای خارجی بخصوص فیلم هندی و یا فیلمفارسی‌ها بروند تا ضمن پردازش لحظه به لحظه این فیلم‌های امتحان پس داده! روند تولید فیلم را سریع تر پیش ببرند. این فیلم‌ها یک‌ماه فیلمبرداری شده و دو ماهه آماده نمایش می‌شود.

اما مهجورترین سینما مربوط به سینمای ملی-اسلامی است که اگرهم فیلمنامه نویسی در این زمینه ایده ای داشته باشد بدلیل نداشتن تهیه کننده مناسب از نوشتن آن پرهیز می کند. در زمینه سینمای ملی- اسلامی کمترین رغبت از سوی بخش خصوصی اتفاق می افتد و تهیه کنندگانی که با بخش دولتی ارتباط بیشتری دارند امکان ساخت پیدا می کنند هرچند اکران اینگونه فیلم‌ها یعنی فیلمهای ملی و یا دینی معمولا امکانپذیر نبوده و یا به بدترین وضع ممکن امکان نمایش می یابند.

معمولا این نوع از سینما با برچسب سینمای خاص و یا کم مخاطب مواجه شده تا پخش کننده و سینمادار با کمترین رغبتی از آن استقبال کرده و متعاقبا تهیه کننده هم توبه کار شود که چنین فیلمی تولید کرده ودر نهایت فیلمنامه نویس نیز به فکر نوشتن فیلمنامه مبتذلی باشد که به زعم حلقه‌های پنهان اکران سینما بفروش هستند!

فیلم سینمایی "طلا و مس" یکی از بهترین فیلم‌های سال 89 بود، که اتفاقا بر خلاف خیلی از پیش بینی ها با فروش مناسبی هم روبرو شد. اگر این فیلم که دارای موضوعی دینی- انسانی نیز بود با حمایت مالی بخش دولتی و حمایت از اکران آن روبرو نمی‌شد بر چسب خاص خورده و از دایره اکران حذف می‌شد.

اما اکران موفق این فیلم که اتفاقا بازیگران سر شناس و به اصطلاح سوپر استار نداشت ثابت کرد که بر خلاف نظر دست‌های پنهان هدایت کننده سینما، مبتذل بودن دلیل بفروش بودن نیست.

در سینمای ایران انتخاب ایده و فیلمنامه برای تولید بر اساس این قاعده شکل می گیرد که این ایده زمینه اکران دارد یا نه. این بدان معناست که سرنوشت سینما در ناحیه اکران (یعنی پخش کننده و سینمادار) رقم می‌خورد تا ویترین سینمای ملی ایران مشخص شود.

- - - - - - -

ادامه دارد........

کد خبر 1338928

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha