نخستین دستورى که به پیغمبر اسلام دریافت کرد ، نمازبود . بدین ترتیب که در همان روزهاى نخست بعثت، روزى رسول خدا(ص) در بالاى شهر مکه بود که جبرئیل نازل و با پاى خود به کنار کوه زد و چشمه آبى ظاهر شد، پس جبرئیل براى تعلیم آن حضرت با آن آب وضو گرفت و رسول خدا(ص) نیز از او پیروى کرد، آن گاه جبرئیل نماز را به آن حضرت تعلیم داد و نماز خواند.
پیغمبر بزرگوار پس از این جریان به خانه آمد و آنچه را یاد گرفته بود به خدیجه و على(ع) یاد داد و آن دو نیز نماز خواندند. از آن پس گاهى رسول خدا(ص) براى خواندن نماز به درههاى مکه مىرفت و على(ع) نیز به دنبال او بود و با او نماز مىگزارد و گاهى هم مطابق نقل برخى مورخین به مسجد الحرام یا منى مىآمد و با همان دو نفرى که به او ایمان آورده بودند [یعنى على و خدیجه(س)] نماز مىخواند.
بعثت پیامبر اکرم (ص) و ظهور ایشان از سرزمین حجاز، از رویدادهایى بوده که پیش از رخداد آن توسط پیامبران الهى، کتاب هاى آسمانى و گاه عالمان و دانایان راز بشارت داده شده بود.
قرآن کریم در آیه 6 سوره صف، از زبان حضرت عیسى مى فرماید: « به فرستاده اى که پس از من مى آید و نام او «احمد» است، بشارت میدهم.»
حضرت خدیجه همسر گرامى رسول خدا (ص) سال ها پیش از بعثت پیامبر (ص) از وقوع چنین رخدادى اطمینان داشت. در روزگار جوانى پیامبر (ص) هنگامى که ایشان عهده دار کاروان تجارتى خدیجه (س) در سفر به شام بود، غلام حضرت خدیجه در گزارش خود به آن حضرت چنین گفت: در بصرى، محمد امین به منظور استراحت، زیر سایه درختى نشست.
در چنین هنگام، راهبى که در آن صومعه بود از من نام او را پرسید، سپس چنین گفت: « این مرد که در زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبرى است که در تورات و انجیل درباره او بشارت هاى فراوان خوانده ام.»
فلسفه بعثت پیامبر خاتم (ص)
امیرمومنان على (ع) درباره فلسفه بعثت پیامبر خاتم (ص) چنین مى فرمایند:« خداى سبحان، براى وفاى به وعده خود و کامل گرداندن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد، پیامبرى که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاى او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود.
در روزگارى که مردم روى زمین داراى مذهب پراکنده، خواسته هاى مختلف و روش هاى متفاوت بودند، عده اى خدا را به پدیده ها تشبیه کرده و گروهى نام هاى ارزشمند خدا را انکار و به بت ها نسبت مى دادند و برخى به غیر خدا اشاره مى کردند.
پس خداى سبحان، مردم را به وسیله محمد (ص) از گمراهى نجات داد و هدایت کرد و از جهالت رهایى بخشید.»
وحدت مسلمانان دستاوردی برای بعثت
براى اینکه انسجامى اساسى و ماندگار در ملتى شکل گیرد و همدلى ها پایدار بماند، نیاز به مبنایى معقول و محکم دارد و پیامبر (ص) پس از بعثت منادى وحدتى بود که نافى اختلاف طبقاتى و امتیازات نژادى، قومى، جنسى، صنفى و... بود، زیرا پیامبر افراد جامعه را به دندانه هاى شانه در برابرى تشبیه و محور وحدت در جامعه اسلامى را نیز بر حول ریسمان الهى مى دانست (حبل الله، که از آن تفسیر به کتاب و سنت شده است .
نظر شما