دکتر الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان در مورد چگونگی تحقق صلح در دنیای کنونی و نظام بین الملل به خبرنگار مهر گفت: این سؤال را بر اساس نظریه دموکراتیک پاسخ خواهم داد. همه افراد انسانی توان و ظرفیت بالقوه اخلاقی دارند. به عبارت دیگر در درون فطرت انسانها اخلاقی بودن نهفته است.
وی افزود: در واقع در درون هر فرد انسانی فارغ از ملیت، دین، نژاد و قومیت و جنسیت این ظرفیت و توانایی به طور بالقوه وجود دارد. اینکه این ظرفیت و پتانسیل به صورت بالفعل درآید نیازمند شرایطی است. برای نمونه محیط و زمینه اجتماعی و نهادی در پرورش و به فعلیت رساندن این پتانسل اخلاقی نقش مهمی دارند.
اندرسون یادآور شد: در هر بستر و زمینهای عواملی وجود دارند که میتوانند مشوق افراد به رفتاری اخلاقی و یا غیراخلاقی باشند. یکی از این عوامل انگیزها هستند، اینکه انگیزه افراد در یک بستر اجتماعی و نهادی بر چه اساس است موضوع مهمی است. در برخی موارد این انگیزهها بر اساس منافع رقم میخورد و رفتار بر اساس اصول اخلاقی یا اصول غیر اخلاقی را مورد توجه قرار میدهد.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد در ادامه افزود: برخی اقتصاددانان مهمترین عامل کنش و رفتار را انگیزه میدانند. من اعتقادی به این موضوع ندارم و معتقد هستم که عوامل دیگری علاوه بر انگیزه میتوانند نقش داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه عامل مهم دیگر که میتواند در رفتار اخلاقی تأثیر داشته باشد اعتماد و تعامل متقابل است، گفت: اعتماد و تعامل متقابل انگیزه قدرتمندی برای کنش اخلاقی است.
استاد دانشگاه میشیگان تأکید کرد: عامل مهم دیگری که میتواند باعث رفتار اخلاقی باشد مسئولیت پذیری و دانش و آگاهی است. این دو عامل هم باعث رفتار اخلاقی هستند و هم ضامن رفتار اخلاقی . علاوه بر موارد برشمرده شده بالا، هنجارها و قوانین نیز باعث رفتارهای اخلاقی میشوند.
وی تصریح کرد: اصل تشابه و مساوات نیز باعث رفتار اخلاقی است. اگر افراد به این اصل اعتقاد داشته باشند در این صورت در رفتار با دیگران بر اساس اخلاق رفتار خواهند کرد.
مؤلف "ضرورت یکپارچگی" در پایان گفت: یکی از عواملی که باعث شده اخلاق در روابط بین الملل و در میان کشورها ملاک عمل نباشد و تضعیف شود عدم توجه به عوامل و مؤلفه های مذکور است. بر این اساس نظام بین الملل به مانند نظام داخلی کمتر عامل به اصول اخلاقی است.
نظر شما