پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ۱۱:۰۴

گلایه‌های یک نویسنده/

همه برای اقتصاد سینه می‌زنند، اما برای نویسندگی مرثیه‌سرایی نداریم

همه برای اقتصاد سینه می‌زنند، اما برای نویسندگی مرثیه‌سرایی نداریم

یک نویسنده با انتقاد از مشکلات نویسندگان و عدم توجه و رسیدگی به این مشکلات گفت: در همه ابعاد، مثل گران شدن بنزین و کرایه ماشین، تعداد زیادی آه و ناله می‌کنند، اما برای نویسنده‌ای که بنیان اخلاق جامعه و سابقه یک ملت را می‌سازد، مرثیه‌سرایی نداریم.

یکی از نویسندگان ادبی و مذهبی کشور در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: امروز نویسندگان اصلاً وضع خوبی ندارند. میزان حق‌التالیف‌ها که در میان این همه گرانی، بالا نرفته است. عمر، سرمایه و تجربه نویسنده بر سر نگارش کتاب هزینه می‌شود، اما به نظر می‌رسد هزینه حمل و نقل، چاپخانه، قیمت کاغذ و مسائل مشابه از هزینه‌هایی که نویسنده پرداخت می‌کند، مهم‌تر هستند. گویی مهم نیست چه نوشتی، که هستی و با چه سابقه یا افتخاراتی می‌نویسی! مهم این است که کاغذ گران شده یا نه.

وی افزود: در حال حاضر 2 تا 3 کتاب من معطل مانده‌اند. چون متاسفانه در قراردادی که با ناشر بستیم، خلف وعده به وجود آمده است. انگار نه انگار که دو مسلمان باهم قرارداد بسته‌اند، از جا بلند شده‌اند و باهم دست‌ داده‌اند. جالب است که این قراردادها بعضاً خیلی راحت،‌ به صورت یک طرفه فسخ می‌شوند. نمی‌دانم چه کسی باید درباره این بی‌اخلاقی‌ها توضیح بدهد!

این نویسنده در ادامه گفت: چرا در همه ابعاد و حوزه‌ها، سینه‌‌زن و حسن‌وای و حسین‌وای گو داریم. برای گران شدن بنزین و کرایه ماشین، تعداد زیادی آه و ناله می‌کنند، اما برای نویسنده‌ها که بنیان اخلاق جامعه و سابقه یک ملت را می‌سازند، گریه‌کن و مرثیه‌سرایی نداریم؛ در حالی که این قشر با کارشان، پلی میان نسل‌های مختلف هستند. چرا تبر گرانی‌ها قبل از بنزین و دیگر کالاها، اول به کمر کاغذ می‌خورد. من نمی‌خواهم حرفی را مطرح کنم که فقط فریاد من باشد، اما نمی‌دانم چرا هیچ‌ پاسخگویی برای این سئوالات وجود ندارد؟

این مولف افزود: چرا همه بخش‌ها و صنف‌ها این‌همه سخنگو و تریبون دارند، اما صدای نویسندگان به کسی نمی‌رسد؟ من استادی را در شهر خودمان می‌شناسم که در حال حاضر 4 تا 5 کتاب آماده چاپ دارد که برای نوشتن هرکدامشان 5 سال زحمت کشیده است. آن دوره تمام شد که همه برای این که کسی کتابش را به کدام ناشر می‌دهد، سر و دست می‌شکستند. متاسفانه در این روزگار هر کسی که این حرف‌ها را می‌زند و مشکلات را مطرح می‌کند، برچسب اپوزیسیون می‌خورد و سریع تبدیل به یک دشمن و مخالف می‌شود.

وی گفت: برای افزایش قیمت اقلامی مانند سیب‌زمینی، گزارشگران تلویزیون استاندار و مسئولان دیگر را به داخل سوپرمارکت یا میوه‌فروشی می‌کشانند و از آن‌ها جواب می‌خواهند، اما اگر یک نویسنده روزی از سر اعتراض قلمش را زمین بگذارد، به کسی بر نخواهد خورد. من برای کتابی درباره یکی از آثار فاخر کلاسیک و فولکور ادبیات فارسی 5 سال زحمت کشیده‌ام، اما به من می‌گویند چون حجم کتاب زیاد است و قیمت کاغذ این روزها بالاست،‌ از چاپ کتاب معذوریم. واقعا پاسخگوی این مسائل چه کسی خواهد بود؟

کد خبر 1578085

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha