خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: : «اسحق صلاحی» در بخش نخست گفتگوی خود با «مهر» به فعالیتهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در چند ماهی که از حضورش در این سازمان میگذرد، اشاره و بخشی از برنامههای آتی را هم تشریح کرد. او که عمده فعالیتهایش در بخشهای اقتصادی بوده و سال 88 هم مسئولیت ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد را در مازندران بر عهده داشته است، در بخش پایانی این مصاحبه به برخی حاشیههای حضورش در کتابخانه ملی پاسخ داده است.
بخشی از فعالیتهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به حوزه نسخ خطی مربوط میشود. شما الآن میتوانید در جای جای ایران نسخههای خطی بعضاً مهم و ارزشمندی پیدا کنید که به صورت غیراصولی نزد مردم نگهداری میشوند و به همین خاطر در معرض نابودی هستند. میدانید که امروزه حتی برای ورق زدن این نسخههای قدیمی از دستگاههای حساس و پیشرفتهای استفاده میشود،، اما علیرغم تعدد نسخههای خطی، تعداد این دستگاهها در کشور ما محدود است. کتابخانه ملی آیا برای تهیه این دستگاهها برنامه خاصی دارد؟
کارکرد سازمان در طول 7 ماه گذشته نسبت به گذشته شتاب گرفته، اما نسبت به آنچه در کشور در زمینههای مختلف از جمله حوزه نسخ خطی اتفاق میافتد، رضایتبخش نیست. ما هم مثل شما نگران کتابها، اسناد و نسخ خطی هستیم که یا در اختیار مجموعه داران است یا دلالان و واسطهها. 2 خطر این نسخههای قدیمی را تهدید میکند؛ اول اتفاقات طبیعی مثل سیل و زلزله و طوفان و آتش سوزی است و دوم این خطر است که نسل جدید ممکن است با نگاه تجارت و کسب سود به این نسخهها نگاه کند. یک نگرانی دیگر این است که تعداد این نسخهها روز به روز کمتر میشود؛ چرا که اینها تولیدات گذشتهاند و اینگونه نیست که امروز بشود باز هم از این نسخهها را تولید کرد. سرعت ما برای جمعآوری این نسخهها باید چندین برابر گذشته باشد. البته کمیتههای خرید نسخههای خطی تلاش خودشان را میکنند و هر دو هفته یک بار هم تشکیل جلسه میدهند. در مورد قیمتگذاری ها خیلی دست ما باز نیست؛ چون بدیهی است کسی که نسخه یا مجموعهای از نسخ خطی را در اختیار دارد، آن را به بالاترین قیمتی که پیشنهاد میشود، میفروشد. البته ما دو کار اساسی انجام دادهایم و اعلام کردهایم اگر کسی نسخه خطی نزدش موجود است، آن را به کتابخانه ملی بیاورد، ما آن را برای او مرمت و در مخازن کاملاً استاندارد نگهداری میکنیم و تملکی هم در آن نخواهیم کرد. فقط باید اجازه بدهد تصویری از آن در اختیار سازمان باشد.

شما در اولین نشست مطبوعاتی خود انتقاداتی را به شیوه آموزش علم کتابداری در ایران مطرح کردید و گفتید که مبانی این رشته غربی است و باید اصلاح شود. آیا قرار است کمیتهای برای بازبینی دروس رشته کتابداری در کشور تشکیل شود؟
ما 2 کار جدی را در این حوزه شروع کردهایم؛ یک نشستی که با وزیر علوم داشتهایم، او پذیرفت که در سرفصل دروس رشته کتابداری تجدید نظر بکنیم و بر مبنای فرهنگ بومی و ملی و اسلامی تدوین شود.، اما قبل از این کار ما مقدمات را فراهم کردیم و کارگروهی را تشکیل دادیم و کرسی نظریهپردازی را فعال کردیم و نتیجه آن بعد از چندین جلسه این بود که باید در طبقهبندی علوم تجدید نظر کنیم. ما تمام آنچه مقام معظم رهبری درباره کتاب و کتابداری گفتهاند، احصا کردهایم و سال آینده در یک همایش بینالمللی تمام مباحث مربوط به این رشته مورد بررسی دقیق کارشناسان داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت.
باید ببینید پیشینه من چیست. من سه مدرک فوق لیسانس دارم. رتبه اول این رشتهها چه در زمان ورود و چه در زمان فارغالتحصیلی بودهام. دکترایم را در رشته مدیریت استراتژیک گرفتهام. عضو هیئت علمی دانشگاه بودهام. سردبیر یک فصلنامه بودهام. نقش اصلی را در تولید و نشر چندین جلد کتاب بسیار اساسی در این کشور داشتهام. در بسیاری از همایشها یا خودم دبیر علمی همایش بودهام یا در آن مقاله ارائه کردهام و تقدیرهای مربوط به این مقالات همگی موجود است. من رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بودهام. همه اینها یک طرف قضیه، طرف دیگر اینکه کل کارکرد اقتصادی من به کمی بیش از 2 سالی برمیگردد که قائم مقام وزیر رفاه و تامین اجتماعی و معاون وزیر در امور طرح و برنامه بودهام. از کل کارهای این مجموعه یک کارش اقتصادی و آن هدفمند کردن یارانهها بود. بقیه کارهایی که من انجام دادهام در حوزههای اجتماعی و فرهنگی بوده است و 80 درصد کارهایی هم که در طول آن 2 سال و خُردهای انجام دادهام، رفت در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و 20 درصد کار من به حوزه اقتصادی رفت. پس اولاً به نظر نمیرسد من با 32 سال سابقه کار که فقط 2 سال آن را در وزارت رفاه بودهام و 80 درصد فعالیتهای آن مدت من هم غیراقصادی بوده است، فردی اقتصادی باشم. دوماً من از شما میپرسم رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی باید دارای چه تحصیلاتی باشد، جواب من را چه میدهید؟ اینجا واحدی به نام پشتیبانی دارد و در پشتیبانی هم بحثهای مالی صورت میگیرد. پس این فرد باید تخصص مالی داشته باشد. بحث اداری میشود پس این فرد باید مدیریت دولتی را بلد باشد. اینجا بحثهای حقوقی میشود، پس این فرد باید تخصص حقوق هم داشته باشد. در حوزههای اسناد، تاریخ، مرمت، بازسازی و نگهداری اسناد هم باید تخصص داشته باشد. منِ کدام یک از این تخصصها را باید داشته باشم؟ این را باید در حوزه کتابداری هم سنجید؛ من باید چه تخصصی داشته باشم؟ کتابدار باشم؟ فهرست نویس باشم؟ متخصص حوزه نسخ خطی باشم؟ از بین همه این تخصصها، باید متخصص کدام رشته را در سازمان اسناد و کتابخانه ملی به کار گمارد تا اینجا را مدیریت کند. اتفاقاً میخواهم بگویم آنچه اتفاق افتاد، درست اتفاق اقتاد و این نه به خاطر اینکه صلاحی منصوب شده است، بلکه به خاطر اینکه شخصی آمده که دکترای مدیریت استراتژیک دارد؛ رشتهای میان رشتهای که میتواند همه رشتهها را به خدمت بگیرد. یعنی من میتوانم هم وارد حوزه اقتصاد شوم، هم حوزه صنعت، هم حوزه فرهنگ، هم حوزه سیاست و دیپلماسی. اصلاً این رشته به وجود آمده است برای همین کار.
شما سال 88 مسئول ستاد انتخاباتی آقای احمدینژاد در مازندران بودید. این مسئله را در انتصاب خود به عنوان رئیس کتابخانه ملی چقدر دخیل میدانید؟
انتخابات سال 88 برگزار شد ولی صلاحی چه سالی مسئولیت گرفت؟ انتصاب من در ماه چهارم سال 1390 صورت گرفت. من در طول این هم در جایی مسئولیت نداشتم. اینجا (سازمان اسناد و کتابخانه ملی) هم مسئول نداشت.
شاید آقای رئیس جمهور میخواسته صبر کند که دوره آقای اشعری در کتابخانه ملی تمام شود، بعد شما را جایگزین کند.
آقای اشعری که دیماه سال 89 کتابخانه ملی را رها کرد و رفت و 6 ماه اینجا بدون مسئول بود. پس این عامل برای انتصاب من دخیل نبود.
------------------------
گفتگو از: کمال صادقی
نظر شما