پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۶ مهر ۱۳۹۰، ۱۳:۲۷

ساختار سیاسی بحرین (13)

استعاره در ادبیات سیاسی بحرین/ چرایی سیاست برش های عمودی آل خلیفه

استعاره در ادبیات سیاسی بحرین/ چرایی سیاست برش های عمودی آل خلیفه

خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: از نکات جالب توجه در کشور پادشاهی بحرین این است که ادبیات سیاسی این کشور از واژه ای به نام حزب کاملا تهی بوده و سعی می شود با استعاره هایی همچون جبهه، تجمع یا جنبش این خلأ بزرگ در ادبیات سیاسی را پر کرد.

با بررسی فعالیت تمامی جریان های سیاسی بحرین از جمله جریان هایی که پایگاه مردمی بسیار گسترده ای هم در این کشور دارند ، چینن بر می آید که آنها تلاش می کنند تا به جای واژه حزب از کلمات ترکیبی  به فراخور حال خود همچون جبهه ملی یا تجمع ملی استفاده کنند.

ین مسئله باعث شد تا حداقل بعد از اعلام منشور فعالیت های ملی در سال 2001 و آغاز اعلام موجودیت علنی جریان های مختلف سیاسی، شاهد آن باشیم که نام بسیاری از جریان های سیاسی فعال درصحنه سیاسی بحرین تقریبا همسان یا  نزدیک به یکدیگر و حتی مطابق باهم باشند.


بر اساس تعریفی که در قانون جمعیت ها "حتی با وجود تعدیل صورت گرفته در آن در 2004"  وجود دارد ، جمعیت سیاسی به مجموعه ای اطلاق می شود که در چارچوب های ملی فعالیت کرده وکار ساماندهی و نمایندگی شهروندان را عهده دار می باشد.


با این تعریف عملا در بحرین هیچ حزبی نمی تواند ماهیت واقعی پیدا کند زیرا اصولا وظایف حزب با وظایفی که برای جمعیت های سیاسی درنظر گرفته شده تفاوت بسیار زیادی دارد.


به گفته کارشناسان یکی از دلایلی که باعث شد پادشاه بحرین به شدت از واژه حزب به هراس بیافتد جمله " تلاش برای مشارکت بالفعل در تصمیم گیری و حضور واقعی در قدرت از راه های مسالمت آمیز و در چارچوب رد و بدل شدن مسالمت آمیز قدرت" است که تعریف عمومی و جهانی حزب محسوب می شود.

این تعریف درحالی به ادبیات عرصه سیاسی بحرین وارد شده که جمعیت ها چنین نقشی نخواهند داشت واعتراض به همین مسئله بود که  تعدادی از جریان های سیاسی شیعه  را بر آن داشت  تا انتخابات سال 2002 را تحریم کنند.

جمعیت عمل ملی دمکراتیک، جمعیت وفاق اسلامی، جمعیت عمل اسلامی وتجمع قومی دمکراتیک دربحرین  با تحریم انتخابات  مذکور عملا اعتراض اکثریت شیعه را نسبت به این قانون اعلام داشتند ،
اما با این حال در دور بعدی (سال 2006) به دلیل برخی ملاحظات و نیز فشارهای دولت تصمیم به مشارکت گرفتند تا طیف تشکیل دهنده ساختار صحنه سیاسی بحرینی هرچند به شکلی  نیم بند اما در هر صورت در پارلمان این کشور نیز حضور پیدا کنند.

به اعتقاد کارشناسان با توجه به پیچیدگی های حاکم بر صحنه سیاسی بحرین به هیچ عنوان نباید به دنبال طیف های چپ ، لیبرال و اسلامی بود.به تعبیری واضحتر در بحرین نمونه منحصر به فردی از طیف های سیاسی وجود دارند بخصوص که برش های عمودی انجام گرفته توسط خانواده حاکم بر این احزاب باعث شده است حتی طرح اصلاحات ، قانون اساسی وانتخابات نیز نتواند احزاب بحرینی را حتی در قالب های سنتی کشورهای منطقه قرار دهد.

به گفته کارشناسان بحرینی در صورتی که تلاش شود تا در چارچوب دسته بندی های سنتی معمول به تحلیل وضعیت جریان های سیاسی بحرین پرداخته شود در واقع نگاهی از بیرون به آنها صورت خواهد گرفت که چندان هم با واقعیت های موجود بر روی زمین تطابق ندارد بخصوص که رویکردهای معمول در صحنه سیاسی بحرین توجه چندانی به اختلافات عمومی موجود بین این جریان های سنتی موجود قایل نیست .

علاوه بر آن اختلافات داخلی حاکم بر جریان های سیاسی بحرین گرچه با توجه به مشرب های آنها (اهل تسنن ، شیعه ، چپ ملی گرا ، چپ کمونیست ، لیبرال اسلامی ولیبرال لائیک) با یکدیگر اختلاف دارند اما ابهام در نظریه های هر یک از جریان ها از یک سو و تداخل در برنامه های سیاسی جمعیت های سیاسی به طور اعم از سوی دیگر تفکیک بین آنها را با دشواری زیادی مواجه می سازد.


به همین خاطر می توان به شکل شبه قاطعی تاکید کرد ، با توجه به متغیرهای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه بحرین نقطه ایدئولوژیکی جمعیت های سیاسی تنها در خطوط کلی شفاف می باشند به نحوی که تنها از پیشینه تاریخی جمیعت های اسلامی می توان آنها را اسلامگرا توصیف کرد وهمین مسئله در رابطه با دیگر طیف ها نیز صدق می کند.


از اینرو می توان تاکید کرد که دسته بندی اصلی جریان های سیاسی در بحرین در جریان های (کمونیستی ، چپ قومیت گرا ، احزاب اسلامی ـ شیعه ـ که خود بین ایده ولایت فقیه واندیشه شورای فقها تقسیم می شوند )، دسته بندی کرد ، در حالیکه هر یک از جریان ها نیز برای خود برنامه سیاسی واجتماعی بسیار متفاوت با جریان های دیگر حتی جریان های نزدیک خود دارد.


به اعتقاد کارشناسان بحرینی اگراین دسته بندی دردوره فعالیت های زیرزمینی کاملا قابل تفکیک بود اما بعد از آغاز اصلاحات سیاسی واعلام موجودیت رسمی و علنی جریان های سیاسی به تدریج این مرزها نیز از بین رفت،  گویی که ظاهرا در فعالیت های زیرزمینی پتناسیل بیشتری برای تولید اختلاف و مرز بندی رویکردهای سیاسی دارد.

در پایان این قسمت باید گفت با وجود آنکه تمامی جمعیت های سیاسی بحرینی مسئله دسته بندی خود را با معیارهای مذهبی یا طایفه ای رد می کنند اما با توجه به سیاست برش های عمودی دولت آل خلیفه تقریبا تمامی این جمعیت ها در چارچوب چهار معیار اصلی (سنی ـ شیعی) یا (عرب ـ عجم(بیگانه تبار)) دسته بندی می شوند واین مسئله کاملا در مطبوعات بحرینی منعکس شده وبه کارهم می رود.

در چند قسمت بعد ساختار ، دسته بندی وقطب بندی های این جریان ها با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار می گیرند.

کد خبر 1407045

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha