متن كامل گفتگوي "مهر" با نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي درباره مذاكرات هسته اي ، بدين شرح است:
مهر: جناب آقاي دكتر لاريجاني گفته مي شود اروپا و آمريكا مشروط به اينكه حكومت ايران از برنامه چرخه توليد بومي سوخت هسته اي دست بكشد حاضرند 7 راكتور هسته اي به همراه سوخت هسته اي را به ايران بفروشند. نظر شما در اين باره چيست؟
اولا: برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي متعلق به ملت ايران است و از نظر همه ايرانيان وطن دوست يك دستاورد ملي است.
ببينيد كسي نمي پرسد كه لوئي پاستور در كدام جمهوري فرانسه موفق به كشف ويروس سل شد. براي مردم فرانسه مهم اين است كه لويي پاستور فرانسوي است و دستاورد علمي او متعلق به مردم فرانسه است. برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي ايران يك دستاورد ملي و محصول تلاش دانشمندان جوان ايراني با ميانگين سني 30 سال است و متعلق به همه مردم ايران است و نه به دولتمردان كه بخواهند از آن دست بكشند.
ثانيا: برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي ايران تماما در جهت توسعه اقتصادي و انساني در كشور است در دهه 1970 ميلادي مطالعات به اين نتيجه رسيد كه براي تامين رشد اقتصادي ايران به ميزان 8 درصد در سال تا سال 2010 ميلادي تمام نفت خود را بايد در داخل مصرف كند لذا توليد 7 هزار مگاوات برق هسته اي در دستور كار قرار گرفت و خود آمريكايي ها در آن دوره مشاور اين برنامه بودند، توسعه اقتصادي ايران مانند توسعه در هر جاي ديگر دنيا در گروي توليد انرژي است. نمي توان نفت فروخت و دوباره سوخت هسته اي خريد، برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي براي توليد انرژي است نمي شود فرانسويان با جمعيت 60 ميليوني حق داشته باشند 75 درصد از انرژي الكتريسته خود را از سوخت هسته اي تامين كنند و ايرانيان از چنين حق توسعه اي محروم باشند، هيچ دولتي مجاز به محروم كردن مردم از حق توسعه نيست.
ثالثا: فن آوري بومي هسته اي بالاتر از حق بلكه يك نياز است مردم ايران نياز دارند از دستاوردهاي جديد علمي فرزندانشان استفاده كنند و با دستيابي به انرژي هسته اي پيشرفت زندگي خود را ارتقا دهند. در واقع اگر اروپا و آمريكا بپذيرند به ايران راكتور هسته اي به همراه سوخت هسته اي بفروشند صرفا حق بهره وري مردم ايران از مواهب فناوري هسته اي را به رسميت شناخته اند ونه حق بهره مندي را ادامه برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي ايران يعني نياز به بهره مندي در كنار حق بهره وري مردم ايران.
رابعا: اين مواضع انگلستان و آمريكا هرگز قابل اعتماد نبوده و نيست و با سياست مستقل ما نيز ناسازگار است، اصلا چرا بايد در مزرعه ديگري كشت كنيم ما در زمين خود مي كاريم و محصول آن نيز از آن خودمان خواهد بود.
خامسا: آمريكايي ها از پيشرفت هسته اي ما به دليل بمب اتم نگران نيستند، بلكه آنها مي دانند با اين پيشرفت تراز كشور ما از نظر صنعتي در دنيا بالا مي رود. بايد توجه داشته باشيم كه دستيابي به فناوري انرژي هسته اي سكوي پرشي براي آينده كشور است و مردم مانند ملي شدن نفت به شدت خواهان دستيابي به آن هستند.
مهر: خانم كاندوليزا رايس، وزير امورخارجه آمريكا، تاييد كرده است كه دولت بوش در حال بررسي پيشنهادهايي از سوي اروپا است كه در مقابل موافقت جمهوري اسلامي با توقف كامل غني سازي اورانيوم مشوق هاي اقتصادي به اين كشور ارائه دهد. با توجه به اينكه دولت بوش تا به حال مي گفته است كه حاضر نيست هيچ امتيازي به حكومت ايران بدهد و هرگونه تعامل با جمهوري اسلامي را مردود مي دانسته است آيا اگر دولت بوش حاضر شود در ازاي موافقت دولت ايران با توقف دائمي چرخه توليد سوخت هسته اي اين تغيير جهت عمده اي در سياست دولت بوش پيرامون ايران به حساب مي آيد؟
البته اين تغيير جهت را مي توان نوعي عقب نشيني در ديپلماسي دولت بوش نسبت به پرونده هسته اي ايران تعبير كرد، ليكن بايد دقت كرد كه به معناي تغيير در هدف آمريكا براي برچيدن چرخه توليد سوخت هسته اي ايران نيست.
شخصا معتقدم تمام تلاش آمريكا و انگلستان براي تشديد شانتاژ متمركز بر روي مسوولين ديپلماسي هسته اي ايران با هدف قبولاندن پذيرش برچيدن برنامه هسته اي توسط خود حكومت ايران است. براين اساس اصولا مخالفت آمريكا با برنامه هسته اي ايران را يك شروع مي دانم و اگر ما آنگونه كه آمريكا مي خواهد عمل كنيم. يعني اگر امروز به دست خودمان حاضر به برچيدن برنامه هسته اي كشور شويم، فردا بايد در زمينه هاي هوا و فضا، بيوتكنولوژي، فيزيك، زيست شناسي، الكترونيك، پزشكي، مهندسي ژنتيك و نانو تكنولوژي، تن به عقب ماندگي هميشگي ايران بدهيم.
از اين رو به نظرم مي رسد كه اظهارات جديد دولت بوش در مورد امكان تغيير جهت در سياست هاي آمريكا در واقع اتخاذ تاكتيكي جديد است براي پيش بردن هدف اصلي.
مهر: آقاي دكتر لاريجاني جورج بوش پس از سخنراني در انجمن نوبل بروكسل در پاسخ به خبرنگاران پيرامون پرونده هست هاي ايران گفته است ايران بايد كاري را كه اروپا و آمريكا مي خواهند انجام دهد يعني ايران بايد برنامه هسته اي خود را رها سازد بوش تاكيد كرده است كه طرفهاي گفت و گو از جانب آمريكا و دولتهاي اروپايي خيلي رك و صريح به طرف ايراني گفته اند كه بايد برنامه هسته اي خود را به دست خود برچيند. با چنين وضعيتي آينده مذاكرات هسته اي با اروپا را چگونه مي بينيد؟
آنچه در اين مذاكره براي ما مهم است مراقبت از حق و صلاحيت ايران در دستيابي به انرژي هسته اي براي پيشرفت زندگي مردم است و به هيچ عنوان آن را از دست نخواهيم داد و قصد ما حفظ دستاوردهاي ملي در اين مذاكرات است، در صورت پيروي محض اروپا و آمريكا در پايمال كردن منافع ملي ايران اين بزرگترين اشتباه اروپا خواهد بود چرا كه اروپايي ها نبايد نمايش دهند كه ظرفيت حل مسايل بين المللي را ندارند و اين مساله تجربه بسيار بدي براي آنان خواهد بود.
قصد ما از انجام مذاكره صرفا مفاهمه براي اعتماد سازي بوده است. ما اعتقاد داريم جمهوري اسلامي ايران تا آنجا كه ممكن است بايد از طريق تعامل و تفاهم امكان ايجاد فضاي منفي بين المللي را بر عليه خود بگيرد ما با ادامه مذاكرات نه تنها بهانه اي به دست آمريكا نداده ايم بلكه امكان ماجراجويي را از آنها سلب كرده ايم. انتخاب نخستين ما همواره تعامل و مفاهمه است مانند تلاش ما براي مفاهمه با يك كشور همسايه درباره ادعاي بي پايه و اساس آن پيرامون جزاير ايراني در خليج فارس، يعني آنكه حكومت گره اي را كه ابتدا مي تواند با دست باز كند نبايد با دندان باز كند. دولت تا آنجا كه منافع ملي ضرر نمي رسد از تعاملات خارجي بهره گيري نمايد. ادامه مذاكرات هسته اي نيز تا بحال به خاطر اعتماد سازي بوده است. البته اعتقاد دارم كه اعتماد سازي در پرونده هسته اي ايران يك جريان دو سويه است. اگر قرار باشد اروپاييان آن را تبديل به يك اعتمادسازي يك طرفه به عنوان بدهكاري مطلق ايراني ها به غربي ها نمايند ديگر اين گفتگوها مذاكرات نخواهد بود بلكه تبديل به متني جهت ديكته كردن تحقير ملي خواهد شد و طبيعي است در آن صورت ايرانيان نشان خواهند داد كه غيرت ملي آنها در حفظ منافع ملي از اروپاييها و آمريكاييها كمتر نيست.
مهر: به عنوان آخرين سوال پس از آغاز دور اخير مذاكرات با اروپا بدنبال امضاي قرارداد پاريس يكي از اعضاي تيم مذاكره كننده ايراني گفته بود كه در صورت عدم موفقيت مذاكرات برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي ايران از سرگفته خواهد شد. به نظر شما آيا مذاكرات هسته اي ايران به نتيجه موفقي خواهد رسيد؟
مايلم پيرامون اين مطلبي كه اشاره نموديد ابتدا تصريح و تاكيد نمايم كه نتيجه موفق مذاكرات هسته اي جاري با اروپا از سرگيري برنامه چرخه توليد سوخت هسته اي در كوتاه مدت است و نه چيز ديگري.
اگر اروپا به راستي در پي تضمين هاي عيني پيرامون عدم انحراف فعاليتهاي هسته اي ايران باشد مي توان به موفقيت مذاكرات اميدوار بود. به نظر مي رسد آقاي شيراك رئيس جمهور فرانسه درباره مكانيزم تضمين هاي عيني و نه برچيدن برنامه هسته اي ايران زمينه مفاهمه بيشتري از سايرين دارد.
نظر شما