پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۷ آذر ۱۳۸۳، ۱۴:۳۸

گزارشي از نشست "فلسفه براي كودكان و نوجوانان "در خبرگزاري "مهر"

گزارشي از نشست "فلسفه براي كودكان و نوجوانان "در خبرگزاري "مهر"

هفته گذشته از سوي گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" نشستي تخصصي با عنوان " فلسفه براي كودكان و نوجوانان " در محل اين خبرگزاري برگزاري شد كه طي آن چند تن از اساتيد و فعالان اين عرصه در مورد ارزش ها و دستاوردهاي نهادينه شدن اين مقوله در مباحث آموزشي صحبت كردند .



سعيد ناجي

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" ، سعيد ناجي ، پژوهشگرپژوهشگاه فرهنگ و مطالعات علوم انساني نخستين سخنران اين جلسه ، در مورد مفهوم فلسفه براي كودكان ، برنامه ، اهداف و نتايج اين برنامه از ديدگاه ليپمن سخن گفت . 

وي يادآورشد : واژة فلسفه براي كودكان در اولين برخورد، ممكن است شنونده را به اين فكر بياندازد كه اصلا چرا بايد به كودكان فلسفه ياد دهيم. برخي ها هم اعتراض كنند كه فلسفه براي بزرگترها چه كرده ‌است كه براي كودكان كند. دقيقا بدليل امكان همين ابهام است كه استاد عزيز، آقاي دكتر مجتهدي  به من متذكر شدند كه اسم اين برنامه آموزشي را فلسفه نگذاريد، حكمت يا فرزانش براي كودكان يا  يك چيز ديگر بگذاريد. به همين جهت ابتدا لازم است از اين واژه رفع ابهام شود.

ناجي تأكيد كرد : هدف اصلي اين برنامه، بالا بردن و تقويت قدرت تشخيص، تميز، استدلال و داوري آنها است. در عين حال آشنايي آنها با برخي مفاهيم مورد علاقه و مورد نيازشان، يكي از اهداف اين برنامه است. در اين برنامه، فلسفة كانت ، دكارت، يا ارسطو به كودكان آموزش داده نمي‌شود . در اين برنامه فلسفه يك روش و يك كندوكاو محسوب مي شود
 
ناجي افزود : نكته ديگر آن كه فلسفه براي كودكان در در واقع فلسفه براي كودكان و نوجوانان است. چون طبق تعريف يونسكو افرادي كودك محسوب مي شوند كه زير 18 سال داشته باشند. لذا نوجوانان را هم در ادبيات ما در بر مي گيرد. وي درباره تلقي فلسفه به عنوان روش يا نوعي از كندوكاو (Inquiry) گفت : به عقيدة ليپمن، مناسب‌ ترين راه براي اين كه مردم و شهروندان بتوانند ملاك‌ها و موازيني براي تميز بين استدلالهاي معتبر و غيرمعتبر ، بين نظريه‌هاي تأييد شده و رد شده و بين اَشكال قابل قبول و غيرقابل قبول قضاوت اخلاقي و غيره، بيابند، اين است كه فلسفه را نوعي كندوكاو  تلقي كنيم و  فلسفه هاي مختلف را انواع كندوكاو  كه محل  اين كندوكاو  ها هم  آموزش و پرورش است. مثلا فلسفه طبيعي يعني علوم تجربي نوعي از اين كندوكاو   باشد. منظور ليپمن از كندو كاو واكنشي  جستجوگرانه  در ابعاد پيچيدة تجربه انساني  است . كندو كاو  معمولاً به  شكل  يك  پرسش  شروع مي شود، از آنجا به  سوي  تعبير و نظريه پردازي  مي رود و هدفش  اين  است  كه  از طريق  مباحثه  و تأمل ، موضوع پيچيده اي  را به  مسئله اي  قابل  بحث ، امري  مبتني  بر مشاركتِ افراد و سرانجام  به موضوعي  استدلال پذير تبديل  كند. ليپمن تعليم و تربيت را هم با تمام پيچيدگي هاي كلانش نوعي كندوكاو تلقي مي كند، به عبارت ديگر، كندوكاو  را مي ‌توان «جنسي» دانست كه اَشكال مختلف فلسفه، «انواع» آن هستند . از اين روست كه ما كندوكاو‌هاي مختلفي همچون كندوكاو  اخلاقي، كندوكاو  زيبايي شناختي، كندوكاو  اجتماعي و غيره داريم. كل  علوم  انساني  شكلي  از كندوكاوند و فلسفه  كه  شاخه اي  از علوم  انساني  است ، هم به عنوان شكل  بسيار پيچيده اي  از آموزش  و پرورش  در نظز گرفته مي شود و هم يكنوع  كندوكاو  است . از نظر او تعليم و تربيت بدون  فلسفه عقيم است، بدون بهره ‌بردن از فلسفه،  تعليم و تربيت در مدارس ابتدايي ، دقيقاً همانقدر ناقص و عقيم است كه آموزش بدون بهره‌ مندي از فلسفه در دانشگاه در سطح ليسانس و بالاتر از آن مي‌تواند ناقص باشد.  بنابراين فلسفه نوعي  كندوكاو يا جستجوي  حقيقت است كه حاصل آن  يادگيري گفت وگو ، تعامل با محيط و دوستان،  انتقادپذيري،منتقد بودن، خلاقيت و ارائة فرضيه‌هاي نو، دقت در استدلالها است. به عبارت ديگر در اين جا فلسفه نوعي  منطق تفكر، منطق استدلال و روش مواجهه با امور و مسايل ، و روش  تصميم و انتخاب است .

