به گزارش خبرنگار مهر، 31 مرداد سال 89 بود که نخستین قسمت از برنامه "رادیو هفت" به روی آنتن رفت. برنامهای که آنقدر برگ برنده داشت تا به سرعت در میان مخاطبان و هنرمندان جا باز کند و حتی شبکه تازه تاسیس آموزش با آن به یاد آورده شود. این چنین بود که چهرههای بسیاری ابتدا به اعتبار منصور ضابطیان و محمد صوفی سازندگان برنامه و بعدها با اعتباری که نصیب برنامه شده بود به "رادیو هفت" آمدند و اجرا و حضور در آیتمهای مختلف آن را بر عهده گرفتند. برنامهای برای آرامش و دقایقی تفکر در ساعات پایانی شب...
با برنامهسازان "رادیو هفت" درباره روند برنامه در طول یک سالی که از تولدش میگذرد و تا پایان سال تمدید شده است، گفتگو کردیم.
*خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: همکاری مشترک شما و با هم بودنتان چطور تاکنون دوام آورده است؟ اصلاً چرا دو نفری کار میکنید؟
محمد صوفی: رادیو هفت اولین همکاری مشترک ما نیست و تقریبا تمام کارهایی که در این سالها در تلویزیون انجام دادهایم، از "نقره"، "فرش واژه"، "تصویر زندگی" گرفته تا امروز که "رادیو هفت" باشد، با هم کار کردیم و این همکاری به سالهای خیلی دور برمیگردد. سالهای 72 و 73 که من و منصور ضابطیان با هم به کلاس کنکور میرفتیم...
منصور ضابطیان: هر کار اشتراکی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد، اما خوب است افرادی که مشترک کار میکنند به زندگی حرفهای خصوصی شریکشان کاری نداشته باشند. مثل ازدواج میماند که زن و شوهرهایی در آن موفقند که زمانی برای خلوت همسرشان قائل باشند و حریم خصوصی او را حفظ کنند. درست است که ما اغلب کارهای موفقمان را در این سالها با یکدیگر انجام دادیم اما در عین حال کارهای انفرادی هم داشتیم. صوفی فیلم خود را ساخت. من برای خیلی جاها نوشتم و...
اما باید گفت زمانی در کار مشترک موفق میشویم که به آن به شکل گروهی نگاه کنیم. اینطور نباشد که بگوییم کار من، مال من... "من" نباشد. زمانی که تمام تلاشها و ایدهها داخل یک ظرف ریخته میشود دیگر نمیتوان چیزی را به نام خود ثبت کرد. کوتاه آمدن سر این ماجرا رمز موفقیت در کار مشترک است، این که چندان مهم نباشد که کدام کار را چه کسی انجام داده و پول برای چه کسی است و...
*ایرادی که به اکثر برنامههای تلویزیونی ما وارد میشود این است که آثار گفتگو محور زیادی به روی آنتن میرود که میتوان آنها را رادیویی خواند و میشود فقط گوش کرد و جذابیت بصری خاصی ندارند، یعنی برنامهها در اصل رادیویی هستند! با این اوصاف زمان ارائه طرح این برنامه به شبکه با چه واکنشی روبرو شدید؟
صوفی: خوشبختانه بعد از این سالها کار کردن دیگر لازم نیست ما کاری را در سازمان به تصویب برسانیم یا توضیح اضافهای دهیم و مدیران با توجه به شناختی که از ما داشتند زمان ارائه طرح، به گروه اطمینان کردند و اجازه دادند کار به انجام برسد.
*خودتان چه آیتمها و عواملی را در نظر داشتید تا شما را به موفق شدن برنامه امیدوار کند؟
ضابطیان: برنامهسازی روتین تلویزیونی یک کار آزمون و خطا است. باید مدام امتحان کنید؛ یک بار کاری موفق میشود یک بار نه. برای مثال زمانی که یک مجری را میآوریم او یا موفق است یا ناموفق. موفق باشد تقویتش میکنیم، نباشد تصحیحش میکنیم، نشود کنارش میگذاریم! درباره آیتمهای مختلف هم همینطور. رادیو هفت در این یک سال و یک ماهی که از زندگیاش میگذرد در تلاش بوده نوزایی را مرتب درون خودش داشته باشد و همین است که باعث میشود از یکنواختی دورش میکند.
زمانی که این طرح منهای آگاهی از پتانسیل و توانایی سازندگانش برای کار واگذار میشود شاید در نگاه اول چنین نتیجهای گرفته شود که یک برنامه رادیویی چرا باید در تلویزیون باشد؟ در صورتی که این برنامه اصلاّ رادیویی نیست. درست است که ذوق زدگی تصویر در آن دیده نمیشود اما ما به شدت به تصویر متکی هستیم.
در کدام برنامه تلویزیونی در یک شب این تعداد تصویر روی ترانهها میبینید یا این همه فتوکلیپ تماشا میکنید؟ یا موفق به دیدن این تعداد افراد گوناگون با لباسها و چهرههای مختلف میشوید؟ گرچه اینها در یک استودیوی ثابت با پس زمینه مشکی اتفاق میافتد اما در پشت سر هر کدام المان تصویری است که به مفهوم خاصی ربط دارد و یک عنصر تزیینی مرتبط است. بنابراین ما مطمئنیم که این برنامه رادیویی نیست و از جنبه رادیوییاش نیز هیچ وقت ممکن نیست کسالت بار باشد. ممکن است توانایی ما کم باشد و حوصله مخاطب از برنامه سر برود اما به واسطه اینکه اسمش رادیو هفت است هرگز!
*از ذوق زدگی تصویر نام بردید. درباره این معضل توضیح بیشتری دهید.
ضابطیان: این قضیه متاسفانه مبتلا به بسیاری از برنامههای تلویزیونی است و در دسترس بودن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری همه جور ترکیب تصویر با انواع رنگها را در برنامه سازیها ممکن ساخته است. این امر گاهی برنامهسازان ما را ذوق زده میکند و آنها به واسطه این امکانات به شکل اغراق آمیزی تصویرها را در هم فرو میبرند. این شاید برای برخی از برنامهها جواب دهد اما در برنامهای که در آن ساعت شب قرار است پخش شود، اصلا این ذوق زدگیها کاربرد دارد. البته خود ما نیز در برخی برنامههایی که ساختیم چنین ذوق زدگی داشتیم اما درباره رادیو هفت از اول این قرار را گذاشتیم که از هر نوع ذوق زدگی تصویر پرهیز کنیم و تاکنون هم به آن پایبند بودهایم.
صوفی: همین هم کار ما را سختتر کرده است و زمانی که در یک برنامه تمام عناصر مورد استفاده را حذف کنیم، طبیعتا کار برای ساخت و ارائه برنامه سختتر میشود.
*در این یک سال در برنامه بخشهای مختلفی چون شعرخوانی، قصه خوانی، حضور مهمان و ... را داشتید، که مثلا بخش شعرخوانی از حافظ به سعدی تغییر میکرد یا قصه خانجون جایگزین قصه دیگری میشد. جز اینها تغییرات کلانتری هم در این مدت زمان به وجود آمد؟
ضابطیان: آنقدر برنامه دچار تغییر شده که نمیتوانم فهرستی از تغییرات ارائه دهم. درست مثل انسانی که هر روز آینه را نگاه میکند و متوجه اتفاقاتی که در صورتش افتاده نمیشود. اما کافی است عکس امسال را کنار عکس چهار سال پیش خود بگذارد، تا متوجه تغییرات فراوانی شود. ما هم وقتی برنامه امروز را با برنامه همین روز در سال گذشته مقایسه میکنیم متوجه تغییرات گسترده برنامه میشویم و خدا را شکر میکنیم که این تغییرات رو به جلو بوده است.
صوفی: تغییرات در اجزای برنامه آنقدر زیاد بوده که شاید یادمان رفته باشند. زمانی کار ما متشکل از چند بخش مشخص بود اما اکنون بخشهایی اضافه شده، شکل آنها تغییر کرده و طبیعتا چیزهایی هم کم شده است.
ضابطیان: مثلا قصههای خانجون در چند ماه اول برنامه هر شب پخش میشد، اما از یک جایی به بعد به این نتیجه رسیدیم که اگر هر شب یک قصه از نویسنده بخواهیم ممکن است ضعف در کارش را به دنبال داشته باشد، بنابراین ترجیح دادیم شبهای پخش آن را کم کنیم. یا مثلا زمانی حافظ میخواندیم بعد سراغ سعدی رفتیم و سرانجام در ماه چهارم احساس کردیم شاعری وجود ندارد که آنقدر شعر خوب قابل خواندن داشته باشد که تمام ماه را به آن اختصاص دهیم. بنابراین این مدت زمان یک ماهه را به 10 شب تقلیل دادیم. اما بعد به این نتیجه رسیدیم که این بخش به هویتی که باید نرسیده و در دوره بعدی حذفش کردیم و آن را به دل بخشهای استودیو شماره دو منتقل کردیم.
*درباره انتخاب نام برنامه بگویید؟ طرحی که ارائه کردید از همان اول "رادیو هفت" نام داشت؟ و اصلا از ابتدا شبکه آموزش را برای ساخت برنامه در نظر داشتید؟
ضابطیان: این طرح در ذهن من بود اما به جایی ارائهاش نداده بودیم. تولد این طرح با درخواست شبکه آموزش برای ارائه یک طرح همزمان شد و ما آن را با نام رادیو شب ارائه کردیم و دوست داشتیم همین نام بر آن بماند. اما بعد از رایزنی با مسئولین شبکه به دلیل علاقه شان به معروف شدن شبکه به عنوان هفتمین شبکه خواستند اسم برنامه رادیو هفت شود. ما اول مخالفت کردیم و موضع گرفتیم اما بعد احساس کردیم این پیشنهاد، منطقی است و حالا هم آنقدر این اسم جا افتاده که یادمان رفته زمانی نام رادیو شب را برایش در نظر گرفته بودیم!
*شبکه آموزش، همانطور که از نامش پیداست تاکید و علاقه بسیاری به این موضوع دارد که تمام برنامههایش بار آموزشی داشته باشند. این بُعد آموزش چطور در برنامه رادیو هفت نمایان میشود؟
صوفی: خوشبختانه در دوره جدید مدیریت شبکه آموزش، از این تفکر که آموزش را منحصر به یک تخته سیاه میدانستند فاصله گرفته و به سوی آموزش غیر مستقیم رفتهاند. علاوه بر این دلیل نمیشود صرف نام آموزش از ابتدای صبح تا انتهای شب شاهد آموختن صرف در شبکه باشیم و نیازمند فضای بازی برای بینندگان برای تنفس هستیم.
از طرفی فکر میکنیم شاید رادیو هفت به معنای مرسوم تعریف آموزشی نداشته باشد اما دارد به بیننده آموزش میدهد ساعتی را به آرامش بگذراند. میشود با مطالعه یک شعر خواب و حرف زدن با خانواده ایجاد آرامش کنیم و این را آموزش دهیم.
ضابطیان: از نقطه نظر ما آرامش پیش نیاز آموزش است. یعنی تا دغدغههای ذهنی دور ریخته نشوند نمیتوان هیچ آموزشی دید. این از یک جنبه است که به حضور و موضوعیت برنامه ما در این شبکه پاسخ میدهد. از طرفی ما هم تخته سیاه هستیم. منتها همان تخته سیاه سه بعدی آقای ووپی در کارتون تنسی تاکسیدو را نشان مردم میدهیم؛ این تخته سیاه جان میگیرد و حرف میزند و همین است که برای مردم جذابش میکند.
*به چگونگی انتخاب موضوعاتتان بپردازیم. برای مثال یکی از قسمتهای اخیر که به گل میپرداخت آنقدر موضوع سادهای داشت که از شدت سادگی به نظر کسی نمیرسید! این موضوعات را چطور انتخاب میکنید و موضوع هر قسمت چند وقت قبل آماده شده است؟
ضابطیان: موضوعات ما به صورت هفتگی مشخص میشود و به ویژه برای موضوعات شنبه مردم با پیامکهایشان مشارکت بسیاری در برنامه دارند. از نقطه نظر سادگی هم، قراری در برنامه داریم و آن یادآوری خودمان به خودمان است! میخواهیم بگوییم بد نیست چیزهایی که دور و برمان وجود دارد را دوباره نگاه کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که بزرگترین آنها آرامش است.
همه آن چیزی که در اطرافمان هست را دوباره ببینیم؛ یک شب درباره گل صحبت میکنیم که شاید آنقدر ساده به نظر میآید که کسی به آن نپرداخته است. یک بار به اسباب بازی میپردازیم و یک شب از مخاطبان میخواهیم عجیبترین اسمهایی که شنیدهاند را برایمان بفرستند و به این شکل مجموعهای از اسمهای عجیب در سراسر ایران برایمان جمع میشود. عجیبترین غذا یا بویی که حال انسان را خوش میکند را از مخاطبان جویا میشویم و... ما میخواهیم مردم به این چیزهای ساده فکر کنند. زمانی که به این چیزهای ساده فکر کنیم زمینهای برای تفکر به چیزهای بزرگتر به وجود میآید. امیدواریم بتوانیم در رادیو هفت فکر کردن را آموزش دهیم تا با این تصورات زندگی جدیدی برای خودمان بسازیم.
*به دلیل روتین بودن برنامه در انتخاب موضوع دچار مشکل نشدید؟ اصلاً از تهیه این برنامه که شبها هم روی آنتن میرود، احساس خستگی به شما دست نمیدهد!؟
صوفی: طبیعتا ما که دچار خستگی میشویم اما نه این که برنامه به خستگی دچارمان کند، بلکه سختی کار روتین است که انگار هر روز باید برنامهای را از ابتدا تولید کنیم. اما این خستگی ربطی به این که موضوع کم بیاوریم ندارد. خود برنامه در درون خودش چیزهای تازهای تولید میکند و در ارتباط با بینندگان ایدههای بسیاری به سمت ما آمد که هنوز احساس میکنیم برنامه موضوعات خوبی خواهد داشت و هنوز جای کار دارد.
ادامه دارد....
----------------
گفتگو: مریم عرفانیان
نظر شما