پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۶ دی ۱۳۹۰، ۱۲:۰۴

گزارش مهر از خانه سینما- 3/

از مدیران کارنابلد تا لجبازی دوسویه

از مدیران کارنابلد تا لجبازی دوسویه

خانه سینما از جایی ضربه خورد که باید می‌خورد. فاصله گرفتن از فعالیت‌های صنفی و گرایش به امور سیاسی، نقطه ضعف بزرگ خانه سینما بود که از همین نقطه هم ضربه خورد. تشکلی که ادعای صنفی بودن دارد، چرا باید به یک ارگان سیاسی تبدیل شود؟ آن هم ارگانی که هر کدام از اعضایش ساز مخالف خود را می‌زنند.

  خانه سینما از جایی ضربه خورد که باید می‌خورد. فاصله گرفتن از فعالیت‌های صنفی و گرایش به امور سیاسی، نقطه ضعف بزرگ خانه سینما بود که از همین نقطه هم ضربه خورد. تشکلی که ادعای صنفی بودن دارد، چرا باید به یک ارگان سیاسی تبدیل شود؟ آن هم ارگانی که هر کدام از اعضایش ساز مخالف خود را می‌زنند.

آنچه مسلم است، این است که از رفتار و برخورد بین معاونت سینمایی و خانه سینما به هیچ وجه نمی‌توان دفاع کرد، زیرا چیزی وجود ندارد تا از آن دفاع کرد. رفتارهای غیر اصولی و برخوردهای کودکانه سیاسی‌، نشان از عناد و لجبازی هر دو گروه دارد که جایی برای دفاع باقی نمی‌گذارد.

 حمایت‌های بی‌دلیل برخی از افراد و ارگان‌‌ها از طرفین درگیر، آتش این درگیری را بیش از پیش شعله‌ور کرد، زیرا طرفداری آنها از دو طرف، تنها برای رسیدن به اهداف خود بود. اوضاع آن قدر نامناسب شد که هیچ ریش سفیدی جرات نکرد قدم پیش گذاشته، حداقل آتش این درگیری را کم کند. برای اینکه مطمئن بودند ریش‌ سفیدشان به آتش کشیده و به آن جسارت خواهد شد. همه می‌دانند که آغاز و ادامه این درگیری‌ها برای اعتلای سینما نیست، بلکه برای نابودی آن است. هر دو گروه تلاش مضاعف دارند سینمای ایران را به نابودی بکشند که در این کار گوی سبقت را از یکدیگر ربوده‌اند.

مشکل اصلی از روزی آغاز شد که پایه سینما بر آب نهاده شد. تعجیل در بنا کردن این خانه باعث شد تا این مهم، کارشناسی نشده از قوه به فعل در آید. آن زمان که اساسنامه این تشکل تصویب شد، نقطه ضعف‌های زیادی داشت که ضعیف‌ترین آن، وابستگی به بودجه دولتی بود. سینمایی که تاروپودش از بودجه دولت بود، حالا تشکلی داشت که دستش درازتر از همیشه به سمت دولت بود و چشم به مرحمت آن داشت. نشستن مدیران کار نابلد بر مسند خانه سینما، تصمیم‌گیری‌های نادرست و نگاه به منافع شخصی آنان باعث شد، بدنه سینمای ایران دچار آسیب‌های شدید شود.

آسیبی که در حال حاضر آن را به نابودی کامل کشانده است. پس از این که برخی از مدیران و اعضای آن جای خود را ثابت دیدند و منافعی را حاضر، بر آن شدند تا این خانه را به تملک خود درآورند. از طرفی اختلافات داخلی خانه سینما چون خوره به جانش افتاد و از درون آن را سست کرد.

تفاوت تفکر سیاسی بین اعضای خانه سینما و معاونت سینمایی باعث شد، منافع سینمای ایران فدای درگیری‌های سیاسی شود. اگر اختلافات تنها صنفی و سینمایی بود، هر چقدر هم که حاد بود، می‌شد به طریقی آن را حل کرد، اما آتش اختلافات سیاسی، تنها خاکستر به جای می‌گذارد که گذارده است. تغییر اساسنامه خانه سینما، آن هم از طریقی غیرقانونی و کارشناسی نشده، اشتباه مهلکی بود که سرانجام دامن آن را گرفت.

خانه سینما به جای تعجیل در این کار، باید خود را از وابستگی به بودجه دولتی خلاص می‌کرد، بعد تصمیم به تغییر اساسنامه می‌گرفت. اینکه خانه سینما، تشکلی مستقل باشد، رودرروی دولت هم قرار بگیرد و با بودجه خود دولت با آن بجنگد، امری عجیب است که هیچ فرد و گروهی حاضر نیست به آن تن دهد. خانه سینما با چه انگیزه‌ای دست به این کار زده خدا می‌داند، اما آنچه مسلم است مبادرت به این کار، از ذهنی فعال، پویا و سالم ترشح پیدا نکرده است.

تغییر اساسنامه و رویه خانه سینما و انحلال آن از طرف وزارت ارشاد، هیچ‌کدام جای دفاع ندارد. تمام اینها هیاهویی برای هیچ است، زیرا دیگر چیزی از سینمای ملی  باقی نمانده که برای به دست آوردن آن با هم بجنگند! حال که کار به اینجا رسیده، بهتر این است اندیشه‌ای نو جایگزین آن تفکرهای پوسیده شود. باید قانونی نوشته و در مجلس به تصویب برسد تا سینما نیز در چارچوب قانونی به فعالیت خود ادامه دهد. در این صورت وظیفه بخش دولتی کاملاً شفاف خواهد شد. بخش خصوصی هم می‌تواند در پناه این قانون برای خود تشکلی کاملاً مستقل و غیر وابسته تشکیل دهد و با پول خود به فعالیت بپردازد.

 با وجود قانون، هیچ کدام از بخش‌های دولتی و غیردولتی نمی‌توانند در کار یکدیگر دخالت کنند. بخش خصوصی با سرمایه‌گذاری می‌تواند به فعالیت سینمایی و صنفی خود ادامه دهد. بخش دولتی نیز می‌تواند با استفاده از بودجه خاص خود، کارهای زیربنایی برای سینما انجام داده، از سینمای ایرانی- اسلامی حمایت کرده و برای ساخت فیلم‌های فرهنگی سرمایه‌گذاری کند. اعلام انحلال خانه سینما از طرف دولت را باید به فال نیک گرفت که به نفع همه است،به خصوص خانه سینما. زیرا تکلیف سینما با این عمل معلوم شد. بهتر است از این به بعد دلسوختگان واقعی سینما در بخش خصوصی، در فکر تشکلی مستقل و غیر وابسته و دلسوختگان دولتی هم به فکر بازسازی زیر ساخت‌های اصلی سینما باشند.

-----------------------------

رضا اورنگ

کد خبر 1502437

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha