پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۴ بهمن ۱۳۸۳، ۱۴:۵۴

/ درحاشيه جشنواره بيست و سوم فيلم فجر/

جشنواره فيلم: نيمه پر از خالي!

خبرگزاري "مهر": هميشه توصيه كرده اند كه انسان بايد نيمه پر ليوان را ببيند...

بله، بايد نيمه پر ليوان را ديد، اما منصفانه مي گويم: اگر تقريبا، ليوان خالي باشد، تكليف چيست؟ شايد بگوييد آدم بدبيني هستم. اما به خدا اگر چشمهايمان را خوب باز كنيم، معني واقع بيني، بدبيني نيست.

اصلا بگذاريم بگويم، به هيچ وجه منكر تلاش يكسال كارخانواده سينماي كشورم نيستم. گيرم كه با بودجه هاي صرف شده، صدها نفر و شايد هزاران نفردرطول سال، كار كرده اند و كم و بيش خانواده هايشان درآمدي داشته اند و بر سر سفره سينماي ايران نان خورده اند. اگر به صورت آماري بخواهيم بررسي كنيم، از مرحله اول كه توليد فيلمنامه است فرض مي كنيم بطور تقريبي حدود پانصد فيلمنامه نويس حرفه اي و غير حرفه اي، آثاري را به نگارش در آورده اند كه حدود هفتاد اثر از اين ميان به مرحله نهايي توليد رسيده و فرضا، سي فيلمنامه ديگرهم درحال توليد است (البته با ديدگاهي خوش بينانه) كه اگر بيش از اين باشد، موضوع فاجعه بارتر خواهد شد - كمي تحمل كنيد، عرض خواهم كرد - منكر اين نيستم كه در پروسه اين توليدات عوامل زيادي اعم از پيشكسوتان و تازه كاران در بخشهاي مختلف، يا جديدترين توليد خود را داشته اند و يا به تجربه اي براي ادامه كار پرداخته اند، در اين ميان تهيه كنندگاني كه در موقعيت بحراني سينماي ايران دست به ريسك و سرمايه گذاري زده اند، نقشي اساسي به عهده دارند، كه حالا سرمايه شان برگردد يا برنگردد، خدا مي داند.

 

حدود هفتاد كارگردان قديمي و جديد با توجه به پتانسيل ساليانه يك توليد سينمايي (كه اگر بيش از اين باشد يا معجزه است و يا شيوه فيلمفارسي سازي قديم) تمام دانش و انرژي خود را مصرف كرده اند تا اثرشان را به رقابت جشنواره بسپارند، در نگار آنها، فيلمبرداران، بازيگران، تدوينگران، آهنگسازان و... هر كدام به پيروي از مضمون فيلمنامه و تصميمات مالي تهيه كننده و هدايتگري كارگردان كه در واقع سه ركن اصلي توليد هستند، تلاش خود را كرده اند. دركنارهمه اين عوامل وعناصر، مديران و سياستگزاران فرهنگي و سينمايي در طول اين يكسال كاري، حقوق گرفته اند و برنامه ريزي كرده اند تا از ميان اين هفتاد اثر، حدود بيست و چند فيلم به كنكور جشنواره راه يابند. قطعا، نه به دليل ظرفيت جشنواره بلكه به دليل مردودي، بيش از پنجاه اثر توليد شده از لحاظ كيفي و كمي از اين دايره كنار گذاشته شده اند. اين آثار قريب به اتفاقشان قطعا به دليل برگشت سرمايه هاي صرف شده به اكران عمومي درخواهند آمد و معنايش اين است كه در يكسال آينده، علاقمندان ايران با انبوهي از فيلمهاي ضيف كه به تشخيص داوران انتخاب فيلم، شانيت حضور درجشنواره را نداشته اند روبرو خواهند بود.

اما برگرديم به ظرف جشنواره كه آثار راه يافته تعدادشان كمتر و محدودتر از سالهاي قبل بود. اگرمعتقديم كه جشنواره آينه سينماي كشور است، فكرغلطي است. زيرا تعداد جنس هاي قابل توجه داخل ويترين خيلي كم، و اجناس پنهان شده بين آنها و پشت آنها كه (اصطلاحا) بنجل و درجه دوم و سوم و...هستند خيلي زياد است و موجب غبن و فريب مشتري مي شود.

دريك كلام، ازمجموع آثار راه يافته "من حيث المجموع" به سر دو سه فيلم - كه به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسند - نمي توان بيشتر قسم خورد، كه متاسفانه آنها هم داراي ضعف هاي اساسي اي هستند، كه اگربتوانند تا زمان اكران عمومي انشاءالله، ضعف هايشان را براساس نقد و نظرها (اگر بتوانند) برطرف كنند.

به اين ترتيب شما بفرمائيد (با توجه به اينهمه معضل فرهنگي واقتصادي) با اين نيمه پرازخالي! سينماي ايران چه كنيم؟

ناچاريم بگوييم: نه هركه آينه سازد سكندري داند - نه هر كه سر بتراشد، قلندري داند....

بيائيم از فرهيختگان، اهل هنروانديشه واقعي، متخصصان غيرشارلاتان، مديران حقيقتا دلسوز و... عاجزانه و ملتمسانه بخواهيم كه فكري اساسي براي اين چالش بزرگ فرهنگي و رسانه اي كشوربكنند، معني اين واپسگرايي هرساله كه امسال از جهاتي بدتر از پارسال و ... است، چيست؟ چه ويروسي عامل اين بيماري مهلك وآفت  مخرب، درتوليدات سينمايي (و به نوعي تلويزيوني) ماست؟

خداي نكرده رسانه هاي ما دچار ايدز شده اند؟ آيا دارويي براي بيماري اين بيماري فرهنگي، هنري، صنعتي كشور يافت مي نشود؟! اين ره به كجا ختم مي شود؟ ... اگر قرار است سال آينده هم ويترين جشنواره (تقريبا!) خالي ترازامسال باشد، بايد فكري براي ويترين برداريم. شايد يكي ازعوامل شتابزدگي در جشنواره زدگي است. فرقي نمي كند، چه آنهايي كه دل خوش كرده اند به تبليغات جشنواره داخلي، وچه كساني كه تب جوايز جشنواره هاي خارجي را دارند.

بيائيم براي مردم و به قصد بالا بردن سطوح فرهنگي جامعه فيلم بسازيم، نه به قصد پولدار شدن و ساختن قصري دركنار راين....

"شهاب ملت خواه"

 

 

کد خبر 156597

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha