پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۳ آبان ۱۳۹۰، ۱۱:۰۱

جلسه نقد «هتل گمو»/

روشنفکران باید درباره انفعالشان در زمینه ادبیات جنگ پاسخگو باشند

روشنفکران باید درباره انفعالشان در زمینه ادبیات جنگ پاسخگو باشند

مهدی کاموس گفت: توقع می‌رفت و می‌رود که در زمینه جنگ ایران و عراق آثاری تولید شوند و تبدیل به قله‌های ادبیات ما بشوند. روشنفکران ما باید در مقابل این سئوال پاسخگو باشند که چرا نسبت به ادبیات جنگ منفعل بوده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نقد و بررسی رمان «هتل گمو» نوشته شهریار عباسی، عصر دوشنبه 2 آبان با حضور محمود حکیمی، جواد محقق، احسان عباسلو، مهدی کاموس و نویسنده اثر در سرای اهل قلم برگزار شد.

عباسی در ابتدای این جلسه گفت: یکی از مسائلی که باعث آزارم شد، متنی بود که پشت جلد کتاب چاپ شده است. من بعد از چاپ این نکته رابه ناشر انتقال دادم و مراتب انتقادم را بیان کردم.

در ادامه کاموس به عنوان منتقد گفت: اگر فصل جدیدی را در حوزه ادبیات جنگ درنظر بگیریم، «هتل گمو» یکی از فصل‌ مشترک‌هاست. من کارهای قبلی نویسنده این کتاب را نخوانده‌ام ولی «هتل‌ گمو» باعث شد به خواندن دیگر آثار عباسی ترغیب شوم. معتقدم جای آثار اجتماعی در حوزه کتاب و داستان ما، خالی است. با رشدی که در فرهنگ کشور شاهدیم، آثار فارغ از مسائل ایدئولوژیک، گرایش‌های سیاسی، مکتبی یا روشنفکری و سیاسی جای خوبی میان مخاطبان دارند.

مهم‌ترین اتفاق 100 سال اخیر جهان، 8 سال جنگ ایران است

وی افزود: عشق، نفرت، ایثار و ... دستمایه‌های بشری رمان‌های بزرگ بوده‌اند. ممکن است ما فقر را دیده باشیم یا در جنگ حاضر بوده ‌باشیم ولی نوشتن درباه این مسائل ملزومات دیگری را می‌طلبد. یکی اثر در کنار اقلیمش رشد می‌کند. بزرگ‌ترین آثار ادبی ما، آن‌هایی هستند که درباره جنگ هستند چون طی سده‌های اخیر بزرگ‌ترین اتفاقی که جهان رخ داده، 8 سال جنگ ایران است. در این زمینه توقع می‌رفت و می‌رود که آثاری تولید شوند و تبدیل به قله‌های ادبیات ما بشوند.

این منتقد گفت: ژانری که «هتل گمو» به آن پرداخته از نظر تئوریک، بسیار بزرگ است. نکته‌ای که روشنفکران ما باید به آن پاسخ بدهند این است که چرا نسبت به ادبیات جنگ منفعل بوده‌اند. البته جوانانی روزگاری از سر درد، در این باره شروع به نوشتن کردند و حالا به پختگی‌هایی رسیده‌اند. ادبیاتی که از جنگ ایران و عراق برخواسته، فراتر از ادبیات جنگ و ادبیات مقاومت قرار دارد. ادبیات دفاع مقدس عناصری مانند جهاد یا آمیخته شدن باورهای ایدئولوژیک با باورهای مردم را دارد که چنین عناصری در ادبیات مقاومت کشورهایی مانند لبنان یا الجزایر به چشم نمی‌خورد.

نویسنده کتاب «نیایش نسل سرخ» ادامه داد: اگر مستقیم به جنگ نگاه کنیم، نمی‌توانیم ادبیاتی بنویسیم که حامل ارزش‌هایی مانند مفهوم شهید و ... باشد. البته این نگاه، گاهی به دید افراطی هم تبدیل شده و باعث شعارزدگی شده است. مثلا در سینما باعث شد تا شاهد حاجی‌ها و سیدهایی باشیم که به عشق معصومین می‌جنگیدند ولی خودشان مانند معصومین تصویر شدند. در نقطه مقابل این طیف هم کسانی بودند که تلاش کردند اگر مشکلی با نظام و انقلاب دارند، آن را در جنگ انعکاس بدهند و فقط بمباران‌ها و یتیم‌شدن‌ها را ببینند.

«هتل گمو» سعی کرده تمام زوایای جنگ را ببیند

کاموس گفت: تمام حسنی که «هتل‌ گمو» دارد و می‌توان در حوزه ادبیات دفاع مقدس مطرحش کرد، این است که تلاش کرده تمام زوایای اتفاق بزرگ جنگ را در کشور ما ببیند. امروز ادبیات باید در جهت امنیت ملی باشد و هیچ منافاتی هم با ادبیات نداشته باشد. نویسنده بر اساس طبیعتش باید بنویسد. این کار مسئول است که بتواند امنیت را در کشور به جهانیان نشان بدهد. حسن «هتل گمو» در این است که شخصیتش عاشق می‌شود. اتفاقی که در ادبیات دفاع مقدس ما درباره‌اش افراط و تفریط شده است.

وی افزود: نویسنده در این اثر توانسته با روایت‌های موازی، دیروز و امروز را پیوند بزند. دو قطبی‌هایی که در این اثر وجود دارد، آن را خواندنی‌ کرده است.

در ادامه عباسلو گفت: اعتقادی به قیاس ادبیات دهه 60 با ادبیات امروز ندارم. ادبیات دهه 60 الزامات خود را داشت و باید در ظرف زمانی خودش بررسی شود. درباره جنگ در ادبیات، 2 نگرش وجود دارد، یکی بازدارنده و یکی ترغیبی است.

وی ادامه داد: مضمونی که در «هتل گمو» دیدم، هویت از دست رفته شخصیت داستان است که می‌توان آن را در تلمیحی که از رمان میلان کوندرا در متن آورده شده، مشاهده کرد. استنباط من از زبان رمان این است که شخصیت داستان، به گذشته بیشتر تمایل دارد تا به حال. او یک هویت از دست رفته دارد که دغدغه‌اش، حفظ آن است. راوی یک گذشته از دست رفته دارد و دوست دارد به آن پیوند بخورد و آن‌چه راوی را زنده نگه داشته، همان گذشته است.

قسمت‌هایی از رمان که قداست‌زادیی می‌کند، به دلم ننشست

نویسنده کتاب «واهمه‌های سرخابی‌» گفت: در بعضی مقاطع رمان، نویسنده خواسته حد وسط را نگاه دارد و نه آن سمتی باشد و نه این سمتی. اما بخش‌هایی از کار که عباسی سعی کرده قداست‌زادیی کند یا ادبیات دهه شصتی را به کار نگیرد، به دلم ننشست. نویسنده با این رویکرد صحنه‌هایی را روایت کرده که پیش از این در رمان‌های جنگی نداشته‌ایم. نمی‌گویم از این صحنه‌ها در جنگ نداشته‌ایم ولی ذکرشان لازم نیست. به نظرم برای جلوگیری انتقاد نگاه‌های افراطی، چنین بخش‌هایی در رمان وجود دارند که موجب شده، این قسمت‌ها مصنوعی از آب در بیایند.

عباسلو افزود: به نظرم توان عباسی برای حفظ آن تعادل در سراسر اثر، خوب است. این رمان شخصیت‌های زیادی دارد ولی من این را به عنوان نکته منفی‌اش ندیدم چون شخصیت‌ها به اندازه خودشان، پرداخت شده‌اند.

کد خبر 1442821

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha