به گزارش خبرگزاری مهر، اگر چه تحولات جاری در منطقه در ابتدای راه خود قرار دارند و ارایه هرگونه قضاوت قطعیای را دشوار میکند، اما این ویژگی نبایستی راه را بر تحلیل ابعاد معرفتی و آثار کاربردی آن سد نماید. اثر حاضر با عطف توجه به همین هدف تهیه شده است و نویسندگان تلاش دارند همزمان با وقوع، تحول و اوج یافتن جریانهای سیاسی ـ اجتماعی در کشورهای منطقه، به تحلیل مبادی، ارکان و آینده آنها همت گمارند. این اثر در سه بخش به شرح زیر به رشته تحریر در آمده است.
بخش اول، مبادی نظری موضوع را پوشش میدهد. در مقاله نخست افتخاری با استفاده از نظریه «ملت قوی ـ دولت ضعیف»، چارچوبی تحلیلی را ارایه داده که در آن بیداری اسلامی به عنون پدیدهای جامعه شناختی بررسی شده است. از این منظر سرمایه اجتماعی نظامهای سیاسی اقتدارگرا متأثر از تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رو به زوال گذارده و ملتهای اسلام خواه برای اصلاح امور اقدام به حذف آنها نمودهاند.
در مقاله دوم روحالامین با مرور دیدگاههای موجود تلاش نموده تا چارچوب نظریی را بنیان نهد که راهنمای فهم معنای جنبشهای برآمده از بیداری اسلامی باشد. در حالی که مقاله افتخاری بیشتر مبادی و بنیانهای بیداری اسلامی را پوشش میدهد، مقاله دوم ابعاد نظری مربوط به جنشهای را برجسته میسازد و از این حیث مکمل یکدیگرند.
در سومین مقاله «غفاری» اقدام به برجسته نمودن یک نظریه خاص مربوط به مقام معظم رهبری نموده است. فلسفه این اقدام آن است که مقام معظم رهبری نقش مهمی در تبیین نظری این پدیده داشتهاند و در سخنرانیهای مختلف خویش به تحلیل علمی ابعاد آن پرداختهاند و از این حیث این نظریه از ارزش مبنایی برخوردار است.
چهارمین مقاله سعی دارد براساس نظریه محرومیت نسبی کار موضوع بیداری اسلامی را تحلیل نماید. به زعم اسماعیلی مجموع محرومیتهای تحمیلی بر مردم عرب از ناحیه دولتها و عوامل خارجی (در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) منجر شد تا نوعی نارضایتی در این جوامع پدید آید که راه حل آن نزد اسلامگرایان است.
پنجمین مقاله به قلم «بهستانی» از منظری تئوریک به تحولات احتمالی در حوزه فقه سیاسی اهل سنت نظر دارد و این که آموزههای مبتنی بر تغلّب بیش از این نمیتواند در مقابل امواج بیداری اسلامی دوام یافته و اعتبار خود را حفظ نماید. در مجموع این بخش تصویری «فلسفی ـ اندیشهای ـ جامعهشناختی» از بیداری اسلامی را به خواننده معرفی مینماید.
بخش دوم که با عنوان «ابعاد عملی» بیداری اسلامی نام گرفته، دربردارنده 3 مقاله است. «گوهریمقدم» در سطح «روابط بینالملل» به موضوع نگریسته و ضمن تأکید بر ویژگیهای منحصر بفرد «بیداری اسلامی» از ظرفیتهای انقلابگونه آن نیز سخن گفته و آیندهای متمایز را برای منطقه در چارچوب نظام بینالملل پیشبینی نموده است. ذوالفقاری رویکرد اجتماعی مقاله پیشین را با عطف توجه به رویکرد سیاسی پیشنهادیاش تقویت نموده و ایدهای مشابه را در سطح تحلیل سیاسی برای بیداری اسلامی پیشبینی کرده است.
در سومین مقاله این بخش «نجاتی آرانی» به ترکیب این دو دیدگاه اهتمام ورزیده و از جنبش اجتماعی سخن گفته است که ملاحظات اجتماعی و سیاسی را به صورت توأمان در خود دارد. به نظر میرسد جمعبندی این مقاله مورد تأیید و اقبال نویسندگان فصول پنجم و ششم نیز باشد.
اما سومین بخش که جای کار بسیار دارد و در این اثر صرفاً برای طرح موضوع و حفظ جامعیت اثر، به صورت اجمال به آن پرداخته شده؛ مطالعات موردی را شامل میشود. بذرافکن و جاودانیمقدم بر این اعتقادند که تحولی چشمگیر در سطح خاورمیانه در حال وقوع است.
تحولی که شاید بتواند ایدههای پیشین ـ مانند خاورمیانه بزرگ یا خاورمیانه نوین ـ را به کناری زده و تصویری اسلامی و همسو با گرایش اسلامگرایی مد نظر گروههای مقاومت و رهایی بخش را حاکم سازد. همین ایده با عطف توجه به تحولات اراضی اشغالی، تأیید شده و صادقیزاده نیز نشان داده که خاورمیانه به سمت و سوی جدیدی در حرکت است. جهتی که برای گرایشهای لیبرالی و غربی چندان خوشایند نخواهد بود.
"بیداری اسلامی در نظر و عمل" نوشته مصطفی اسماعیلی و همکاران با ویراستاری اصغر افتخاری به همت انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) به بهای 70000 ریال منتشر شد.
نظر شما