به گزارش خبرگزاری مهر، "آلکساندر کوزنتسوف" در مقاله ای در مجله "اودناکو" نوشت: 22 ژوئن باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا آغاز عقب کشیدن نیروها از افغانستان را اعلام کرد. رئیس جمهور آمریکا در واقع به شکستی نظامی اعتراف کرد که در آن کوه نشینان بیسواد، قلیل العده و مسلح فقط با تفنگ های سبک موفق شدند در مقابل نیرومند ترین دستگاه نظامی جهان معاصر بایستند.
در ادامه این مطلب آمده است: خروج نیروها همزمان با ادامه مذاکرات با طالبان ادامه خواهد یافت تا آنها حداقل از پشت به آمریکاییها تیراندازی نکنند. رهبران فعلی افغانستان میفهمند که هدف عملیات آمریکایی در افغانستان نه مبارزه با تروریسم بلکه مستقر شدن در تکیه گاه راهبردی نزدیک به ایران، چین، و روسیه بود که به ایالات متحده اجازه دهد راههای انتقال انرژی آسیای مرکزی را کنترل نماید.
نویسنده مجله اودناکو در ادامه می نویسد: اکنون روشن شده که آمریکاییها نمی توانند تمام سرزمین افغانستان را کنترل کنند. راحت تر است که استانهای جنوبی و شرقی کشور در اختیار طالبان باقی قرار دهند و نفوذ آمریکا در قسمت شمالی با ایجاد چند پایگاه تأمین گردد.
آلکساندر کوزنتسوف در ادامه به افشای اطلاعات درباره به اصطلاح "طرح بلک ویل" اشاره می کند و ضمن هشدار درباره تجزیه افغانستان می نویسد: این طرح و سناریو در واشنگتن و توسط "بلک ویل" سفیر سابق آمریکا در هند تهیه شده که برنامه تقسیم افغانستان و تبدیل کردن استانهای پشتوننشین به دولت مستقل را مطرح کرد. بلک ویل عقیده داشت که با این طرح بعد از خروج آمریکاییها جنگ بر سر قدرت از سرگرفته نخواهد شد.
در ادامه این مطلب آمده است: کرزای به مقام ریاست جمهوری رسیده و نمی خواهد سرنوشت نجیب الله را تکرار کند و سعی میکند حمایت رهبران قبایل را به دست آورده و روابط خارجی و داخلی دولت خود را گسترش دهد. او به اشغالگران لعنت می فرستد تا در میان افغانیها اعتبار بالاتری به دست آورد. وی در اوایل ماه ژوئن سال جاری در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در قزاقستان حضور یافته و ضمن ابراز علاقه به عضویت کشورش در این سازمان، اظهار داشت که مایل است این سازمان را به حل و فصل صلحآمیز اوضاع افغانستان جلب کند. کارشناسان سیاسی از اینجا نتیجه گرفتند که رهبر افغانستان به دریافت کمک های اقتصادی از چین و روسیه امید بسته است.
این مجله روسی در پایان مطلب خود آورده است: آمریکاییها به هنگام اعزام نیروهای خود به افغانستان امیدوار بودند که بتوانند سیاست همیشگی "تفرقه بیانداز و حکومت کن" را دنبال کرده و بین بازیگران اساسی منطقه ای، ایران و پاکستان، پاکستان و هند، چین و روسیه، روسیه و ایران تفرقه انداخته و از ظهور ائتلاف های جدید منطقه ای جلوگیری کنند. خروج سربازان آمریکایی از افغانستان احتمالاً نتیجه معکوس را خواهد داد. مثلث ایران، افغانستان، پاکستان در اوضاع تمام منطقه نفوذ تعیین کنندهای خواهد داشت. این کشورها برای برقراری روابط مشارکت با روسیه و چین تلاش میکنند و امیدوارند که بتوانند با تشریک مساعی با نفوذ یکجانبه آمریکایی مقابله نمایند.
نظر شما