پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۵ دی ۱۳۹۰، ۹:۲۹

به بهانه 15 دی/

مردان بزرگ زینت بخش تاریخند/ جایی که ستاری باشد تکه ای از بهشت است

مردان بزرگ زینت بخش تاریخند/ جایی که ستاری باشد تکه ای از بهشت است

ورامین - خبرگزاری مهر: 15 دیماه هفدهمین سالروز شهادت سرلشگر خلبان منصور ستاری است؛ همان بزرگمردی که اثبات کرد "مردان بزرگ، زینت بخش تاریخند"؛ مردی که نبوغ و اراده خدادادی، از آن شهید والامقام، انسانی پرهیزکار، متعهد، متفکر، نو آور و شجاع ساخته بود.

به گزارش خبرنگار مهر، سرلشکر شهید منصور ستاری در29 اردیبهشت ماه  سال 1327 در روستای ولی آباد قرچک ورامین، روستایی که پدرش آن را ساخته بود،  دیده به جهان گشود؛ پدرش، مرحوم "حاج حسن" شاعری فاضل بود که دیوانی از او به نام "ماتمکده عشاق"  به یادگار مانده است.

شهید ستاری دوران ابتدایی را در مدرسه ولی آباد و دوران متوسطه را در قریه "پویینک" باقر آباد به پایان رسانید و در طول دوران تحصیل همواره یکی از شاگردان ممتاز کلاس به شمار می ‌رفت؛ در تمام کارها با پدرش بود و او را به عنوان الگوی خود قرار داده بود.

آن شهید بزرگوار در حالی که 9 سال بیشتر نداشت، از نعمت پدر محروم شد، ولی همواره از او به عنوان تکیه گاه و حامی یتیمان و بی سرپرستان یاد می کرد و این یادبود، موجب جریان داشتن خون پدر فاضل و شاعر بلند طبعش، مرحوم حاج حسن ستاری در رگهای این مرد بزرگ بود.

شهید بزرگوار پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سال 1346 وارد دانشکده افسری شد و پس از پایان دوره دانشکده به درجه ستوان دومی نائل آمد.

در سال 1350 برای طی دوره علمی کنترل رادار به کشور آمریکا اعزام شد و پس از گذراندن دوره یکساله، در سال 1351 به ایران بازگشت و به عنوان افسر کنترل شکاری نیروی هوایی،  مشغول به کار شد.

شهید ستاری در سال 1354 در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته برق و الکترونیک پذیرفته شد. تعدادی از واحدهای دانشگاهی را گذرانده بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی تحصیل را کنار گذاشت و همدوش دیگر آحاد مردم به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت.

چهار رکنی که اقدامات شهید ستاری بر آنها استوار بود

ارکانی که اقدامات مختلف شهید سرلشگر ستاری بر آنها استوار بود، چهار رکن اساسی بود که باعث درخشش وی در نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران شد.

طرح و برنامه صحیح از ابتدای فرماندهی همراه با آینده نگری هرچه ژرفتر؛ سازماندهی نیروی انسانی متعهد، کارا، مستعد و مبتکر و بیش از همه خود اتکا و خود باور در پروژه های توسعه و پیشرفت؛  تأمین وسایل و تجهیزات با بهره گیری حداکثر از منافع موجود داخلی و با تکیه بر اهداف خودکفایی کشور؛ اعمال مدیریت پویا و متکی بر روابط انسانی و ایجاد محیطی هرچه مناسب تر برای تشریک مساعی همگانی این چهار رکن بودند.

شهید ستاری با برنامه ای منسجم که در پیروزی نهایی بسیار مؤثر افتاد به کار پرداخت که از اقدامات مهم و بنیادین این شهید بزرگوار می توان به مواردی اشاره کرد:  

تأسیس دانشکده پرواز "خلبانی"  که این آرزوی دیرینه هر ایرانی وطن پرست و پرسنل نیروی هوایی بود؛ اولین سری دانشجویان خلبانی در مهرماه سال ۱۳۶۷ وارد دانشکده پرواز شدند؛ تأسیس دانشگاه هوافضا با هشت گرایش تحصیلی و مبتنی بر برنامه های آموزشی "مجموعه های کارشناسی و مصوبات وزارت فرهنگ و آموزش عالی".

