به گزارش خبرنگار مهر، 13 بدر یکی از بهترین روزهای نوروز است. مردم پس از گذر 12 روز از برگزاری جشن سال نو، روز 13 را در دل طبیعت می گذرانند.
در این روز که پایان دوره نوروزی تلقی می شود، مردم در دشت و بیابان و در فضای سبز بهاری گرد می آیند و به شادی میپردازند. در این روز پایانی نیز چون روزهای دیگر عید، خوراکی ویژه همچون آش رشته و دیگر خوراکهای سبزی دار می پزند.
گندمهایی را که برای سفره هفت سین رویانیده اند با خود به صحرا می برند و با انداختن آن در جوی و رود و بیرون از خانه، نحسی 13 را که یا به آن معتقدند و یا بنا به رسم کهن، آن را خوش یمن تلقی نمی کنند، از خود و خانواده دور می سازند.
نحسی عدد 13 جنبه خرافی دارد
بسیاری از مردم به نحسی عدد 13 نه تنها اعتقادی ندارند؛ بلکه در اساس تأثیر، عددی خاص را در سرنوشت خود مؤثر نمی دانند. اما این باور که در قدیم عدد 13 را خوش یمن تلقی نمی کردهاند، شاید به این دلیل است که در طالع نمای نجومی، قدما معتقد بودند که آسمان دوازده برج دارد و هر تولدی که صورت می گیرد، دارای ستاره ای در یکی از دوازده برج است و بنابراین اینکه کدام ستاره در کدام برج قرار گرفته، طالع و خوی فرد متولد شده شکل میگیرد و خارج از دوازده برج که عدد 13 است، نابجا و نحس به شمار میآمده است. در هر حال اکنون دیگر نحسی عدد 13 مورد پذیرش همگان قرار ندارد و بیشتر جنبه خرافی دارد.
گروهی از مردم معتقدند که برای دورکردن نحسی این روز باید از خانه خارج شوند و 13 بدر کنند تا نحسی روز در طبیعت به در شود. در این روز سبزه های سبز شده را که چند روز اول سال نو، مهمان سفره هفت سین بوده به آب روان می سپارند. خوراکیهای باقیمانده نوروز، به مصرف می رسد و بساط بازیهای دسته جمعی پهن است.
در کنار هم بودن از برکات سیزدهم نوروز است
روز سیزدهم، کمتر کسی در منزل می ماند. در ساعت اول روز خیابانها شلوغ و پر رفت و آمد است. پارکها مناظر طبیعی اطراف شهر، پذیرای میلیونها زن و مردم و جوان و پیر و کودک است. خانواده ها با صفا و صمیمیت در کنار هم می نشینند و گل می گویند و گل می شنوند و از این از برکات روز سیزدهم نوروز است.
مردمی که در طول سال در هیاهوی شهر پینام و نان هستند و با هم روابطی سرد و خشک دارند در این روز تغییری در رفتارشان روی می دهد همه مهربان و شادمان هستند. گویی بهترین روز سال همین روز است. هر چند گروهی آن را نحس می شمارند اما در این روز همه چیز و همه کس رنگ شادی دارد.
13 بدر نحس است یا مبارک؟
گروهی چنین بیان می دارند که روز 13 هر ماه در جدول 30 روز ایران باستان به فرشته "تیر" یا "تیشتر" که ستاره باران است، مربوط است و بسیار روز خجسته و مبارکی است. در اعتقادات مردم ایران باستان روز 13 بدر به هیچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نیز، روز 13 مبارک آمده است.
مردم ایران باستان در مورد این روز معتقد بودند که جمشید شاه "بنیانگذار نوروز" روز 13 نوروز را در صحرای سبز و خرم، خیمه و خرگاه برپا می کرد و بار عام می داد. چندین سال متوالی این کار را انجام داد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و مراسم درآمد.
در تحلیلی دیگر این طور بیان می شود که ایرانیان پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه از سال است، روز 13 نوروز را که فرخنده است به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت بدین ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان می رسانیدند.
در تحلیل دیگری چنین بیان می شود که اعتقاد به عمر 12 هزار ساله جهان نزد زرتشتیان، تحت تأثیر نجوم بین النهرین است که معتقد بودند هر یک از دوازده اختر که خود به یکیاز برجهایدوازده گانه حاکم است، هزار سال به جهان حکومت خواهد کرد. بدین روی عمر جهان 12 هزار سال است و در پایان 12 هزار سال، آسمان و زمین درهم خواهد شد.
بنا براین اصل اعتقاد به 12هزار سال و 12 ماه سال تأثیر معتقدات بابلیاست. پس از 12 هزار سال، آشفتگی آغازین باز می شود، پس جشنهای دوازده روز در فروردین آغاز سال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در این دوازده روز پیش می آمد، سرنوشت سال خود می انگاشت. از پیش از نوروز انواع دانه ها را می کاشتند و هر دانه ایکه در طی این دوازده روزه بهتر و بیشتر رشد می کرد آن دانه را برای کاشت آن سال به کار می بردند و گمان داشتند اگر روزهای نوروزی به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
در ادامه آمده است: 12روز فروردین نماد همه سال بود و چون پس از 12هزار سال عمر، آشفتگی نخستین بار دیگر باز می گشت پس در پایان دوازده روز نیز یک روز نشان آشفتگی نهایی و پایان سال را بر خود داشت.
گشت و گذار و شادی
روز 13 برای خانواده ها روز آخر تعطیلات نوروزی به حساب می آید و باید از فردای آن، روانه کار شده و به زندگی عادی خود بازگردند.
این روز، مبارک یا شوم، در خارج از خانه و در دامن طبیعت سپری می شود و از یکی دو روز مانده به 13، خانمها بساط خوردنیها را فراهم می کنند، کاهوی مفصلی تهیه کرده، مقداری سکنجبین می پزند و اسباب غذا، از برنج و روغن و سایر مخلفات را جور می کنند.
علاقه مردم به این "پیک نیک" بهاری به قدری است که حتی عده ای صبحانه را هم در خارج از خانه و در کنار جوی آب و دامن سبزه صرف می کنند.
سبزه؛ روانه گر شر و بدیها
یکی از مهمترین کارهای صبح روز 13، به آب سپردن سبزه عید بود. این سبزه که بنا به اعتقاد عامه، تمام شر و بدی را از خانه گرفته بود را به آب روان می انداختند و دو مرتبه از روی جوی آب می پریدند و اعتقاد داشتند که ناراحتیها و مشکلات خانه با این سبزه از آنها دور می شود.
یکی از اعتقادات بی اساس 13 این بود که تا ظهر 13، به خانه کسی نروند تا با سردی و بی حرمتی صاحبخانه روبرو نشوند، چرا که مهمان در این روز، نحست 13 خودش را به خانه دیگران می برد.
تمام چمنها سکونتگاه مردم می شوند
مناسب ترین محل برای به در کردن 13، بیرون دروازه های شهر و در هر زمین سبز و سایه درختی که در نزدیکی آب باشد، است؛ در واقع در این روز تمام سرسبزیها و چمنها سکونتگاه مردم می شود. اما بیشتر روز، پس از رسیدن و نشستن، به ساز و آواز، بازیهای دسته جمعی می گذرد.
در قدیم، هر دسته برای خود ساز و ضربی جور می کرد و یا از مطربهای اجرتی دعوت می کرد و خلاصه دشت و صحرا پر می شد از آواز و ساز و رقص و شادی بود و همراه با هیاهوی انواع بازیهای که انجام می دادند.
ناهار روز 13
غذای 13 بدر به دو شکل تهیه می شد، یا آن را در خانه پخته و آماده می کردند، یا با صفای بیشتری در صحرا بار گذاشته می شد.
محبوبترین غذا، قرمه سبزی، سبزی پلو با ماهی، دمی باقلا، دمی بلغور و آش رشته بود که غالباً نخود و لوبیای آن را در خانه می پختند و سبزی و رشته و مخلفات دیگرش را در صحرا اضافه می کردند تا جا بیفتد.
علف یا سبزه گره زدن
یکی از کارهای روز 13 بدر، علف گره زدن است. در مورد سابقه این رسم می گویند که مربوط به فرزندان کیومرث یعنی اولین زوج یا اولین پدر و مادر"مشیه و مشیانه" است.
زرتشتیان معتقدند چون این دو با هم ازدواج کردند، دو شاخه "مورد" را گره زدند و پایه ازدواج خود را بنا کردند و از آن زمان به بعد این رسم معمول شده است.
گره زدن سبزه در روز 13 بدر از جمله رسومی بود که تقریباً تمام زنان و دختران، به خصوص دختران دم بخت در خانه را در بر می گرفت و به این شکل انجام می شد که باید دو ساقه سبزه را به هم هفت گره بزنند و نیت بکنند تا حاجتشان روا شود. به همین دلیل در اولین فرصت به میان سبزه ها رفته، دو ساقه آن را در دست می گرفتند و با خواندن اشعاری، نیت خود را بر زبان می آوردند.
آنها مناسب با حاجت خود اشعاری را زمزمه می کردند که مشهورترین آنها این بود "13 بدر، سال دگر، خونه شوهر، بچه به بغل" خلاصه، با هر گره نیتی کرده و بزرگترین دلهره آنها این بود که مبادا ساقه نازک سبزه پاره شود و حاجتشان روا نشود.
...........................................
گزارش: مریم نادری
نظر شما