دکتر محمد بقایی در مورد اینکه سالهاست اخلاق کانت تنها اخلاق مورد تأیید و اشاره متفکران ما است آیا در بین متفکران ایران کسی که نگاه بهتری به اخلاق داشته باشد وجود ندارد؟ به خبرنگار مهر گفت: حقیقت این است که در دستگاه فلسفی اندیشمندان غرب از سقراط گرفته تا نیچه بخش مهمی به اخلاق توجه دارند.
وی افزود: از آغاز رواج فلسفه غرب در میان روشنفکران و متفکران ایرانی رویکرد به آموزههای آنان پرسش مهمی را پیش آورده که آیا آموزههای اخلاقی متفکران غرب میتواند دقیقا منطبق با شرایط فرهنگی شرق بخصوص شرق اسلامی و از آن خاصتر هماهنگ با فرهنگ ایرانی که در شرق باشد یا نه؟
نویسنده "اقبال و شش فیلسوف غربی" ادامه داد: نتیجه بررسیهای مبتنی بر جامعه شناسی، روانشناسی و قوم شناسی و مانند اینها سبب شد این نتیجه حاصل شود که الگوهای ساخته غرب چه در حوزه اخلاق و چه در دیگر حوزهها مانند سیاست قابل تطبیق با جامعه شرق نیست. برای مثال از همین روست که مشروطه غربی (کنستانسیون) در ایران بدل به مشروطه ایرانی میشود و دموکراسی، مردمسالاری میشود که هیچ یک از این دو با اصل خود همتا نیست.
این محقق و پژوهشگر ادبی و فلسفی تصریح کرد: اخلاق نیز چنین است. اخلاق عرفی ایرانیان همان است که در کتابهایی مانند اخلاق ناصری، قابوسنامه و آثار عرفانی و ادب صوفیه که هم اکنون نیز به صورت الگوهای عملی قابل رویت است. بنابراین برخلاف آن چه تصور میشود توجه به گزارهها و آموزههای اخلاقی فیلسوفان غرب تنها در میان درس خواندهها به عنوان موضوعات قابل بحث مطرح بوده و هرگز در زندگی عملی نمود نیافته است.
بقایی در مورد اینکه تا کی باید به نظریههای غربی تکیه کرد نیز گفت: میان دو جامعه شرقی و غربی تفاوتهای گونه گون از منظرهای مختلف وجود دارد که تشخیص آنها به آسانی ممکن است. بنابراین دو امر متفاوت زمانی میتواند به یک موضوع همانند نزدیک شود که دو طرف قضیه دارای مشابهات بسیار باشند.
این کارشناس حوزه ادبیات و فلسفه یادآور شد: یکی از این ویژگیها میزان سرانه مطالعه است که حاصل آن آگاهی جمعی است که سبب اصلی تباین شرق و غرب به شمار میآید. ورطههایی از این دست سبب تفاوتهای عظیم نظری در فهم واقعه زندگی در شرق و غرب شده است. دیگر اینکه شرق توجه غالب خود را به ما بعدالطبیعه معطوف داشته حال آنکه نگاه اصلی غرب به زندگی واقعی است.
این اندیشمند و متفکر کشورمان اظهار داشت: بنابراین عواملی چنین تأثیرگذار سبب میشوند تا برداشتهای این دوقطب در فهم زندگی و در نتیجه الگوهای اخلاقی تا دیر زمانی، متفاوت باشند.
بقایی ماکان درباره اینکه آیا وقت آن نرسیده به دنبال نظریهها و آرای متفکران ایرانی برای بررسیها باشیم نیز گفت: این موضوعی است که همه علاقمندان به فرهنگ خودی پیوسته به آن توجه دارند . به نظر میرسد چنین اندیشهایی از قرن دوم هجری در میان ایرانیان با نضج گرفتن نحله معتزله پدید آمد که بعد در سیر تفکر ایرانی تا به امروز ادامه یافت.
وی یادآور شد: ولی آنچه سبب شد تا کنشگران اخلاق خودی نتوانند به مقصود برسند در پیشتازی غرب و عقب ماندگی جوامع شرقی بوده است که متأثر از موارد یاد شده است. این معضل را میتوان به زمین شوره تشبیه کرد که در آن بذر عمل ضایع میشود.
نظر شما