تأسیس دانشکده پرستاری و راه اندازی مرکز تحقیقات و آموزش پزشکی "پاتولوژی" نیروی هوایی؛ توجه به آموزش کاران "حین خدمت" و آموزش پرسنل رده میانی؛ ایجاد هنرستان کار و دانش و فنی و حرفه ای در مرکز آموزشهای هوایی و اجرای برنامه های آموزش و پرورش برای افرادی که حداکثر با سن 16 سال به استخدام نهاجا درآمده بودند تا بتوانند همانند دانش آموزان دبیرستان به تحصیل بپردازند و دیپلم رسمی کشور به آنها اعطا شود؛ ایجاد شبکه دیده بانی به منظور تقویت سیستم پدافندی کشور و ایجاد موانع هوایی بر فراز دره ها، گذرگاهها و ارتفاعات و...

ابتکارات شهید ستاری در تجهیز سیستم رادار که توان نیروی هوایی را در جنگ تحمیلی دو چندان کرد

وی افسری مؤمن، متعهد، شجاع، آگاه، تیزهوش و کاردان بود. طرحها و ابتکارهای زیادی در تجهیز سیستمهای راداری و پدافندی به اجرا گذاشت که در طول جنگ تحمیلی، توان نیروی هوایی را در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن دو چندان کرد.

تیمسار ستاری به علت فعالیتهای بیش از حدی که در اجرای طرحهای جنگی از خود نشان داد، درسال 1362 به سمت معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی منصوب شد.

طرحها و برنامه‌هایی که شهید ستاری ارائه می‌ داد بسیار منطقی، عملی، کاربردی و مؤثر بود. از این رو در سال 1364 به عنوان معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی برگزیده شد و به علت لیاقت و کاردانی و شایستگی که از خود نشان داد، در بهمن ماه سال 1365 با درجه سرهنگی به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا هنگام شهادت عهده دار این مسئولیت بود.

در عملیات خیبر وقتی در محاصره بمباران شیمیایی، ماسک خود را تقدیم پیرمردی کرد که راننده لودر بود و این امر را همه به یاد دارند؛ بر اثر این اقدام نیز وی تا زمان شهادت از شامه بویایی بی بهره شده بود و تا پایان عمر این موضوع را مخفی می کرد.

شهید ستاری معماری آینده نگر برای سیستم پدافند هوایی کشور بود

شهید ستاری که به واقع معماری آینده نگر برای سیستم پدافند هوایی کشور بود با راه اندازی تأسیسات و امکانات جدید تعمیر و نگهداری و نیز اجرای پروژه هایی نظیر پروژه "اوج" و نیز راه اندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش "پتاگ" توان نگهداری نیرو را تقویت کرده و به چندین برابر قدرت قبلی ارتقا داد.

این مهم برای کشوری که پایه های صنعتی اش تقریباً ضعیف بود، کاری شگرف بود؛ ایجاد مؤسسات فنی و صنعتی پیشرفته برای آموزش پروازی مرحله مقدماتی دانشجویان خلبانی با کمک مهندسان و متخصصان نهاجا با ساخت هواپیمای "پرستو" که این هواپیما از نظر امکانات عملیاتی تقریباً شبیه هواپیمای "بونانزای" ساخت آمریکاست.

یکی از مهمترین فعالیتهای سرلشگر شهید منصور ستاری طی سالهای ۶۶ تا پایان جنگ تحمیلی، اسکورت ناوگان تجاری کشتیهای نفتکش ایران در خلیج فارس و دریای عمان تا خروج آنها بود؛ انجام عملیات اسکورت با توجه به حجم عملیات جنگی و مضافاً حجم عملیات عادی و روزانه نهاجا کاری بس عظیم بود.

نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام، حفاظت از میدان گازی کنگان و مواردی نظیر اینها یادآور اقدامات و جانفشانیهای عقابان تیز پرواز و پرسنل پدافندی نیروی هوایی تحت فرماندهی و مدیریت این بزرگوار، همیشه به یاد ماندنی است.

طراحی و ساخت خودرو شمس، ایجاد خطوط هوایی سها "سازمان هواپیمایی ارتش جمهوری اسلامی ایران"، شرکت در پروژه های دولتی در راستای امور مهندسی و تأسیساتی، افزایش کارایی و استخراج از معادن تحت پوشش از قبیل نمک سمنان که نیازمندیهای صنایع نفتی و پتروشیمی کشور را مرتفع و پشتیبانی می کند، ازدیاد بازده صنایع فلزی "ریخته گری، تراش و..." و دریافت سفارش به منظور رفع نیازمندیهای دولتی، نظامی و خصوصی و... از دیگر اقدامات مهم این شهید بزرگوار بوده است.

شهید ستاری منطقی ترین راه را برای کاهش اثرات محدودیت اعتباری و روبرویی با شرایط پس از جنگ انتخاب کرد

شهید ستاری منطقی ترین راه را برای کاهش اثرات محدودیت اعتباری و روبرویی با شرایط پس از جنگ انتخاب کرد  و آن، خودکفایی هرچه بیشتر نیروی هوایی بود که این مهم را از پدرش یاد گرفته بود.

به این وسیله علاوه بر آنکه از خروج اعتبارات نیروی هوایی جلوگیری می کرد، توان تولیدی و خدماتی را افزایش داده و درآمدهای حاصل از این قبیل فعالیتها را همواره تحت کنترل و نظارت دقیق قرار داد که به عنوان پشتوانه ای برای اجرای برنامه های سازندگی مورد بهره برداری قرار گرفت.

شهید ستاری با کمک فرماندهان و پرسنل غیور نیروی هوایی، پروژه های بلند مدت را طراحی کرد که یکی پس از دیگری جامه عمل می پوشد؛ یکی از این پروژه ها هواپیمای جنگی "آذرخش" بود که بعد از شهادت وی، با حضور رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۷۶ به پرواز درآمد.

شهید ستاری یک بسیجی تمام عیار بود ولی نه فقط در ظاهر

روحیه دستگیری از محرومان و درماندگان، از صفات بارز شهید ستاری بود؛ یکی از دوستان ایشان در این باره می گوید: "بعضی ها را با اینکه در زندگی نیز همدم و رفیقشان بوده ای، فقط بعد از مرگ می توان شناخت؛ شهید ستاری اهل تظاهر نبود،  ادعای عدم تعلق نداشت، از زهد دم  نمی زد و شعار سیر و سلوک نمی داد. او را که می دیدی، باور نمی کردی فرمانده ای است وارسته و از دنیا گسسته؛ دست و دلش باز بود ولی نه برای خودش؛ بخشنده بود و کریم، اما نه برای خانواده اش؛ امکانات خوبی در اختیار داشت اما نه برای رفاه زندگی شخصی؛ زاهد بود، نه در گفتار؛ یک بسیجی تمام عیار بود، ولی نه فقط در ظاهر".

مطمئن بودم شخص مهمی خواهد شد

سید محمد صدری دبیر شیمی شهید ستاری می گفت: "آن شهید، از سال 1340 تا 1343 در دبیرستان "پویینک"، هفت کیلومتری روستای ولی آباد  تحصیل می کردند و من دبیر ایشان بودم. گرچه از آن زمان سالهای زیادی می گذرد اما به یاد دارم که در طول سال تحصیلی، به خصوص در سرمای سخت زمستان که سطح جاده از گل و لای چسبنده پوشیده می شد، ایشان با پای پیاده فاصله ولی آباد تا مدرسه را طی می کرد.

در ماههای مبارک رمضان نیز هر چند هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، روزه می گرفت و نماز صبح خود را نیز در راه مدرسه می خواند. ایشان از لحاظ فراگیری دروس، بسیار قوی و با هوش بود و من مطمئن بودم که ایشان حتما شخص مهمی خواهد شد ولی باورم نمی شد که روزی بیاید که من زنده باشم و شاگرد خوب و مهربانم را در خاک آرمیده ببینم".