وي تصريح كرد :  فلسفه براي كودكان تلاشي است براي بسط فلسفه، با اين هدف كه بتوان آن را بسان يك شيوة آموزش بكار برد. « فلسفه براي كودكان» آموزشي است كه از فلسفه براي واداشتن ذهن كودك به كوشش در جهت پاسخگويي به نياز و اشتياقي كه به معنا دارد، بهره مي برد. هدف « فلسفه براي كودكان»، ياري دادن به كودكان و نوجوانان براي بهره‌ مندي از فلسفه به منظور بهبود بخشيدن به يادگيري است .


 
ناجي افزود : ليپمن در توصيف ساده ‌اي از اين برنامه مي گويد: ” « فلسفه براي كودكان»  تلاشي است براي بسط فلسفه، با اين هدف كه بتوان آن را بسان يك شيوة آموزش بكار برد. « فلسفه براي كودكان»، آموزشي است كه از فلسفه براي واداشتن ذهن كودك به كوشش در جهت پاسخگويي به نياز و اشتياقي كه به معنا دارد، بهره مي برد. هدف « فلسفه براي كودكان»، ياري دادن به كودكان و نوجوانان براي بهره‌ مندي از فلسفه به منظور بهبود بخشيدن به يادگيري است“ .

ناجي  درباره  كتابهاي درسي فلسفه براي كودكان گفت : براي انجام اين برنامه كتابهاي داستاني ويژه كودكان تاليف شده است . موضوع اين داستانها به گونه اي انتخاب مي شود كه علاقه كودكان را به خود جلب كند،  اين داستانها در كلاس درس با صداي بلند توسط دانش آموزان خوانده مي شود و معلمي كه قبلا در اين زمينه آموزش ديده و از يك كتاب كمك درسي بهره مي برد، در انتهاي هر پارگراف سوالاتي طرح مي كند. بدينوسيله تفكر دانش آموزان به چالش طلبيده  مي شود. جواب هر دانش آموز به همراه اسم او روي تخته سياه نوشته مي شود. معلم از دانش آموزان ديگر مي خواهد كه نظرشان را در مورد نظرات نوشته شده روي تخته سياه بگويند. بدين ترتيب كودكان ياد مي گيرند كه نظر معلم و نيز آراي دوستان خود را مورد نقد قرار دهند .

وي نقش معلم در اين برنامه را چنين توصيف كرد : معلم در اين برنامه  به عنوان انتقال دهندة اطلاعات و حاكم مطلق كلاس نيست. دانش آموزان هم مي توانند از معلم سوال بپرسند. و معلم هم مي تواند از شاگردان مطلب ياد بگيرد. تنها كار معلم هدايت شاگردان بسوي درست اندشيدن و نزديك شدن به حقايق است.

ناجي درباره  شكل كلاس براي اين برنامه گفت :  براي‌ اين‌ كه‌ محور آموزش‌ و پرورش‌  كندوكاو باشد لازم‌ است‌ كه‌ كلاس‌هاي‌ درس‌ تبديل‌ به‌ حلقه‌ يا انجمن‌ شوند كه‌ در آن‌ از رابطه‌ دوستي‌ و همكاري‌ جهت‌ مشاركت‌ مثبت‌ در فضاي‌ آموزشي‌ استقبال‌ مي‌شود. اين‌ فضاي‌ مشاركت‌ مثبت‌ جايگزين‌ فضاي‌ رقابتي‌ و نيمه‌ خصمانه‌ (نيمه‌ مبارزه‌ جويانه)اي‌ كه‌ در بسياري‌ از كلاس‌هاي‌ دوران‌ كودكي‌ گذشته‌ رواج‌ داشت، مي‌شود. ويژگي‌ خاص‌ حلقه‌هاي‌ كندوكاو عبارتند از تامل‌ و تعمق‌ غيرخصمانه، شناخت‌هاي‌ مشترك، ايجاد و بالابردن‌ سواد، فرهنگ‌ و تخيل‌ فلسفي، تقويت‌ توانايي‌ مطالعه‌ و درك‌ عميق‌ متون‌ براي‌ اساس‌ ديالوگ‌ و گفت ‌وگو و لذت‌ بردن‌ از آن‌ها. از ويژگي هاي حلقة كندوكاو  رابطة‌ چشم‌ در چشم، جستجوي‌ معنا،  تأمل‌ و تعمق و مشاركت در جستجوي حقايق است .

وي در بخش ديگري از سخنان خود  نتايج اين برنامه و مهارت هايي كه كودكان در آن ياد مي گيرند را چنين برشمرد : به طور كلي در اين فرايند كودكان ياد مي گيرند كه 1- متن مورد نظر را خوب فهم كنند، 2- به حرفها و آراي دوستان خود خوب گوش فرا دهند، 3- سوالات و نظر آنان را به دقت صورت بندي كنند، 4- امكان نقد نظر معلم نيز وجود دارد، 5- امكان اين كه نظرشان اشتباه باشد وجود دارد، 6- هنگامي كه نظرشان با نقدي مواجه مي شود ناراحت و عصباني نشوند،7- نقدهاي خود را به گونه اي صورت بندي كنند كه موجب آزار دوستان نگردد، 8- اينكه نظرات خود را به راحتي بيان كنند و دلهره اي ازبيان آن نداشته باشند ، و 9- به جاي استفاده از ابزارهاي ديگر براي نقد دوستان از زبان خود استفاده كنند،10-همزمان با نقد دوستان خود از قواعد منطق بهره مند و آنها را فرا  گيرند،  11- مغالطات دوستان خود را كشف كنند.

ناجي افزود :  براي اجراي برنامة فلسفه براي كودكان (p4c ) در ايران لازم است  مواد درسي و داستانها اين برنامه هماهنگي كاملي با  فرهنگ ايراني - اسلامي داشته باشد . با توجه به غنايي كه در فرهنگ كشورمان وجود دارد مطمئنا اين برنامه اگر با توجه به اين مبادي آشنا و تاليف شود، هم در زمينه نقش معلم ، هم در زمينه كتابهاي درسي و هم در زمينه شكل كلاسها بديل هاي كامل تري در مقايسه با نسخه هاي غربي از p4c ارايه خواهد شد.



دكتر صفايي مقدم

در ادامه اين نشست ، رئيس دانشگاه شهيد چمران اهوازگفت : آموزش فلسفه براي كودكان را بايد با آموزش تئوريك قوي كرد .
دكتر صفايي مقدم  افزود : يكي از موضوعاتي كه براي مقوله فلسفه براي كودكان مهم است، ابهام زدايي درباره اين مسئله است. چراكه مفهوم فلسفه براي كودكان در كشور ما مبهم است. به هر ترتيب ما بايد به اين موضوع بپردازيم كه منظور از كوكان چه كساني هستند. از نظر فلسفي درباره مفهوم فلسفه براي كودكان بايد گفت كه محققيني در اروپا مشغول به اين انجام اين پروژه هستند كه تمام گرايش هاي تعليم و تربيت و برنامه نويسي را درباره اين موضوع پي گيري مي كنند. امسال نيز اين برنامه در يونان اجرا شد و بنده هم مقاله اي درباره تعليم و تربيت ارائه كردم.

وي در ادامه يادآورشد : مشكل ما در فضاي فعلي جامعه مشكلات تئوريك نيست بلكه اكنون فضاي علمي براي كودكان ما نسبت به گذشته بسيار بالاست و كودكان ما چيزهاي بسياري مي دانند، اما اين دليل نمي شود كه بچه هايي كه بيشتر مي دانند  بهتر تربيت مي شوند . ما زماني  مي توانيم بگوييم كه در اين كار موفق بوديم كه بگوييم در عمل هم موفق بوديم.

دكتر صفايي مقدم در پايان سخنان خود  تمرين بي طرفي در مباحثات و تكيه بر همكاري و تحمل و احترام به ديگران و هيجان ناشي از كشف و لذت فهميدن،  ارضاي حس كنجكاوي ديگران، كسب مهارتهاي تفكر و مهارتهاي خواندن براي فهميدن و سئوال كردن ، انسجام فكري ، و مشاهده تناسبها را از ويژگي هاي برنامه فلسفه براي كودكان و نوجوانان بر شمرد .



محمد سعيد حنايي كاشاني

محمد سعيد حنايي كاشاني استاد دانشگاه فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي نيز در سخناني با اشاره به اين كه آموزش فلسفه به كودكان نيازمند مباني تئوريك اجتماعي و مقولات پيچيده فلسفي نيست، گفت : فلسفه نيازمند پرسشگري است و كودكان مناسبترين افراد براي فراگيري پرسشگري هستند .

وي در مورد اين كه سنت فلسفه با آموزش فلسفه براي كودكان و نوجوانان چگونه برخورد كرده گفت : امروز كه ما مسئله فلسفه براي كودكان را مطرح مي كنيم اين موضوع به ذهن متبادر مي شود كه مسلما زمان قديم نمي توانسته مطرح شود و نشده است.

كاشاني افزود: يكي از كارهايي كه سقراط شروع كرد آموزش فلسفه به جوانان بود اما همين آموزش، سقراط را به دادگاه كشاند و در نتيجه اعدام شد. از اين زمان به بعد اين سوال پيش آمد كه آيا درست است كه به جوانان فلسفه بياموزيم ؟  در زمان سقراط  آموزش فلسفه به سن 35 سال اختصاص داشت ،  دليل آنها اين بود كه جوانان با فلسفه بازي مي كنند و تصور مي كنند مي توان با فلسفه هر چيزي را  مورد تهاجم قرار داد.  خطر اجتماعي آموزش فلسفه به جوانان  اين است كه به نهيليسم و شكاكيت منتهي مي شود و پس از آن به فرو ريختن ارزشهاي اعتقادي مي انجامد و افراد احساس كنند كه در جهاني كه ما درباره هيچ چيز نمي توانيم اعتقاد استواري داشته باشيم پس هيچ عمل استواري هم نمي توانيم داشته باشيم.  اين موضع گيري خطرات بزرگي  براي زندگي اجتماعي به به همراه دارد . بنابراين فيلسوفان سعي كردند كه تفكر فلسفي را مدرسي كنند. تاسيس آكادمي افلاطون و لوكيوم ارسطو يا مدرسه هاي بعدي براي اين بود كه فلسفه جاي محدودي داشته باشد كه خطرش علني نشود و عده محدودي به تحقيقات آزاد فلسفي بپردازند.

وي  افزود:  آموزش فلسفه به كودكان نيازمند  مباني تئوريك اجتماعي و مقولات پيچيده فلسفي نيست بلكه نيازمند پرسشگري است و كودكان مناسبترين افراد براي فراگيري پرسشگري هستند .     

کد خبر 134030

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha