دیویسون: دنیای امروز نیازمند رهبران آشنا به بنیانهای اخلاقی است
دکتر اسکات دیویسون استاد فلسفه دانشگاه ایالتی مورهد در کنتاکی آمریکا در مورد جایگاه اخلاق در دنیای کنونی و نظام بین الملل به خبرنگار مهر گفت: در خصوص جایگاه اخلاق در نظام بین الملل دو رهیافت وجود دارد که یکی مبتنی بر دین است و رهیافت دیگر مبتنی بر فلسفه‌ای غیر دینی است. بسیاری از سیاستمداران امروزه توجه خود را متمرکز بر تفاوتهای کشورها با یکدیگر کرده‌اند. این تلاشها باعث شده آنها فرصت گسترش روابط صلح‌آمیز در نظام بین‌الملل را از دست بدهند.
مؤلف "ارزش ذاتی چیزها" تأکید کرد: اما قصه و حرف مردم چیزی دیگری است، مردم خواهان تمرکز بر اشتراکات هستند. باید توجه داشت که اصول مشترک اخلاقی در میان مردم کشورهای مختلف وجود دارد. اما سیاستمداران مایل هستند بیشتر بر اختلافات تمرکز کنند تا اشتراکات. برای نمونه اشتراکات زیادی میان ادیان توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام وجود دارد، اما تأکید بر اختلافات تأمین کننده منافع برخی خواهد بود که با خواست عمومی مردم متفاوت است.
دیویسون در ادامه تأکید کرد: اگر توجه و تمرکز سیاستمداران بر روی اشتراکات باشد در این صورت راه رسیدن به صلح سریعتر پیموده خواهد شد. به هر میزانی که یک کشور بر اختلافات در نظام بین‌الملل تأکید داشته باشد بیشتر منزوی خواهد شد و درک نادرستی از آن نیز در بین سایر بازیگران و کشورها وجود خواهد داشت.
اسکروتن: ملاحظات اخلاقی باید در روابط بین کشورها مورد توجه باشند
دکتر راجر اسکروتن فیلسوف بریتانیایی و استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد نیز در مورد این موضوع به مهر گفت: بدون اخلاق و وجود اصول اخلاقی روابط میان افراد و انسانها ناپایدار و سست خواهد بود. همه افراد بر روی اصول اساسی اخلاق اتفاق نظر دارند و در مورد آن اختلافی میان آنها وجود ندارد.
اسکروتن افزود: برای نمونه همه مردم بر روی این اصل که نباید به دیگران صدمه زد اتفاق نظر دارند. همچنین وفای به عهد و وفاداری و احترام به قول و پیمان از اصولی است که همه مردم درباره آنها اشتراک نظر دارند. همچنین احترام به آزادی سایرین و استقلال آنها اصلی است که همه مردم آنرا محترم می‌شمارند و بر وفاداری به آن اذعان دارند.
مؤلف "معنای کنسرواتیسم" در ادامه تصریح کرد: به نظر من اختلافات جزئی در مورد اصول اخلاقی چندان حائز اهمیت نیستند. به عبارت دیگر افراد مناطق مختلف ممکن است در زمینه مواردی از اخلاق با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند که این در مقایسه با توافق و تأکیدی که بر اصول مشترک اخلاقی وجود دارد چندان مهم نیست.
وی افزود: در نظام بین الملل این موضوع به معنای آن است که کشورها در رابطه با یکدیگر بر اساس حقوق طبیعی عمل کنند و در رابطه با یکدیگر بر توافقات بین المللی وفادار باشند و به جای پافشاری بر زور بر عهدنامه‌ها و توافقات فیمابین تأکید کنند و آنها را سرلوحه کار خود قرار دهند. همچنین کشورها در روابط بین‌الملل و در روابط با یکدیگر باید از صدمه زدن به یکدیگر بپرهیزند.
هاگ: اخلاق و حقوق باید مبنای روابط بین‌الملل باشند
دکتر سوزان هاگ استاد فلسفه و حقوق دانشگاه میامی آمریکا نیز در مورد این موضوع معتقد است: نکته‌ای که باید در ابتدا بدان توجه داشت جایگاه اخلاق در نظام بین الملل نیست بلکه چگونگی رسیدن به رفتارهایی مبتنی بر اخلاق در نظام بین الملل است. بله این درست است که اخلاق و حقوق بین‌الملل باید مبنای رفتار در نظام بین‌الملل باشد ولی این مسئله‌ای را حل نمی‌کند. مسئله و موضوع این است که برای حاکم شدن ارزشهای اخلاقی و تعهد دولتها به رفتار اخلاقی چه کاری باید انجام داد.
مؤلف "فلسفه منطق" در ادامه یادآور شد: وقتی این گونه پرسش می‌شود که جایگاه اخلاق در دنیای کنونی چیست در واقع این دیدی به ما در مورد پیچیدگیهای دنیای کنونی نمی‌دهد. دنیای کنونی بسیار پیچیده است و برای بررسی جایگاه اخلاق در آن باید ابتدا این پیچیدگیها مورد بررسی و شناسایی قرار گیرند.
این منطق دان معاصر در ادامه تأکید کرد: دنیای کنونی و نظام بین‌الملل دارای کشورهایی با سنخهای مختلف حکومتی است که برای هر کدام از آنها اخلاق و رفتار مبتنی بر اخلاق جایگاه و معنای خاص خود را دارد. بر این اساس کشورها رفتارهای گوناگونی در نظام بین الملل دارند. همه آنها الزاماً پایبند به اصول اخلاقی و حقوق بین الملل در نظام بین الملل نیستند.
دال می یر: خودخواهی و قدرت‌طلبی مانع تحقق صلح جهانی است
دکتر فرد دال‌می‌یر استاد فلسفه دانشگاه نتردام آمریکا در این خصوص معتقد است: جایگاه اخلاق در روابط بین الملل کنونی نگران کننده است. بسیاری از کشورها امروزه مبتلا به فساد و بی عدالتی در داخل هستند و این در حالی است که آنها تلاش برای کسب قدرت جهانی دارند. از سوی دیگر نگاه به انسان و نگاه به بشریت به عنوان یک مصرف کننده درآمده است. به عبارت دیگر انسان به عنوان یک مصرف کننده مورد توجه است و بشریت قربانی استعمار و استثمار شده است.
دال می یر یادآور شد: امروزه مطالبه و نیاز به اخلاق در عرصه اقتصاد و سیاست و در میان نخبگان اقتصادی و نخبگان سیاسی وجود ندارد. این نخبگان خود را ملزم به اصول اخلاقی در مراودات خود نمی‌دانند. از اینرو جایگاه اخلاق در روابط بین الملل مایه تأسف و اسفناک است. بسیاری از مردم معتقد هستند که سیاست بین الملل فاقد اصول اخلاقی است و بر اساس اخلاقیات عمل نمی‌کند.
دال می یر در مورد چگونگی توسعه و تقویت اخلاق در نظام بین الملل نیز تصریح کرد: برای توسعه و تقویت اخلاق در نظام بین الملل و در سطوح فردی باید آموزش اخلاقی را سرلوحه کار قرار داد. افراد باید از دوران ابتدایی و کودکی با اصول و مسائل اخلاقی آشنا شوند و این آموزش تا دوران دانشگاهی نیز تداوم یابد. خانواده‌ها نیز باید کودکان خود را با مسائل و اصول اخلاقی آشنا سازند.
وی در پایان تأکید کرد: رهبران سیاسی نیز باید آموزش اخلاقی دیده باشند. رأی دهندگان باید با دقت و موشکافی رهبرانی را انتخاب کنند که عامل به اصول اخلاقی باشند. بی تردید اگر رهبران عامل به اخلاق باشند جهان محل خوب و مناسبتری برای زندگی خواهد بود.
آشواریا: صلح دغدغه اصلی نظام بین‌الملل است
دکتر سوجاتا آشواریا شیما استاد علوم سیاسی دانشگاه ملی اسلامی دهلی نو در این مورد تصریح کرد: صلح جهانی مفهومی عمیق است که معانی و دلالتهایی برای زندگی بهتر و رفاه بشر دارد. صلح جهانی تحقق یافتنی است. وقتی مردم در برابر تفاوتها بردبار و دارای تساهل باشند این صلح تحقق یافتنی است. مردم باید در مقابل تفاوتهای دینی، سنتی، آیینی، عقیدتی و غیره از خود برباری، مدارا و تساهل نشان دهند.
وی تصریح کرد: بردباری و مدارا باعث می‌شود مردم نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری پیدا کنند و معرفت و شناخت آنها از هم بیشتر شود. مدارا باعث می‌شود اصول مشترک انسانی مورد شناسایی قرار گیرند و تأکید بر این اصول مشترک انسانی باشد. بر این اساس جایگاهی برای نفرت و کینه، پیش فرضهای نادرست و تعصب و کلیشه‌های نادرست وجود نخواهد داشت.
وی یادآور شد: اگر مردمانی دارای بردباری و درجه تساهل بالا بر کشورهای خود حاکم شوند و کشورهای خود را در نظام بین الملل رهبری کنند در این صورت رهیافتهای غیرنظامی و مدنی جایگزین روابط نظامی و روابط مبتنی بر قدرت خواهد شد.
کرامر: حکومتهای جائر مانع دستیابی به صلح و آرامش جهانی هستند
دکتر متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه در مورد چگونگی تحقق صلح در دنیای کنونی و نظام بین الملل به خبرنگار مهر گفت: تحقق صلح در دنیای کنونی ارتباط وثیقی با سنخ حکومت کشورها دارد.
مؤلف "محل تلاقی اخلاق و حقوق" در ادامه تأکید کرد: نظریه‌ای وجود دارد که بر اساس آن کشورهای آزاد با یکدیگر نمی‌جنگند. برای این دولتهای برآمده از مردم هزینه جنگیدن بالاست و جنگ باید توجیه کننده افکار عمومی باشد. از اینرو این کشورها و دولتها به آسانی وارد جنگ علیه یکدیگر نمی‌شوند.
استاد فلسفه سیاسی دانشگاه کمبریج تصریح کرد: مشکل نهادها و سازمانهای بین المللی کنونی این است که حکومتهای جائر و ظالم در میان کشورهای آزاد بوده و همه در یک نظم بین‌المللی قرار دارند.
نظر شما