خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: کتابآرایی و کتابسازی از نظر گرافیک، مقولهای است که ناشران در دهه گذشته توجه بیشتری به آن نشان دادند، اما به گفته کارشناسان و متخصصان این امر هنوز راه زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب داریم؛ بهویژه اینکه هم ابزار آن در کشور وجود دارد و هم گرافیستها و طراحان خلاقی که میتواند بهره خوبی از این ابزار ببرند.
در همین باره با محمدعلی بنی اسدی، تصویرساز، نقاش، تصویرگر و کاریکاتوریست نام آشنای ایرانی به گفتگو نشستیم. وی متولد 1334 سمنان بوده و تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب ویژه کودکان و نوجوانان تصویرگری کرده است که از این میان میتوان به کتابهای بادبادک و کلاغه، خدا با دوستان خود صمیمی است و قصههای شیرین موش و گربه اشاره کرد. این هنرمند در رشتههای طراحی، گرافیک، مجسمهسازی و انیمشین فعال بوده و تا به حال موفق به کسب جوایز و افتخارات متعددی از از کشورهای مختلف شده است.
آقای بنیاسدی! ارزیابی شما از وضعیت کتاب آرایی در ایران چیست؟
در جشنواره کتاب برتر کودک و نوجوان، ناشران علاوه بر محتوا درباره آرایش صفحه و مدیریت هنری کتاب نیز صحبت میکنند. آنها همه امکاناتی که میتواند برای کتاب لازم باشد را بررسی میکنند که کار پسندیده و درخور توجهی است. چرا که گرافیک و ظاهر کتاب مسئله بسیار مهمی است و ناشران نیز پی بردند که اگر به این مسائل توجه کنند، میتوانند موفقتر عمل کنند؛ همصنفان آنان احترام بیشتری برایشان قائل میشوند و در این بازار رقابت سختی که برای جذب مخاطب از بین ابزاری چون اینترنت و تلویزیون وجود دارد که با ارائه سرگرمیهای مختلف به کتابنخوانی دامن میزنند، میتوانند بهتر جذب مخاطب کنند و بر مشکلات فائق آیند.
چه پارامترهایی از کتابآرایی در این جشنواره مد نظر است؟
یکی از پارامترهای عمده این است که برای کتاب چه نوع کتابسازی صورت گرفته؛ جلد خوب، کاغذ مناسب، سفیدخوانی و ... و مهمتربازیای که با کاغذ میشود و خلاقیتی که صورت میگیرد. به نوعی مهندسی کاغذ که به جز جذب خواننده به نوعی او را سرگرم میکند و سعی میکند ارتباط بهتری برقرار کند.
فکر میکنید اغلب ناشران به این نتیجه رسیدهاند که کتابآرایی نقش چشمگیری در جذب مخاطب دارد؟
ضعف عمده ما، ساختن کتاب است، اما یک طرفه هم به قاضی نرویم؛ چرا که طبیعی است که ناشر به عنوان سرمایهگذار بخواهد برگشت سرمایه داشته باشد و این در نهایت نیاز به کتابخوان دارد و از آن طرف هم باید اتفاقاتی بیفتد که میل به کتابخوانی بیشتر شود. ناشران به این نتیجه رسیدهاند که در اولین مرحله، برخورد با موجودی به نام کتاب در درجه اول گرافیک دلیل کشش مخاطب به سمت آن است. در اغلب کشورها از جمله ایران، طبقهبندی موضوعی و سنی انجام میشود تا مخاطب به راحتی زمان مراجعه به کتابخانه کتاب مورد نظر خود را پیدا کند، اما مرحله بعدی توجه به کتابسازی برای انتخاب شدن است که در ایران توجه کمتری به آن میشود.
نکته اینجاست که علاوه بر مشاور هنری میتوان از مشاور روانشناسی نیز کمک گرفت تا به طور مثال مشخص کند قطع کتاب برچه اساسی باید تعیین شود. سالیانی که گذشت، دیدیم مخاطبان اقبال خوبی به قطعهای کوچک و بزرگی که وارد بازار شد، نشان دادند واین کتابها جای خود را باز کردند. از طرف دیگر با مشورت روانشناس میتوان کار را به سمتی برد که با حفظ احترام به خواننده، کتاب طراحی شود. چرا که بیننده و خریدار کتاب دیگر مانند گذشته صفحات شلوغ و پر از مطلب را نمیخواهد و مخاطب نیز دوست دارد به نوعی مورد احترام واقع و آرامش به او منتقل شود.
فکر نمیکنید این احساس نیاز به گرافیک خوب و خلاقانه کتاب در مخاطب آنچنان که شایسته باشد، محسوس نیست؟
نکته اینجاست که باید سطح سلیقه عمومی در همه موارد و ابعاد زندگی بالا رود؛ وقتی صبح از خانه بیرون میآیید، باید گرافیک محیطی به گونهای باشد که شما هم تشویق شوید؛ مثلا ظاهر ساختمان خانهتان بد نباشد و گلدان زیبایی را پشت پنجره بگذارید و ... این حس که همه چیز به شما احترام میگذارد، به شما کمک میکند روز خوبی را شروع کنید. درواقع همهچیز در هم تنیده و به یکدیگر مرتبط است. وقتی گرافیک در همه ابعاد، از جمله محیط، رشد کرد و شما عادت به دیدن اتفاقات خوب کردید و انتظارتان بالا رفت، آنگاه کتاب با کتاب آرایی زیبا میخواهید. معتقدم باید فکری عمومی در این زمینه انجام شود و از مشاورانی که تخصص دارند، استفاده شود تا گرافیک محیطی به گونهای باشد که سلیقه مردم را در تمام ابعاد بالا ببرد.
از همین رو باید ارتقای عمومی در سواد بصری داشته باشیم؛ زیرا تا زمانی که سواد عمومی رشد نکرده و ضرورت هنری هنوز به اندازه کافی درک نشود، نمیتوان انتظار داشت افراد به هر سریال سادهای بسنده نکنند یا توقع کتابی با ظاهری بینقص داشته باشند.
نظر شما