به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی نمایش" مخزن" روز گذشته 8 بهمن ماه در تالار گفتگو خانه هنرمندان برگزار شد. در این نشست رضا آشفته به عنوان منتقد و کارشناس حضور داشت.
در ابتدا تهرانی درباره شکلگیری نمایشنامه"مخزن" توضیح داد: این نمایشنامه اوایل سال 77 نوشته شد که در حوزه متنهایی بود که آن زمان برای رادیو مینوشتم و متنی کوتاه و چهل دقیقهای بود. اواخر سال 80 تمرین این نمایش را با همین سه بازیگر آغاز کردیم و نمایش تابستان 81 اجرا شد اما به دلیل همزمان شدن اجرایش با نمایش دیگرمان "نفرتی تی"، اجرای آن نیمهکاره ماند و از آن زمان درپی فرصتی برای اجرای دوباره "مخزن" بودیم که امسال این فرصت فراهم شد.
تهرانی درباره توجهش به مسایل اجتماعی و معضلاتی مانند قتل و خشونت گفت: در سن بیست و چند و سالگی مدتی صفحه حوادث روزنامهها را با علاقه پیگیرش میکردم اما به سرعت این عادت را ترک کردم.هنگام نوشتن از واقعیتهاش پیرامونم ایده نمیگیرم بلکه آن را به ناخودآگاه واگذار میکنم و به ساختمان اثر میاندیشم.
وی خاطرنشان کرد: نمایشنامه"مخزن"مانند بسیاری ازآثارم با یک دیالوگ شروع میشود. جملهای انتخاب کردم، تصمیم داشتم یک کار پراضطراب بنویسم. با این حال بدیهی است که مجموعه اتفاقاتی که در جامعه میافتد بر نویسنده تاثیر میگذارد.
وی ادامه داد: سالهاست در مورد کارهای من عبارت ابزورد به کار میرود. همواره میل داشتهام مقاومت کنم و بگویم کارهایم ابزورد نیست. اما وقتی کارشناسانی مانند شما کارم را در این مدیوم قرار میدهند، بیشتر به این موضوع فکر میکنم. به طور غریزی هنگام نوشتن کارهایم حس میکردم نمایشنامههایم شبیه ابزورد شدهاند ولی تعمدی در کار نیست. برخی معتقدند این آثار سوررئال یا اکسپرسیونیستی هستند اما باز هم تعمدی در کار نیست.
نویسنده و کارگردان نمایش"هی مرد گنده گریه نکن" گفت: میتوان در آثار هنری شاخصههای یک جغرافیای خاص را نداشت اما در زبان بافتی ایجاد کرد که اثر بومی تلقی شود. همچنان که در تمام کشورها آدمها خواهر و برادر دارند اما در نمایش ما با استفاده از واژگان "داداشی" و "داداش"، مشخص میشود که این اثر متعلق به فرهنگ ایران است.
جلال تهرانی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره شیوه نگارش دیالوگهایش توضیح داد: ما به عنوان نویسنده مدام با موسیقی کلام، مناسبات بین واجها و ارتباط بین صامتها و مصوتها سر و کله میزنیم اما از جایی به بعد دیگر نویسنده نمیتواند هر کاری دوست دارد انجام بدهد میتوان گفت تا سی درصد کار را نویسنده پیش میبرد اما پس از آن به کشف متن میپردازد.
به گفته تهرانی، دیالوگهای پینگ پونگی در زمره تکنیکهای نویسندگی است که خیلی هم پیچیده نیست تکرار یکی از روشهایی است که میتوانیم با استفاده از آن دلالتها و معنای واژگان را گسترش دهیم.
این کارگردان تئاتر در پاسخ به پرسشی دیگر درباره طراحی نور و استفاده از این عنصر نمایشی در کارهایش توضیح داد: فرشید مصدق که سالهاست از همکاری او بهره میبریم تنها طراح نور در تئاتر ایران است و حتی در دنیا این فرد مثال زدنی است چرا که نگاهش به نور نبوغ آمیز است. با حضور او متوجه عنصر مهمی به نام نور در تئاتر شدم. دیدم میتوان به جای نوشتن یک صفحه دیالوگ، از نور استفاده کرد.
تهرانی درباره طراحی نور در نمایش "مخزن" گفت: فضای تهی "مخزن" را به نوعی با نور نشان میدهیم. نورپردازی مصدق به گونهای است که تاریکی مخزن را نشان میدهد. نور دیده نمیشود فقط وقتی دیده میشود که به چیزی تابیده میشود.
این هنرمند تئاتر در پاسخ به پرسشی دیگر درباره حضور عناصر تعزیه در نمایش "مخزن" گفت: برخی از تماشاگران که اتفاقا تماشاگران تخصصی هم بودند به عنوان ایراد گفتند تابلوی پایانی نمایش شبیه تعزیه است و پیشنهاد میکردند آن را عوض کنیم. وقتی با دقت به این موضوع نگاه کردم متوجه شدم ناخواسته بوده اما فکر میکنم وقتی جواب میدهد چرا باید عوضش کنیم.
وی با اشاره به حضور موسیقی علیرضا مشایخی در نمایش "مخزن"، یکی از دلایل بنیادین تغییر شکل اجرایی این نمایش را استفاده از این موسیقی دانست و توضیح داد: میخواستیم موسیقی آقای مشایخی کامل پخش شود و همین موضوع زاویه دید و پرسشهای ما را نسبت به متن تغییر داد. در مجموع 15 دقیقه تعویض صحنه داریم که حالا دیگر تعویض صحنه نیست بلکه کنشی کنار مخزن است.
در این نشست محمدصادق ملکی، مجید آقاکریمی و امیر قنبری سه بازیگری که 9 سال پیش هم در اجرای اولیه نمایش "مخزن" بازی کرده بودند توضیحاتی درباره همکاری با جلال تهرانی و تفاوتهای اجرای دوباره "مخزن" ارائه کردند.
نظر شما