خاطره فرزند شهید ستاری از پدر/ افتخار در چیست؟

شبنم ستاری فرزند شهید ستاری در بیان خاطره ای از آن شهید والامقام گفته است: "شبی در کنار پدرم برنامه تلویزیونی تماشا می کردم که خبرنگاری در حال مصاحبه با شهید رجایی نخست وزیر وقت بود؛ شهید رجایی مراحل زندگی اش را از کودکی به بعد بازگو می کرد. او می گفت که چگونه از راه دستفروشی و دوره گردی امرار معاش کرده و ... من ناراحت شدم و به پدرم گفتم: "درست نیست مسئولان رده بالا، گذشته این چنینی خود را در تلویزیون تعریف کنند، چرا که برداشتهای متفاوتی می شود" که پدرم گفت: "دخترم، شرط این نیست که آدم از نعمت و ثروت به جایی برسد، بلکه اگر شخصی از پایین ترین مراحل اجتماع با سعی و زحمت خودش به جایی برسد، این برای او افتخار است و باید او را ستود"؛ من در آن زمان سخن پدرم را درک نکردم، ولی اکنون سخنان ایشان روش زندگی مرا شکل می دهد.

15 دیماه 1373 چه گذشت؟

جلسه شورای فرماندهان پدافند هوایی به مدت سه روز در کیش برگزار شده بود، تیمسار ستاری قرار بود برای مراسم اختتامیه سخنرانی کند که ساعت 9 صبح 15 دیماه 1373 به اتفاق سایر فرماندهان، خود را به کیش رساند.

در این مراسم آنچنان سخنرانی می کرد که همه از حالت حرف زدنش متعجب شده بودند؛ نکاتی را درباره آینده نیروی به فرماندهان متذکر می شد که گویا وصیتنامه می خواند.

تیمسار و فرماندهان پس از ناهار  برای بازدید به سمت پایگاه اصفهان پرواز کردند و به محض فرود، بازدید را آغاز کردند؛ شهید ستاری بعد از بازدید و پذیرایی مختصر گفت: "بحمدالله برای "اورهال کردن" هواپیماهای موجود(تعمیر اساسی هواپیما که پس از مدت معینی پرواز انجام می شود) کمبود قطعه نداریم" و سپس رو به فرمانده پایگاه اصفهان گفت: "سید اینجا برای من پاساژ هنر است، همه قطعات طلا هستند، قدر اینها را باید بدانیم که برای ما افتخار می آفرینند".

جایی که ستاری باشد تکه ای از بهشت است

در چهره تیمسار ستاری خوشحالی زاید الوصفی دیده می شد که برای دیگران جای تعجب بود؛ نماز را در آنجا خواند ولی شام نماند و گفت: "به بچه های سازنده اتومبیل قول داده ام که امشب به آنها سر بزنم".

شهید ستاری با تمام افراد خداحافظی گرمی داشت و سوار هواپیما شد؛ چندی نگذشت  که هواپیمای حامل تیمسار سقوط کرد، فرمانده پایگاه اصفهان که شوکه شده بود، خود را به هواپیما رساند و به طرف شعله های آتش رفت و به کسانی که مانع او می شدند، گفت: "باور کنید این آتش سوزانده نیست، جایی که ستاری باشد تکه ای از بهشت است". 

مهم‌ترین کتابهایی که تا کنون درباره سرگذشت سرلشگر خلبان شهید ستاری منتشر شده‌ است

پاکباز عرصه عشق‏"مجموعه خاطرات، مروری بر زندگی شهید سرلشکر منصور ستاری" / ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروی هوایی، سازمان عقیدتی سیاسی / 1375؛ اسطوره‏ ها/ به کوشش خلیل عبدالحسینی / نشر شاهد / 1380؛ اسوه ‌های جاوید/ اباصلت رسولی / نشر شاهد / 1385؛ مرد ابرپوش "براساس زندگی شهید منصور ستاری" / حمید نوایی لواسانی / دفتر ادبیات و هنر مقاومت و نشر شاهد / 1385؛ نرم ‌افزار عرشیان/ نشر شاهد / 1386؛ مرد/ شمسی خسروی / نهاجا.

......................................

علیرضا مهدی زاده

کد خبر 1501740

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha