مجله مهر: پایگاه های خبری کشور همواره به مسائل جدیدی علاقه نشان می دهند و یا به مسائل روزمره نیز با دیدی متفاوت می نگرند. نگاه اجمالی روزانه به مسائلی که این سایت ها به آنها علاقه نشان می دهند شاید یکی از علایق روزمره وب گردها و رسانه خوان ها باشد.
مجله خبری مهر، قصد دارد با گزینش خبرهای مهم این رسانه ها که در ادامه آنها را می بینید، مخاطبان خود را در هر روز از رویکردهای پایگاه های خبری کشور به صورت کامل آگاه کند.
پارس گرایی و بحران هویت در ایران
خداداد رضاخانی در بخشی از یادداشت خود با عنوان "پارس گرایی و بحران هویت در ایران" در سایت الف نوشت: این پارس گرایی، عملا" تمام پیشرفت جامعه ایران را به تدبیر قوم خیالی «پارس» نسبت داده (عملا" فرق بین پارسی و مادی و پارتی، در همان دوران قبل از اسلام از بین رفته بود). در این نگاه خطی و بدون انعطاف به تاریخ ایران، تمام اقوام غیر «پارسی» (کردها، لرها، بلوچها، و اخیرا" آذربایجانی ها)، به عوامل کناری و درجه دو در پیشرفت تاریخ مبدل شدند. در تعلیم تاریخ ساسانی، اقوامی نظیر سغدیان یا خوارزمیان که عملا" نبض اقتصادی مملکت را در آن زمان به عهده داشتند، در مدارس امروزه محلی از اعراب ندارند و اکثریت، حتی اسمی هم از آنها نشنیده اند. نتیجه این خطی دیدن تاریخ و آفرینش خیالی یک قوم غالب، احساس نادیده گرفته شدن دیگر اقوام ایرانی و سعی بیهوده برای اثبات اهمیت بزرگان این اقوام و قوم تراشی برای شخصیتهای تاریخی است (ابوعلی سینای «تاجیک»، بیرونی «خوارزمی»، مولانای «ترک» و بابک «آذربایجانی»)، در صورتی که در دوران زندگی این شخصیتها، آنها خودشان را از نظر فرهنگی به دنیای ایرانی متعلق می دیده اند، طرز دیدی که نتیجه اش مهاجرت ابوعلی سینا از بخاراست به همدان و صائب تبریزی به دهلی!
رضاخانی می افزاید: انتخاب نابه جای سلسله هخامنشی به عنوان بنیانگذاران ایران و غالب دیدن عامل پارسی در تکامل تاریخ ایران، اشتباه تعلیماتی صد سال اخیر، به همراه نسبت دادن زبان مشترک همه اقوام ایرانی به یک قومیت غیر موجود، باعث بوجود آمدن حس بی قدرتی و نداشتن اهمیت تاریخی در اقوام ایرانی دوران مدرن شده است. هرچند که وجود تصمیم گیرندگان سیاسی با موقعیتهای قومی مختلف در طول تاریخ ایران مسئله ای همیشگی بوده و هست (هنوز هم موقعیت قومی بسیاری از سیاستمداران برای مردم نامعلوم است و به ندرت نقش تعیین کننده ای در عملکرد سیاسی دارد)، اما حس کم اهمیت بودن در بسیاری از اقوام رو به رشد است.
ایران، ابرقدرت جهان در سال 2035 به روایت حسن عباسی
حسن عباسی، مدیر مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در سخنرانی خود با عنوان "دکترین امام خامنه ای" در همایش خط امام خمینی با اشاره به ریلگذاری مقام معظم رهبری در 25 سال گذشته، نهایت دکترین رهبری را ایجاد «جامعه مجسم قرآنی» دانست.
به گزارش رجانیوز، وی همچنین با اشاره به 25 سال رهبری آیتالله خامنهای به مساله آیندهپژوهی در آمریکا پرداخت و گفت: ترندگذاری آمریکاییها برای سال 2050 شامل نقطههای اصلی چون بدهی، استرس، کهولت، زندگی شهری، منطقهگرایی و فردگرایی است که همه نشانههای ناامیدی و شکست را در بر دارد.
عباسی افزود: در همین ترند گذاری که توسط مهمترین مراکز آیندهپژوهی آمریکا بررسی شده برای سالهای 2013 بدهیهای مالی درنظر گرفته شده و همینها نیز برای سال 2035 معتقدند که ایران به دلیل شتاب پیشرفت و جهشداری که دارد میتواند به ابرقدرت تبدیل شود.
مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بدون مرز با بیان اینکه چنین ترندگذاریهایی در ایران به دلیل نبود جزئیات لازم تا یک دهه دیگر ممکن نیست، تاکید کرد: راه میانبر ما برای ارائه نقشه مدیریت جهان و مدیریت امیدوارکننده ایران، این است که ببینیم رهبری که نائب منجی عالم بشریت است و میداند میخواهد به کجا برود چه جریان و مسیری را دنبال میکند.
وی با بیان اینکه ترندگذاریهای مقام معظم رهبری قابل اجراست، افزود: مدیریت باثبات بیش از دو دههای مقام معظم رهبری این امکان را به ما داده است که بتوانیم از این ترندگذاری استفاده کنیم.
دلیل اصرار منافقین برای نامیدن لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی
مشرق نوشت: بر اساس توافق صورت گرفته میان دولت عراق و کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، قرار شد که کمپ ترانزیت مکانی باشد تا اعضای منافقین را به صورت موقت و تا بررسی پرونده درخواست پناهندگی هر یک از آنها، در خود جای دهد.
اما چندی است سرکردگان منافقین به دنبال آن هستند تا سازمان ملل را متقاعد سازند که کمپ ترانزیت را به عنوان کمپ پناهندگی بشناسد! سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که حقیقتاً تفاوت بین این دو چیست و منافقین به راستی به دنبال چه هستند؟
در بخش دیگری از این گزارش نیز می خوانیم: اگر سازمان ملل کمپ ترانزیت یا همان لیبرتی را به عنوان کمپ پناهندگی معرفی کند این امکان برای منافقین فراهم میشود تا در مکانی جدید ولی این باز زیر نظر سازمان ملل به همان زندگی تشکیلاتی خود ادامه دهند و به عبارت ساده تر کمپ جدید را به پادگان اشرف دیگری تبدیل نمایند. در صورت وقوع این اتفاق، نه تنها از جدایی اعضای این فرقه و فروپاشی تشکیلات منافقین جلوگیری می شود، بلکه دوباره امکان کاربری تروریستی و مزدوری برای آنها فراهم می گردد.
با هر پک سیگار جان چند نفر را می گیرید؟
روزانه ۲۰۰ نفر و سالانه ۷۳ هزار نفر بر اثر سیگار در ایران می میرند و کارشناسان معتقدند این آمار طی ۱۰ سال آینده به ۲۰۰ هزار مرگومیر در سال هم خواهد رسید.۹ میلیون نفر در کشور سیگاری هستند که متوسط مصرف سیگار آن ها در روز ۱۰ نخ است که به این ترتیب سالانه بیش از ۳۲ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف می شود.
در بخش دیگری از گزارش شفاف همچنین می خوانیم: دخانیاتی که سیگار به عنوان نمونه آن مصرفش در بین افراد رو به رشد است و جان آنها را تهدید می کند.به طوری که طبق آمار حدود یک چهارم کل افراد بالغ جهان مصرفکننده سیگار و سایر مواد دخانی هستند.
تنها کافی است افراد سیگاری یک بار به مواد سمی که وارد بدن خود میکنند و اینکه چه عوارض زیانباری برای خود به دنبال می آورند دقت کنند، متوجه میشوند که سلامت و زندگی خود را به خطر انداختهاند.
احتمال تغییر در نحوه اجرای فاز دوم هدفمندی
فرارو در بخشی از گزارش خود پیرامون بودجه سال 91 نوشت: رییس جمهور همزمان با ابلاغ قانون بودجه سال 91 کل کشور، بودجه مصوب مجلس را "طرح نمایندگان" خواند و اعمال "تغییرات وسیع" در لایحه دولت را زیر سوال برد.
وی در نامه ابلاغ بودجه خطاب به دستگاه ها نوشت: «با توجه به مخالفت بندهایی از آن قانون با قانون اساسی وجود تبعیض، اثر تورمزا و فزاینده معوقات بانکی در برخی از مفاد قانون مذکور و جهتگیری ایجاد محدودیت برای دولت و مخالفت با قوانین دائمی، لازم است تدبیر کافی در اجرا لحاظ تا از بروز مشکلات و آسیب به اقتصاد کشور اجتناب شود.»
این بند از نامه احمدی نژاد،؛ امکان ایجاد تغییرات در نحوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه را تقویت می کند. دولت با میزان درآمدی پیش بینی شده در بودجه سال 91 مشکل دارد. مجلس شورای اسلامی درآمد دولت 66 هزار میلیارد تعیین کرده است اما دولت معتقد است این درآمد باید 135 هزار میلیارد می بود. میزان درامد دولت در بودجه تاثیر مستقیمی بر نحوه اجرای قانون هدفمندی یارانه ها دارد.
شهاب مرادی: اسلام اجازه نمیدهد زندگیمان را تلخ کنیم
آنچه که در ادامه می خوانید، بخش هایی از گفتگوی تفصیلی سایت فردا با حجت الاسلام شهاب مرادی است.
* بیدینی در طول تاریخ وجود داشته و از زمان انبیا تا به امروز بوده است. ولی قبول دارم که در یکی دو قرن گذشته تلاشهای بسیاری برای ترویج بیدینی صورت گرفته اما به لطف خدا نتیجه عکس داده است. اتفاقا ما الان در قله معنویت معاصر هستیم. مردم گرایشات معنوی زیادی دارند و باید بپذیریم که اگر کمکاریهایی وجود دارد تقصیر ماست.
* حالا این سادهترین آن است. وقتی تورم زیاد میشود، تبعاتش فقط کاهش قدرت خرید مردم نیست. این موضوع زندگی مردم را تبدیل به کاسبی میکند، هویت محلهای را از اکثر افراد سلب میکند و افراد خصوصا نوجوانان و جوانان در محلهای زندگی میکنند که آنجا غریبه هستند و این کنترل اجتماعی را ضعیف میکند چون هیچ خانوادهای به محله زندگیاش دل نمیبندد. مدام تلاش میکند پولی بهدست بیاورد و یک پله بالاتر برود.
* درس و بحث و منبر که بسیار مقدس است و حتما باید تقویت شود اما ترجیح میدهم کنار همه اینها باز هم برای خودم کار بتراشم و تلاش کنم تا قدمی برای کاهش بحرانهای خانوادگی بردارم.
* من در هفته سه کلاس دارم. یکی همین «کلاس مجردها»، یکی «زندگی نوپا» و دیگری هم کلاس آموزش مشاوره برای روحانیون.
*مشکلات و نیازهای روز جامعه را مدام رصد میکنم و احساسم این است که امروز چند مسئله مهم داریم که باید برایش برنامهریزی کرد. مهمترین نیاز امروز جوانان ازدواج است. این موضوع ارتباط مستقیمی با توسعه و پیشرفت دارد.
روایتی لحظه به لحظه از یک درگیری ناجا با اشرار مسلح
مشرق در بخشی از یک گزارش با روتیتر "ناجا به ازای هر 800 کیلو مواد مخدر یک شهید می دهد" نوشت: خبر آمدن اشرار که می رسد سرما از یاد همه می رود و تو گویی اصلاً وجود هم نداشته است. دیده بان ها نور ماشین هایشان را دیده اند که احتمالاً سه تا هستند. خمپاره اندازها که حالا دیگر استاد قلق گیری شده اند، کمی دور تر از خط کمین مستقرّند و محل کشتارگاه را نشانه رفته اند.
فرمان سکوت رادیویی از بیسیم اعلام می شود و با خاموش شدن بیسیم ها، فقط صدای ذکر بچه هاست که به گوش می رسد.
فرمانده با عجله از کنار سنگرها می گذرد تا همه چیز را یک بار دیگر کنترل کرده باشد. سر ظهر و قبل از حرکت، کلی با رزمندها خوش و بش کرده بود. به یکی از بچه ها هم گفته بود "اگر شهید شدی فقط تا سردخانه مشایعتت می کنم. بعد فوری برمی گردم قرارگاه برای عملیات بعدی."
در واقع لحظاتی بعد، این تیرهای داغ هستند که شاید پیکی برای شهادت تعدادی از بچه های گردان عملیاتی ناجا باشند.
تیرهای داغی که البته رزمنده ها و تکاورهای ناجا جلویشان را سد کرده اند تا نکند آتش مواد مخدر و شرارت دامن امنیت شهرهایمان را بسوزاند.
فرمانده رگبار اخطار را که شلیک کرد، لندکروزهای اشرار ایستادند و تبادل آتش شروع شد. و آرپی جی زن ها هم ثانیه هایی بعد با رشادت ایستادند و دوتا از خودروها را فرستادند روی هوا...
صحبت های فرمانده سپاه ولی امر درباره نامه های بدون سلام و خاتمی
سایت جهان به نقل از سردار ابراهیم جباری نوشت: اینکه اصلاحاتیهای ذلیل در برابر دشمنان با ذلت و خواری برخورد میکردند به علت نبود ایمان و پایبند نبودن به ارزشها بود که نمونهاش در انرژی هستهای آن دوران نیز مشاهده شد.
وی خاطرنشان کرد: افرادی که بیانیهها و نامههای بدون سلام برای نایب امام زمان میفرستادند، پا روی خون شهدا و اعتقادات مردم گذاشتند و امروز نیز در خفت و خواری به سر میبرند که باید در این شب آرزوها، از خدا برای خود طلب مرگ کنند، چراکه خون به دل مردم و فرزند زهرا کرده و دشمن را دلشاد کردند.
جباری با اشاره به صحبتهای اخیر سیدمحمد خاتمی پیرامون بازگشتش به عرصه سیاست، یادآور شد: خاتمی که میخواهد پس از این همه خیانت به میان مردم بازگردد، باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم.
علی مطهری: برخلاف ظاهرحرفهایم، منظورم کل سپاه نبود
خبرآنلاین به نقل از علی مطهری (درباره پاسخ وی به این که معترضان گفته اند شما کل سپاه را مورد انتقاد قرار داده اید)گزارش داد: ایراد آنها وارد است چون ظاهر کلام من همین را حکایت می کند ولی مقصود من کل سپاه نبود و این را بدیهی و بی نیاز از توضیح می دانستم غافل از اینکه حساب مخاطبان سلیم النفس و شیطنت برخی رسانه ها از هم جداست. علاوه بر این در یک نطق 7 دقیقه ای که شما می خواهید به چند مطلب بپردازید فرصت پرداختن به همه جوانب یک موضوع نیست. مثلا درباره همین موضوع سپاه معلوم است که هیچ آدم عاقل و بی غرضی راضی به تضعیف سپاه نیست. حتی افرادی که رابطه خوبی با انقلاب ندارند، سپاه را دوست دارند چون از کشور دفاع کرده و عامل ثبات کشور و منطقه است. روشن است که اگر می خواهیم انتقادی از سپاه کنیم ابتدا باید محاسن و خدمات و فداکاریها و جایگاه والای آن را یادآوری کنیم، بعد تذکر خود را آن هم به بخشی از سپاه بیان کنیم. من جایگاه والای سپاه را مفروض گرفتم و به خاطر کمی وقت به آن نپرداختم.
نظر شما