فرید مرادی، نویسنده، ویراستار و پژوهشگر تاریخ صنعت چاپ کشور در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره نوسانات اقتصادی کشور و بازار نشر و همچنین ارائه پیشنهاد شناور بودن قیمت کتاب توسط دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفت: بعضی از گرانیها اجتنابناپذیرند. ممکن است وقتی مواد خام گران میشوند، هیچ ناشری برنامهای برای رویارویی با این وضع نداشته باشد. چارهای هم برایش باقی نمیماند، ولی مساله این است که بعید میدانم ناشرها با اراده خودشان بخواهند قیمت کتاب را بالا ببرند.
وی افزود: علت این تصورم این است که تیراژ چاپ کتاب در حال افول است و نسبت به دیگر کشورها در سطح بسیار پایینی قرار دارد. من در جایی حتی تیراژ 250 نسخه هم دیدهام. هرچقدر هم که تیراژ پایینتر بیاید، هزینه تولید بالاتر میرود و سرشکن میشود. بنابراین وقتی رقم تیراژ پایین است یعنی خواننده کتاب به طور جدی کم داریم. نمیگویم خواننده کتاب کم داریم بلکه میگویم خواننده جدی و بالفعل کتاب، کم داریم. به این ترتیب وقتی قیمت کتاب افزایش پیدا کند، وضعیت برای خوانندگان بالفعل دشوارتر میشود چون این گروه از مردم جامعه اکثرا از طبقه متوسط هستند.
مرادی ادامه داد: با به کار گیری چنین طرحی، تعداد همین گروه از جامعه، یعنی خوانندگان جدی کتاب هم کم میشود چون سطح درآمدشان متوسط است و از حدی به بالا، توان خرید کتاب ندارند. بنابراین به نظر من ناشرها باید حتیالامکان از افزایش قیمت کتاب جلوگیری کنند. معیارهایی در کشور وجود دارد که باعث میشود قیمت کاغذ ظرف چند روز 10 هزار تومان افزایش پیدا کند. خب ناشر چه تقصیری دارد و در چنین مواقعی چه کار میتواند بکند؟ اما این همه مساله نیست. مسائل زیاد دیگری وجود دارند که باعث میشوند، شرایط اینگونه باشد. مثلا عدم برگشت به موقع پول از کتابفروشی به مرکز پخش و از آنجا به ناشر گوشهای از چرخه ناموزون نشر در کشورمان است.
این محقق صنعت چاپ گفت: به همین دلایل است که مشکلات صنعت نشر در کشور افزایش پیدا میکند. باید برای چنین شرایطی فکری کرد اما آن فکر و راهکار افزایش قیمت کتاب نیست. تضمینهای بازگشت پول، باید اصلاح شوند. ما هنوز هم در این زمینه سنتی عمل میکنیم در حالی که کشورهای دیگر شیوههای نوین و مدرن را در این عرصه به کار بستهاند و نتیجه هم گرفتهاند.
وی در ادامه در پاسخ به این موضوع که برخی معتقدند مشکل فقط از شبکه توزیع کتاب در کشور است، گفت: اگر آمار تحصیلکردگان و خروجی دانشگاهها را در نظر بگیریم، به طور واقع باید تعداد کتابخوانمان بیش از رقمی باشد که امروز هست. اگر فقط بگوییم که ایراد از سیستم توزیع است و توزیعمان ضعیف است، به نوعی آدرس غلط دادهایم. این تنها بخشی از ماجراست. درست است که ما ویترین برای کتاب کم داریم و مسائل مشابه دیگر در این زمینه صحت دارند، اما به هر حال کسی که کتابخوان باشد، به آن دست پیدا میکند. اما این که تنها عیب ماجرا در سیستم توزیع است، دادن آدرسی است که خیلی هم درست نیست چون با گفتنش همه راحت میشوند و بعد از گفتنش هم هیچکاری نمیکنیم.
مترجم کتاب «تاریخ عالم آرای عباسی» گفت: سیستم توزیع را چه کسی باید مرمت کند؟ خواننده که نباید این کار را انجام بدهد. تازه با توزیع خوب هم مشکل حل نمیشود بلکه با توزیع کلان است که میتوان باری از مشکلات را از دوش صنعت نشر کشور برداشت. چون صنعت کتاب و نشر برای سرمایهگذاران کشور، توجیه اقتصادی ندارد و کسی به سراغش نمیرود. گردش پول در آن کم است و آنقدر هم جذاب نیست که سرمایهگذارها برای حرکت به سمتش تشویق شوند. اگر بخواهم یکی دیگر از مشکلات را نام ببرم، باید به سیستم اطلاعرسانی ناکارآمد در زمینه کتاب اشاره کنم. با وجود این همه بیلبورد که در خیابانها وجود دارد، آیا دولت نمیتواند برای تبلیغ کتاب تسلیهاتی را در نظر بگیرد؟ بنابراین میبینیم که تناقضهایی در این زمینه وجود دارد که توجیهی برایشان نداریم.
مرادی افزود: شناور کردن قیمت کتاب در چنین شرایطی نمیتواند راهکار مناسبی باشد. این راهکار حتی مانند یک مسکن هم نمیتواند برای مدتی جوابگو باشد. در چنین وضعی هر صفحه کتاب 30 تومان میشود و قیمت یک کتاب 160 صفحهای 4 هزار و 800 تا 5 هزار تومان میشود. حالا اگر قیمت را افزایش بدهیم، این کتاب 5 هزارتومانی میشود 7 هزار تومان. قیمتگذاری کتاب در ایران دارد کم کم مانند قیمتگذاری در اروپا میشود با این تفاوت که ضریب قیمتگذاری و رقم شمارگان ما اصلا مانند کشورهای اروپایی نیست. در ضمن با سقوط ارزش پول ملیمان، همه معاملات به معاملات دلاری تبدیل شده و میشوند. ضریب قیمت گذاری در ایران 3 تا 3 و نیم است ولی در اروپا این ضریب 7 است. این دست اروپاییها را باز میگذارد که کتابهایشان را به حراج بگذارند.
این نویسنده ادامه داد: اما در ایران، فروشنده ناچار است کتاب را مدتها در فروشگاهش نگاه دارد. در حالی که در اروپا با در نظر گرفتن ضریب قیمتگذاری، در صورت به حراج گذاشتن کتاب هم ضرری متوجه تولیدکنندگانش نخواهد بود. رهایی از مشکلات نشر نیاز به راهکارهایی دارد که شناور کردن از آن راهکارها نیست.
نظر شما