|
نوعي سو استفاده از نام پيامبران در همه آثار اسپيلبرگ نمايان است .در فيلم هوش مصنوعي( A. I.: Artificial Intelligenceدريم وركز 2001 ) فيلمساز با آگاهي كامل نام قهرمان داستان را " ديويد" انتخاب مي كند و بر قيد 2000 سال قبل از تولد او تاكيد مي كند .
يك زوج به شركت روبات سازي " سايبرترونيكز" سفارش مي دهند و فرزندي به نام ديويد راتحويل مي گيرند. در اولين گام فيلسازاين معني را تداعي مي كند كه صهيونيست ها با نشان " ستاره داوود" خود را معرفي مي كنند. در فيلم " هوش مصنوعي " كه كارگرداني ، نگارش فيلمنامه و تهيه كنندگي آن را اسپيلبرگ بر عهده دارد ، محورهاي در برگيرنده درام فيلم از زبان پرفسور هابي شنيده مي شود . پرفسور هابي مي خواهد روباتي بسازد كه انسان ها او را دوست داشته باشند . پرهزينه بودن داشتن فرزند انساني باعث مي شود كه زوج ها به داشتن بچه روبات هاي بدون هزينه روي بياورند. ديويد از نظرالقا اسطوره و وجدان جمعي و قابل باورهمه مشخصه ها را دارد اما فاقد غرايز انساني ( خواب ، خوراك ، ترس و ...) است .
گرچه در فيلم پرفسور هابي پسري مرده به سن ديويد داشته و به درخواست مونيكا وهنري ، ديويد را شبيه او توليد كرده است اما تاكيد مي شود كه D.A.N عامل انتقال وراثت به دو هزار سال پيش تعلق دارد . ديويد در چند زمان عينت مي يابد و سرانجام هم با مونيكا به خواب مي رود . خوابي كه از آن برخاسته بود .
اسپيلبرگ حتي در فيلم هاي كارتوني وانيميشن هم از نگاه خاص ديني خود (صهيون) دست بر نمي دارد و همچنان در زمينه رواج وتبليغ ايده هاي خود مصرانه به پيش مي رود. پرداختن به چند اسطوره ديني در يك فيلم سينمايي رويكرد خاص اسپيلبرگ نيست .در يك بررسي اجمالي مي توان رويكرد ديگر سينما گران صهيونيست را كه برخاسته از نيات ذهني شان هست مبني بر به هم زدن زمان ها و رساندن هر ماجرا و پديده امروزي به يك منشا يهودي متداول به عينه ديده .
|
پديده رشد منفي جمعيت كشور هاي به اصطلاح صنعتي به ويژه رژيم غاصب صهيونيستي از دلايل گرايش اين گروه فيلمسازان به مفاهيمي همچون نتايج دوري از بچه دارشدن و اسارت انسان به دست ربات هاست . اسرائيل غاصب به رغم وعده ها و جايزه ها وتشويق هاي زياد نتوانسته است جمعيت كلي يهوديت در جهان را از مرز چهارده ميليون نفر بگذراند. اين در حالي ست كه ملت تحت ستم نگه داشته ، آواره ومدام زير بمباران فلسطين ، در شرايط اقتصادي و بهداشتي ناچيز توانسته است جمعيت خود را از دوازده ميليون نفر بگذراند. علاوه براين ميزان ورود يهوديان مهاجر به سرزمين هاي اشغالي تقريبا نصف كساني كه به طور مداوم در حال خروج از سرزمين هاي اشغالي هستند . در اين ميان بيش از 90 درصد مهاجران روسيه و اروپايي شرقي نيز به كشورهايشان بازگشته اند. انتفاضه فلسطيني ها باعث شده است جمعيت تماما نظامي اسراييل از وضع موجود خسته ، افسرده و نا اميد شده درگيرهاي دروني شان رو به ازدياد بگذارد.
به رغم كمك هاي بي دريغ دولت آمريكا كه سالانه هشت ميليارد دلاراست اقتصاد رژيم اسرائيل روند بحراني داشته است و شركت هاي اروپايي و آمريكايي براي سرمايه گذاري در سرزمين هاي اشغالي اشتياقي از خود بروز نمي دهند. از سويي رويكرد رژيم صهيونيستي كليه توان هاي اقتصادي را در جهت جنگ افروزي و تجاوز به كشورهاي ديگر دراختيار گرفته است و اين همه درحالي است كه مبارزان فلسطيني مقاوم تر از هميشه طرح و تلاش هايشان را بر باد مي دهند . از سويي ديگر اقدامات جنايتكارانه رژيم صهيونيستي در آفريقا ، آمريكاي لاتين ، عراق و افغانستان بيش از پيش آن رژيم را از توليد دور كرده باعث سرخوردگي هاي بيشتر نظاميان مي شود .
چنانچه گفته شد دورنماي سينماي صهيونيست ها بعد ازنا اميدي براي ازدياد جمعيت بر روي پروژه هاي سوپر من هاي فوق انساني و تكثير جوجه وار آدمي قرار گرفته است . اگر انعكاس موضوع توليد مثل و يا نمونه سازي درهنر و ادبيات به دهه سي برمي گردد و رمان معروف آلدوس هاكسلي ( انسان شجاع نو ) كه فيلم هايي هم از روي آن ساخته شده است خبر از سابقه ذهني مهندسي ژنتيك مي دهد با اين حال سينماگران صهيونيست سعي دارند از آن مقوله در جهت القاي استيلاي خود سود ببرند و علاوه برآن مسلمانان را مرعوب تكنولوژي سازند. آنها در كنار به تصوير كشيدن نتايج هراسناك دوري از بچه دار شدن برگ برنده ديگري را رو مي كنند و در پي القاي اين تصورند كه با تمام كاستي ها هستند كساني كه مشكل كمبود جمعيت را با نمونه سازي مهندسي ژنتيك حل كنند و بشر را از حاكميت ماشين ها رها كنند .
اين آثار كودكان جهان را هدف گرفته تا سرزمين موعود را از قبل دز ذهن اين گروه از مخاطبين بسازد. مخاطبيني كه فرداي دنبا را رقم مي زنند بايد ذهني آماده براي قبول تغييرات داشته باشند . تغيراتي كه صهيون مي خواهد . اين همان سياست كلاني است كه نتيجه گرانقيمت آن براي صهيون در دراز مدت با هزينه اي اندك بدست مي آيد .
نظر شما