پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱ آذر ۱۳۹۰، ۹:۱۹

عشق یک طرفه رادیویی‌ها چقدر دوام می‌آورد

عشق یک طرفه رادیویی‌ها چقدر دوام می‌آورد

رادیویی‌ها متفق القول عشق به این رسانه را دلیلی بر ماندگاری خود در آن با وجود انبوه مشکلات می‌دانند. عشقی یک طرفه که نمی‌دانند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ علت تفاوت میزان دریافتی اهالی رادیو و تلویزیون یکی از پرسش‌های بی‌جوابی است که حتی اگر پاسخی از سر اصرار به آن ارائه و وعده‌ای از سر اکراه نسبت به آن داده شده همیشه در مرحله حرف بوده و فراتر از این نرفته است. این امر تنها به یک شبکه رادیویی یا تعداد خاصی از رادیویی‌ها مربوط نمی‌شود و این رسانه با قدمت هفتاد و چند ساله خود به کلی بودجه ناچیزی برای اهالی و گردانندگان خود اختصاص داده است.

سئوال این است که چرا مدیران سازمان صدا و سیما برای آنچه قرار است از راه صدا به جان و دل مردم بنشیند کمتر دست به جیب می‌شوند، در حالی که برای سازندگان نازل‌ترین برنامه‌های تلویزیونی بودجه‌ای غیر قابل مقایسه با رادیو اختصاص می‌دهند؟ از رادیویی‌ها که دلیل صبوری و ماندن با وجود سختی‌ها را پرسیدیم از عشق به عنوان اصلی‌ترین انگیزه‌‌شان نام بردند. بیشتر قدیمی‌های این عرصه مورد پرسش قرار گرفتند و جوان‌تر هم با اصل ماجرا موافق بودند.
 
عشق نباشد رادیو تعطیل می‌شود
 
فرهنگ جولایی از تهیه‌کنندگان پیشکسوت رادیو عشق را به عنوان تنها دلیل حضورش در رادیو می‌خواند و اظهار می‌کند: هیچ کدام از رادیویی‌ها با حقوق فعلی تامین نمی‌شوند و یا ناچارند در چندین و چند برنامه کار کنند و یا شغل‌های دیگری داشته باشند. البته ما در این خصوص به دفعات گلایه کرده‌ایم و با وجود اینکه حق را به جانبمان داده‌اند ترتیب اثری داده نشده است.
 
وی دستمزد یک جلسه گویندگی در تلویزیون را با چند هفته گویندگی در رادیو برابر می‌داند و تصریح می‌کند: رادیو تصویر و نور و رنگ ندارد و تنها به واسطه صدا است که باید در آن جذابیت ایجاد کرد. تصور می‌کنم اگر رادیو از لحاظ مالی تقویت شود انگیزه‌های ضعیف فعلی نیز برای کار قوت می‌گیرند. همین حالا هم اگر عشق نباشد رادیو تعطیل می‌شود.
 
این تهیه‌کننده به اختصاص دستمزد 10 برابری برای ساخت برنامه‌ای مشابه رادیو در تلویزیون اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی از طنزنویس تلویزیونی می‌خواهیم برای رادیو بنویسد متوجه می‌شویم دریافتی آن‌ها برای چند صفحه نگارش برنامه تلویزیون برابر با کل دستمزد نویسنده رادیو در طول یک برنامه است!
 
بی‌شک از دست رفتن نیروهای قدیمی رادیو همچون جولایی که دیگر چندان رقبتی به برنامه‌سازی در رادیو از خود نشان نمی‌دهد، به منزله سست شدن و فروریزی پایه‌های ساختمان رادیو است که بی‌توجهی به عاقبت این امر از سوی تصمیم‌گیران فعلی عجیب و باورنکردنی است.
 
کار در رادیو دست کم گرفته شده است
 
ژاله صادقیان مجری و گوینده شناخته شده رادیو و تلویزیون نیز به نکته جالبی اشاره می‌کند. او می‌گوید: کسانی که این دستمزدهای پایین را مشخص می‌کنند پیش خودشان فکر کرده‌اند حرف زدن که پول نمی‌خواهد! متاسفانه همواره افرادی در این زمینه قدرت اجرایی دارند که چیزی از کار رادیو نمی‌دانند.
 
وی با انتقاد از عدم مشاوره با کارشناسان این حوزه برای تعیین میزان حقوق،  تصریح می‌کند: تصور می‌شود گویندگی همان حرف زدن است؛ همه در طول روز حرف می‌زنند و تنها فرق گوینده‌ها این است که یک میکروفن جلویشان گذاشته‌اند! در حالی که در رادیو تنها به واسطه صدا ایجاد جذابیت می‌کنیم. ویژه‌ترین‌ها در رادیو هستند و باید پول این ویژه بودن خود را بگیرند اما این امر اصلا لحاظ نمی‌شود.
 
صادقیان ادامه کار در رادیو با وجود این شرایط را یک نوع بیماری از سر عشق می‌خواند و اظهار می‌کند: اگر عشق نباشد که ما را به رادیو متصل کند، این رسانه خالی از سکنه خواهد شد و اگر بخواهیم محاسبه کنیم و چرتکه بیندازیم هیچ کداممان در رادیو نخواهیم ماند.
 
درست است که قدیمی‌ها کمتر به فکر چرتکه انداختن و محاسبه می‌شوند اما جوانان حاضر در رادیو چطور؟ آیا ادامه این روند باعث نمی‌شود فعالان رادیویی همواره این رسانه را به عنوان محل گذر به حساب بیاورند و کسی برای ماندگاری در آن برنامه‌ریزی نکند؟ این یک زنگ خطر نیست؟
 
ارزان قیمت بودن کار؛ دلیل افت رادیو
 
یکی دیگر از تهیه‌کنندگان پیشکسوت رادیو فریبرز گلبن است که حقوق پایین را دلیلی بر جدا شدن قدیمی‌های رادیو از این رسانه می‌داند و می‌گوید: با این حال هنوز برخی از ما قدیمی‌ها به خاطر عشقی که به کارمان داریم، حتی اگر بهمان پولی ندهند هم کار می‌کنیم! شاید گلایه کنیم که چرا پول کمی به ما داده‌اند، اما فعالیتمان را به دلیل علاقه‌مان انجام می‌دهیم.
 
وی در این خصوص همچنین به کاهش کیفیت و افت رادیو اشاره می‌کند: ارزان قیمت بودن کار در رادیو دلیل این افت است. در حالی که ما بهتر از تلویزیونی‌ها کار می‌کنیم و کارمان زحمت بیشتری دارد اما از پیش از انقلاب هم وضعیت همین بود.
 
گرچه هنوز هستند عاشقانی چون گلبن که با کم و زیاد رادیو می‌سازند و کارشان را عاشقانه انجام می‌دهند اما نبود پشتوانه مالی محکم علاوه بر اینکه دست مدیران رادیو را برای انتظار کارهای خوب می‌بندد تازه‌کارهای این عرصه نیز تصور می‌کنند بهتر است به همان میزان حقوق کم رادیو برایش انرژی بگذارند و این یکی دیگر از نقاط ضعف مدیریت فعلی است.
 
در حالی که کارشناسان، مسئولان رده بالا و برخی مخاطبان بر تاثیر و قوت بالای برنامه‌های رادیویی تاکید و باور دارند، این کم لطفی ممکن است نه تنها به بی‌رغبتی رادیویی‌ها بینجامد که با افت برنامه‌ها از مخاطبان رادیو نیز کاسته شود و آن تاثیرگذاری عمیقی که شاید تنها از رسانه‌ای چون رادیو بربیاید نیز از دست برود. در این صورت عرصه رقابت با بیگانگان تنگ‌تر خواهد شد.
 
فضای رادیو دیگر هنری نیست
 
میثم فکری از رادیویی‌های سابق که به تلویزیون کوچ کرده است در این باره می‌گوید: قدیمی‌های رادیو به کار در این رسانه به عنوان یک حرفه نگاه نمی‌کردند بلکه آن را یک هنر به حساب می‌آوردند و با شور و شوق کار می‌کردند. بنابراین بحث معاش در درجه دوم اهمیت قرار می‌گرفت و سعی بر برنامه سازی خوب و تاثیرگذار در اولویت نخست بود.
 
فکری با بیان اینکه گویندگان و برنامه‌سازان تنها در صورت فعالیت همزمان در چندین برنامه، می‌توانند بر درآمد آخر ماهشان حساب کنند، اظهار می‌کند: متاسفانه در مدیریت کلان فعلی رادیو و شبکه‌های رادیویی انگیزه‌ها و شور و شوقی که قبلا وجود داشت گرفته شده است در حالی که پیش از این با فضای راحتی که از جانب مدیران برای برنامه‌سازی و رفاقت ایجاد می‌شد همه به فکر ساخت بهترین برنامه‌ها و دریافت بهترین نتایج بودند. مدیران باعث شدند فضای هنری در رادیو از بین برود و همه سر ساعت بیایند، برنامه‌شان را کار کنند و بروند.
 
بسیاری از قدیمی‌های رادیو رفته‌اند
 
قرار گرفتن افراد ناآشنا با رادیو در جایگاه مدیریتی اصلی است که احمد شیشه‌گران، تهیه‌کننده پیشکسوت رادیو به آن اشاره کرده و در این باره می‌گوید: همیشه افرادی در جایگاه مدیریت قرار می‌گرفتند و می‌رفتند که هیچ کدام رادیویی نبودند. افرادی بیگانه با دنیای صدا که تنها جاذبه‌های تصویر برایشان ملاک بود و حتی با حضور در رادیو به تلویزیون نگاه می‌کردند و نمی‌توانستند از حق و حقوق رادیویی‌ها دفاع کنند.
 
وی با اشاره به نادیده گرفتن مخاطب در نظر گردانندگان رادیو و تلویزیون تصریح می‌کند: این افراد تنها به فکر راضی کردن رؤسایشان هستند و نه مردم برایشان مهم است نه رادیویی‌های قدیمی و موثری که این رسانه را ترک می‌کنند. در حالی که اگر پرونده رفتن آدم‌ها از رادیو را در بیاوریم با افراد بسیاری روبرو می‌شویم که حالا حتی دستمان به آن‌ها نمی‌رسد.
 
شیشه‌گران در این زمینه به مهران مدیری اشاره و از سال‌ها بی‌مهری‌ نسبت به رادیویی‌ها گلایه می‌کند: امروز ما در رادیو بیگانه هستیم و کسی ما را نمی‌شناسد. روزهایی بود که ما با حداقل امکانات کار در رادیو را ادامه می‌دادیم اما امروز اگر به نشانه اعتراض رادیو را ترک کنیم نیز می‌گویند بگذارید نیروهای قدیمی بروند مسلما افرادی با حقوق پایین‌تر برایمان کار می‌کنند. و سال‌ها وضعیت به همین منوال گذشته است.
 
حقوق هفت و نیم میلیونی؛ تامین‌کننده 15 جوان
 
نینا ایزدیار تهیه‌کننده باسابقه برنامه‌های رادیویی نیز درباره حقوق کم اهالی رادیو گلایه‌هایی دارد و می‌گوید: تصور می‌کنم دلیل اینکه کار به جایی نمی‌رسد، ناهماهنگی رادیویی‌ها است که هیچ وقت حرکت جمعی در این باره انجام نداده‌اند. شاید این امر به این دلیل باشد که افراد از جاهای دیگری تامین می‌شوند و برای همین خودشان را به دردسر نمی‌اندازند.
 
این تهیه‌کننده قدیمی با بیان اینکه برخی تنها با هدف شناخته شدن و بردن نامشان در رادیو کار می‌کنند، تصریح می‌کند: اکنون نه تنها رادیویی‌ها شغل‌های دیگری دارند، بلکه برخی آنقدر در طی ماه در خود رادیو برنامه می‌گیرند و برای کاری که انجام می‌دهند دستمزد مناسبی دریافت می‌کنند که حقوقشان به دستمزدهای تلویزیون نزدیک می‌شود.
 
وی در پایان به نکته جالبی اشاره کرد که می‌تواند در گزارشی مجزا مورد بررسی قرار گیرد. ایزدیار می‌گوید: می‌شود به جای کسی که در اداره ما،‌ ماهی هفت و نیم میلیون حقوق می‌گیرد، 15 نفر جوان را با 500 هزار تومان تامین کرد؛ اما دلیل اینکه چرا چنین اتفاقی نمی‌افتد را نمی‌دانم.
 
با این همه نکته اساسی و مهمی که رادیویی‌ها بهتر است در نظر داشته باشند اتحاد عمل و سعی در بهتر کردن شرایطی است که ادامه یافتن آن باعث به وجود آمدن وضعیت هشداردهنده‌ای خواهد شد و در این صورت رادیو مزیت‌های خود نسبت به تلویزیون و سطح بالاتری که در ساخت برنامه‌هایش به چشم می‌خورد را از دست خواهد داد.
 
هماهنگی و رویه یکسان در اعتراض به وضعیت موجود و اندیشیدن بهترین تصمیم‌ها پیشنهادی عاقلانه به اهالی فعلی رادیو برای پابرجا نگاه داشتن این رسانه است که امید تحقق آن را داریم.
 
--------------
 
مریم عرفانیان 
کد خبر 1466033

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha