به گزارش خبرنگار سينمايي مهر كارگردان فيلم با تاخير به جشنواره رسيد و به همين خاطر جلسه با سخنان مژگان فرحآور مقدم- نويسنده فيلمنامه آغاز شد و گفت : ايده اوليه اين فيلمنامه به دو سال پيش برميگردد، چند اتفاق كنار هم قرار گرفتند و جرقه زده شد. مثلا خانمي كه فرزندي كوچك داشت و فكر ميكرد، اگر شوهرش به خارج برود و برنگردد چه اتفاقي ميافتد. زماني كه فيلمم را براي بازبيني برده بودم در آن ميان فيلمهاي خانوادگي را ميديدم كه براي بازبيني آورده بودند فيلمهايي كه پر از احساس و لحظات عاطفي بود و آدم هاي خانواده در آن صحبت ميكردند، فيلمهايي كه سرآخر بايد كسي آن ها را به خارج ميبرد. اين ايدهها به تدريج گستردهتر شد و نهايتا به اين فيلم رسيد.
بيژن ميرباقري- كارگردان فيلم نيز در ادامه نشست گفت : ما در همين خانه پنج لوكيشن داشتيم كه وقتي كامل شد دوباره فيلمنامه را همگام با آن مرور كرديم. مرضيه برومند ميگويد: «فيلمنامه را بايد يكبار بنويسم،» من هم اين كار را انجام ميدهم. ما فيلمنامه را براساس جغرافيا نوشتيم و بعد آن را دكوپاژ كرديم.
وي در ادامه گفت : فيلم به جهت زماني به دو سال پيشبرميگردد اما بايد پرسيد آيا زمان در اين فيلم اهميت دارد يا ما واقعا ميخواستيم به زمان اشاره كنيم؟ اگر بخواهيم در اين فيلم دنبال زمان باشيم بايد همين يك دهه اخير را مورد توجه قرار دهيم كه موج مهارت در آن روند بيشتري پيدا كرد.
ميرباقري در مورد روايت فيلم گفت : اين روايت پيچيده نيست اما حتي سعي كرديم از كاتزدن پرهيز كنيم كه مبادا تماشاگر را به سوي احساسي خاص سوق دهيم. يك فيلم كاملا ساده ميخواستيم.
اين فيلم درباره مهاجرت است و آدمي كه فقدان او در يك جمع و خانواده احساس ميشود در واقع درباره بازماندههاست.
آهو خردمند- بازيگرفيلم نيز با تاكيد براينكه نقش مورد نظرش پيچيدگي خاصي نداشت گفت : بازيگر بايد خرد- خرد به نقش نزديك ميشد، تا به بطن و درون آن برسد. با آقاي ميرباقري درباره نقش صحبت زيادي كرديم تا ذهنياتم درباره آن كامل شد ضمن اين كه پشت صحنه فيلم، جوي خيلي صميمانه داشت و به ما انرژي ميداد.
محمد رضا سكوت- فيلمبردارگفت : اين كار تجربه خيلي خوبي براي من بود. از يك سو فيلمبرداري خود فيلم است از سوي ديگر روايت هنديكم را در آن داريم. من بايد نقشم را با اميد تقسيم ميكردم و به هر حال شرايط در كنار هم قرار گرفت تا اين پلانها با هم جور در بيايند.
محسن قاضي مرادي،ديگر بازيگرفيلم گفت : در زمان بازي در فيلم همه شبيه به خانواده به هم وابستگي پيدا كرده بوديم و هيچ كس كم فروشي نميكرد. من نقش پدرخانواده را داشتم كه مشكل ريوي داشت. براي اين كه در حس نقش فرو بروم هر روزه ده دقيقه ورزش ميكردم تا خسته شوم.
آيدا كيخاني، بازيگرزن فيلم نيز گفت : اين اولين تجربه سينمايي من بود و قطعا كمكهاي ميرباقري بيشترين تاثير را داشت
فرهاد ويلكيجي، طراح صحنه آخرين سخنران نشست گفت : با هماهنگي آقاي ميرباقري ما بايد زندگي يك خانواده متوسط را به تصوير ميكشيديم و حالا به صورت جزئيتر مادري كه تمام بار خانوادهاي را به دوش ميكشد و آدمهاي خانوادهاش در حال پريشان شدن و نوعي گسست هستند.
نظر شما