در سال هاي پر فراز و نشيب سينماي دنيا هنرمندان بسياري به خدمت گرفته شدند تا اين جاده را صاف و عريض كنند .
" الياكازان" با خدمت به سازمان سيا وحضور دردادگاههايي كه دست راستي ها افراطي ( كلوس كلان) آمريكا در دهه پنجاه به راه انداخته بودند خشم آزادي خواهان جهان را نسبت به عملكرد خود بر انگيخت .
از طرفداران ديگر صهيونيست ها نويسنده يوناني معروف "كازانساكيس " است كه با نوشتن رمان " آخرين وسوسه مسيح" موجب برانگيخته شدن احساسات مسيحيان در سراسر اروپا گرديد . فيلمي كه به رغم گذشت دو دهه نمايش آن همچنان در اروپا ممنوع است. سست كردن اعتقاد واعتماد مردم به مسيحيت از دير باز يكي از سياستهاي صهيونيست ها بوده است. هجو كردن كشيش ها ، بستن انواع اتهام هاي درست ونادرست به آنان و تضعيف مسيحيت و فعاليت عليه مسلمانان يكي از استراتژي هاي صهيونيست ها بوده و هست.
پيش از آنكه ژان رنوار از همكاري كوستا گاوراس با سازمان سيا پرده بر دارد از فيلم هاي او ( زد 1969) ( حكومت نظامي 1972)، ( بخش ويژه 1974)، ( گمشده 1982) ، ( جعبه موسيقي 1989) ، ( مرد زيادي ) و به ويژه فيلم تبليغاتي او ( اعتراف ) از آثار او به عناوين مختلف همچون پيشرو و هنري نام مي بردند.
كوستا گاوارس در سال 1933 در يونان به دنياآمده و از سال 1951 به فرانسه رفته است. او حرفه سينمايي خود را با عنوان كارگردان تهيه كننده ، فيلم نام نويس و بازيگر با فيلم ( كوپه آدم كش ها) درسال 1965 آغاز كرده است و تاكنون جوايز اسكار ، خرس طلايي و نخل طلايي بدست آورده است .
او در فيلم آمين كه در فرانسه ساخته شد روش تازه اي را براي تضعيف مسيحيت و تقويت تفكر صهيونيسم در ميان مسيحيان پيش گرفت . گاوراس علاوه بر كارگرداني فيلمنامه را نيز خود نوشته است و از حضور بازيگراني چون ماتيوكاسوونيز ( ريكاردوفونتانا) ، اولريش توكور ( كورت گريستاين) . اولريش موهه ( پزشك) ميشل دوشو سوآ ( كاردنيال ) يون كاراميترو ( كنت فونتانا) استفاده كرد.
"كورت گرستاين" يك افسر نازي و" ريكاردو فونتانا" يك كشيش "ژوزئيت" جوان است. آنها هر دو به رغم تفاوت ظاهري ديدگاه هايشان هدف مشتركي دارند و مي خواهند مردم را از كشتار يهوديان آگاه سازند. ژوزئيت ها فرقه اي مسيحي صهيونيست هستند كه در دو دهه اخير در آمريكا بيشترين رشد و تشكل را داشته اند . در مورد نفوذ و قدرتشان همينقدر كافي است كه جرج بوش را براي حمله به كشورهاي اسلامي افغانستان و عراق تحت تاثير قرار دادند .
كاردينال هاي ژوزئيت بسيار افراطي اند و هر گاه از صلح در خاورميانه حرف زده مي شود آنان بر مي آشوبند كه بايد باكشتار مسلمانان زمينه ظهور مسيح (ع) فراهم گردد تا ايشان پادشاهي هزارساله شان را ادامه بدهند. گاواراس مسيحي نيز از آن دسته مسيحيان صهيونسيت است.
در فيلم " سرزمين و آزادي" نيز روندي مشابه طي شده است . اين فيلم محصول 1995 انگلستان با كارگرداني مارتين جانسون و بازيگراني چون جان هارت ، روزناپاستر ، ايكاربولاين، تام كلري ، مارك مارتيز، فردريك پيروت ، آندره آلدرين ، رافائيل كانتور همين اتهام را به مسيحيت وكشيش ها درقالب همكاري كردن آنها بافاشيم فرانكو دراسپانياي 1936 به بعد به روشني مطرح مي كند.
در سال 1936 كميته هاي كارگري و صنفي كمونيست ها و سوسياليست ها درانتخابات اسپانيا پيروز مي شوند و دولت را دردست مي گيرند.ژنرال فرانكوي فاشيست با كمك هيتلر و موسوليني ارتش را براي براندازي دولت برگزيده به خيابان گسيل مي دارد. جنگ درشهرهاي مختلف ادامه مي يابد. احزاب كمونيست اروپا داوطلبان خودشان را براي پيوستن به ( پوم) p.o.u.m به اسپانيا مي فرستند.
فيلم سينمايي سرزمين و آزادي با ديويدكارل يهودي كمونيست انگليسي از بندر ليورپول شروع مي شود كه در خط مقدم جبهه در برابر فاشيست ها مستقر مي شوند. جنگ آنارشيست ها با كمونيست ها زمينه هاي تضعيف جبهه مردمي را فراهم مي سازد تاانترناسيونال كمونيسم با مستقر شدن دراسپانيا اداره امور جنگ را به دست گيرد و استالين با داشتن جا پاهاي محكم در اروپا بتواند قرار دادهاي پدر سالارانه با فاشيست ها ببندد و با هيتلر معاهده صلح جداگانه امضا كند.
گروه كمونيست ها بعد از آموزش ديدن دهكده اي را به تصرف خود در مي آورند وازمحلي ضربه مي پذيرند كه كليسا قرار دارد. بعد ازپيروز شدن بر مقاومت نظاميان فرانكو كشيش را به جرم همكاري با فاشيست ها محاكمه مي كنند . در جريان بروز اختلاف بين كمونيست هاي آزاد و كمونيست هاي اعزامي شوروي ، طرفداران كمونيست هاي آزاد خلع سلاح مي شوند و تني چند از آنان كشته مي شوند. فيلم با مردن ديويد كارل در ليورپول شروع و گذشته به تصوير در مي آيد كه همراه با نامه هاي ديويد به زنش روايت مي شود. شوروي براي دست يابي به نيات خود اسپانيا را قرباني فاشيم مي كند.
كاري كه پيش تر انگلستان انجام داده بود . انگليسي ها باساختن اين فيلم هم درصدد بيرون آمدن از زير اتهام تاريخي هستند وهم سازندگان فيلم كشيش ها را ابزارهجوم فاشيست ها معرفي مي كنند . درفيلم هاي مختلف صهيونيست هاي اروپايي شرقي نيز به انواع همكاري با نازيسم متهم مي شوند كه نمونه بارز آن فيلم " سربازان آزادي " آندره وايدا است . اتهام همكاري كشيش ها با فاشيسم راصهيونيسم همچنان شايعه مي كند تا نقش مذهب دراروپا از اين كه هست تقليل يابد و در اين مورد صهيونيسم بادو حربه به اصطلاح نامتجانس يعني ليبراليسم وكمونيسم درميدان حضور دارد كه به نام خود تمام نشود.
اما واقعيت چيز ديگري است ؛ مجله اخباراديان درشماره شهريور - مهر 1383 كشورمان مي نويسد: " سرانجام پس ازجنجال هاي بسيار بر سر نقش تاريخي پاپ پيوس دوازدهم در ماجراي قتل عام يهوديان و سوزانده شدن يهوديان توسط نيروهاي نازي حاكم بر آلمان ، واتيكان پس از سالهاي امتناع از انتشار محرمانه، 26 ژوئن 2004 اقدام به انتشار اسنادي كرد كه ثابت مي كند نه تنها واتيكان در آن زمان مشوق و همكار نازي ها درسخت گيري عليه يهوديان نبوده است ، بلكه پاپ و كشيشان همكارش همواره كمك رسان يهوديان بي پناه بوده اند .
اين اسناد كه توسط مركز آرشيو اسناد محرمانه واتيكان به چاپ رسيده است شامل نامه هاي محرمانه اي است كه درزمان موردبحث ميان پاپ ، كشيش ها واسقف هاي سرزمين هاي ديگر اروپايي رد و بدل شده است. اين نامه ها كه در سال 1943 نوشته شده حاكي ازتلاش هاي كشيش هاي محلي براي كمك به يهوديان براي پيدا كردن خانواده هاي خود است. در يكي از اين نامه ها پاپ پيوس صريحا به نازي ها هشدارداده است و اگر دست از آزار و اذيت فرزندان عبراني مسيح بر ندارند، با آنها مقابله شديدي خواهد شد.
وي همچنين درنامه به اسقف روماني ازوي خواسته است كه يهوديان را مورد عنايت ويژه خود قراردهد و از بودجه كليسا براي رفع مشكلات آنها استفاده كند. اين اسناد كه توسط مركز lnter arma cari tas تنظيم شده است در برگيرنده نامه ها و مكاتباتي است كه از سالهاي 1939 تا 1947 به رشته تحرير در آمده اند. نامه اسقف آندريوكا سولو سفير واتيكان در روماني از جمله مهمترين اين مكاتبات است. اين نامه كه 21 جولاي 1943 نوشته شده توسط مركز محرمانه واتيكان به كار دنيال لوييجي ماگليونه فرستاده شده و درآن اشاره شده كاردنيال كاسولواز وضعيت اسف بار پيروان كتاب مقدس كه مورد تبعيض بي سابقه رقت انگيزي واقع شده اند بسيار ناراحت و متاثر است و در تلاش براي كمك به آنهاست. فردي به نام پاچا ، اسقف منطقه تيمي سوآرا نيز درنامه اي به كاسولو گفته است كه بسياري ازاعضاي ناحيه او به نژاد پرستي آلماني تمايل دارند . مساله اي كه او رابه شدت خشمگين كرده است.
وي همچنين مي گويد كه مومنان آنها را آشكارا به ارتباط ميان واتيكان ويهود متهم مي كنند و مي گويند: كليسا بادشمنان مردم آلمان همدستي مي كند.
اين مطالب در حالي منتشر مي شود كه پيش از اين اسناد بسياري مبني برهمكاري ميان پاپ پيوس دوازدهم و دولت نازي آلماني درمورد توافق برسربرخورد با يهوديان از منابع مشخص منتشر و دستمايه آثار ادبي و هنري بسياري قرار گرفته است .
صهيون سال هاست از گسترش واقعيت جلوگيري مي كند و در اين راه از هيچ كاري فروگذار نيست .
نظر شما