به گزارش خبرنگار مهر، نشست علمی «روابط فرهنگی ایران و آفریقا» صبح امروز دوشنبه 14 شهریور با حضور احمد بخشی معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقای دانشگاه تربیت مدرس در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
بخشی در این برنامه گفت: فرهنگ واژهای سهل و ممتنع است. به همین دلیل، بحث درباره روابط فرهنگی بسیار پیچیده است. فرهنگ مجموع ارزشها و بینشهایی است که روی رفتارهای مردم یک جامعه تاثیر میگذارد. سیاست فرهنگی هم اقدامی است که برای یک سری اهداف خاص با زمینه فرهنگی، دنبال میشود. وقتی وارد فاز عملیاتی و اجرایی میشویم، ممکن است در بعضی مواقع، اتلاف منابع و هزینه داشته باشیم.
وی افزود: با توجه به این که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است، در دیپلماسی عمومی و رسمیمان، لایههای فرهنگی گیراتر است. ابعاد فرهنگی انقلاب در قانون اساسی به 2 قسمت تقسیم شده است. اول وحدت اسلامی و تشکیل امت واحده و دوم هم مربوط به بحث اسکتبار ستیزی است. بر همین اساس ایران 1404 یا سند چشمانداز تدوین شد که موارد مشابه از جمله تبیین و ایجاد تصویر صحیح از انقلاب اسلامی و تبلیغ افکار انقلابی جز این چشم انداز بودند.
این کارشناس مسائل آفریقا گفت: واژه آفریقا در فرهنگ ما، واژهای فقیر است که این فقر به دلیل کم بودن اطلاعات ما از این موضوع است. وقتی از واژهای به نام آفریقا استفاده میکنید، با واکنشهای منفی مواجه میشوید چون مردم سریعا مفاهیمی از گرسنگی، فقر و ایدز را در ذهن متبادر میکنند. متاسفانه رسانهها و دیگر دستگاهها در این زمینه اطلاعرسانی و کار نکردهاند که شاهد چنین وضعیتی هستیم. مردم ما اطلاعاتشان را از رسانههایی میگیرند که خارج از مرزها هستند و درباره آفریقا تبلیغات منفی دارند.
بخشی گفت: در چنین وضعی که ما اصلا از قابلیتهای آفریقا استفاده نمیکنیم، کشورهای دیگر به خوبی از پتانسیلهای آفریقا بهره میبرند. وقتی شناخت صحیحی از آفریقا نداریم، چنین دیدی میان سیاستمداران و سیاستگذاران فرهنگیمان هم ترویج میشود. تصحیح نگاهمان به آفریقا زمان و هزینه زیادی میطلبد. جالب است که برخی کشورهای آفریقایی در چند سال گذشته رشد چشمگیر اقتصادی داشتند و با هم ائتلاف و همگرایی دارند ولی بسیاری از کشورهای آسیایی یک ائتلاف منسجم ندارند. ما در زمینه آفریقا اطلاعرسانی خوبی نداریم و این از ضعفهای رسانههای ماست.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقای دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: روابط فرهنگی ما و آفریقا تا بهمن 57 طولانی و باسابقه بود. روابط ایران و آفریقا سابقه طولانی تاریخی دارد و به زمان هخامنشیان برمیگردد. در زمان ساسانیان هم این ارتباط ادامه پیدا کرد و ما طب و نجوم را از آنها فرا گرفتیم و آفریقاییها هم قناتسازی را از ایرانیها فرا گرفتند. زمان حکومت فاطمیان هم که از شیعیان بودند، افتخاراتی چون دانشگاه الازهر برای مصر به عنوان یک کشور آفریقایی رقم خورد. حکومتهای بعدی مصر به دلیل سوابق فاطمیان از عقلانیت بیشتری برخوردار بودند و گرایش بیشتری به ایران پیدا کردند.
وی افزود: ایران در زمان قاجار در مصر کنسولگری داشت و تعدادی از روزنامههای قانونی و غیرقانونی ایرانی که انتشارشان باعث پیروزی نهضت مشروطه شد، در این کشور منتشر میشدند. در زمان حکومت پهلوی، روابط ایران با کشوری مانند مصر گستردهتر شد و هفتههای فیلم بین دو کشور برگزار شد. بحثهای دینی بین ایران و مصر از زمان قاجار به بعد بیشتر حالت اندیشهای به خود گرفتند. تا قبل از انقلاب زبان دوم دانشجویان مصری فارسی بود اما متاسفانه بعد از انقلاب زبان دوم دانشجویان مصری تغییر کرد و چون روابطمان با مصر قطع شد، زبان عبری جای زبان فارسی را گرفت.
بخشی در ادامه گفت: ارتباطمان قبل از انقلاب با کشورهای آفریقایی به خاطر مسائل ایدئولوژی بود چون آن زمان زیرمجموعه بلوک غرب بودیم. از بهمن 57 به بعد آفریقا اهمیت دیگری برای ما پیدا کرد و بیشتر از ایدئولوژی، جنبههای فرهنگی در اولیت قرار گرفت. مسلمان بودن، در حال توسعه بودن و رفع نیازهای خودمان از اولویتهای فعلی ما برای رابطه با کشورهای آفریقایی است. از سال 74 در برخی از کشورهای آفریقایی رایزنی فرهنگی ایران برپا شد.
این کارشناس آفریقا با اشاره به رویکرد دولتهای جمهوری اسلامی در قبال مساله آفریقا گفت: سفرهایی که هاشمی رفسنجانی و خاتمی به آفریقا داشتند، استراتژیک نبود و تلقی من از این سفرها، مسافرتهای گودبای پارتی بود. چون این سفرها در آخرین روزهای تصدی ریاست جمهوری انجام میشد و عملا نتوانستیم از تجربیاتی که بقیه کشورها درباره آفریقا دارند، استفاده کنیم. وقتی آقای هاشمی بعد از یکی از مسافرتهایش به آفریقا، از پلههای هواپیما پایین آمد، در پاسخ به خبرنگاران گفت: این سفر کمی دیر انجام شد.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات آفریقای دانشگاه تربیت مدرس گفت: در دولت قبلی، روابط با آفریقا خوب بود و کارهای خوبی انجام شد، ولی دولت ایشان با مشکلی به نام ارزانی قیمت نفت روبرو شد. دولت آقای احمدینژاد هم که تشکیل شد، زمان رای اعتماد به وزرا در مجلس اعلام شد که ارتباط با آفریقا یکی از اولویتهای ماست که این باعث خوشحالی ما شد. چون اعلام کردند که اگر ادارهای، بخش مرتبط با آفریقا ندارد، یک معاونت مرتبط با این قاره تشکیل دهد، اما امروز بعد از چند سال میتوانم بگویم ما در زمینه فعالیتهای فرهنگی و سیاسی، شعاری حداکثری و اعمالی حداقلی داشتهایم.
بخشی گفت: ما در زمینه آفریقا شعارهای زیادی دادیم که انجامشان ندادیم و این موضوع هویت ما را خدشهدار کرد. چون به برای پروژههای مختلف به طرف مقابل قول دادیم، ولی عملیشان نکردیم. پروژهها هم کارشناسی نبودند. مثلا به یک کشور آفریقایی وعده ساخت و ساز میدادیم. اول پروژه را تائید میکردیم، بعد برای خاکشناسی و مراحل دیگر اقدام میکردیم. چون کارها کارشناسی نبودند، این شد که چین کارها را تمام میکرد و به اسم خودش ثبت میکرد، ما هم فقط چند عکس از افتتاح طرح میانداختیم.
وی گفت: چنین شرایطی به این دلیل است که روحیه افراط و تفریط داریم و استراتژی نداریم. به جای اینکه اول کار بگوییم میخواهیم همه ظرفیتها را برای آفریقا به کار بگیریم، متناسب با توانمان برای 5 قاره زمین برنامهریزی کنیم. بیاییم قول بدهیم در حد توانمان و متناسب با چیزی که میتوانیم، شعار بدهیم و عمل کنیم.
نظر شما