پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۶ تیر ۱۳۹۱، ۱۶:۱۲

امجد در نشست "آزمایشگاه"-2/

احترام به مخاطب در ذات هنر است/ قرار نبود زمین و زمان را تغییر دهیم

احترام به مخاطب در ذات هنر است/ قرار نبود زمین و  زمان را تغییر دهیم

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی "آزمایشگاه" گفت: احترام به مخاطب برایم فرض جدیدی نبود؛ این در ذات هر کار هنری هست و در هر آنچه پیش از این نوشته و یا اجرا کرده‌ام هم آن را مدنظر داشته‌ام.

در بخش دوم گفتگوی خبرگزاری مهر با عوامل فیلم "آزمایشگاه" در ارتباط با فضای نقد امروز سینمای ایران، بازتاب‌های این فیلم در میان مخاطبان و منتقدان، نگاه مسئولان به تولید فیلم‌های فرهنگی و... صحبت شده است.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: شما فیلمی ساختید که مخاطب برای خندیدن صرف به دیدن آن نمی‌رود. "آزمایشگاه" یک فیلم کمدی کلاسیک است که به شعور مخاطب احترام می‌گذارد. ما از این گونه فیلم‌ها خیلی کم در سینمای ایران  دیده‌ایم. در این شرایط که بیشتر فیلمسازان صرفا به المان‌های گیشه فکر می‌کنند. به همین دلیل از قصه و ساختار غافل می‌شوند. شما با حفظ این المان‌ها به چهارچوب و ساختمان فیلم هم اهمیت داده‌اید.

امجد: احترام به مخاطب برایم فرض جدیدی نبود. این جزو ذات هر کار هنری هست و در هرآنچه پیش از این هم نوشته یا اجرا کرده‌ام بوده‌است. مگر می‌شود کس یا کسانی را به مکالمه دعوت کنم بدون اینکه به او احترام بگذارم؟ این فرض اولیه، چه نام غریزی، ناخودآگاه  یا ذاتی به آن بدهیم، پیشاپیش برایم وجود داشته و دارد. اگر کسی این احترام را قائل نباشد باید از او سوآل کنیم چرا؟ یادمان نرود که احترام به مخاطب، احترام به خود و محصول خود هم هست.

* شاید ما عادت کرده‌ایم در چند سال اخیر این بی‌احترامی را به اسم کمدی به مخاطب تزریق کنیم و متاسفانه مخاطب مردمی هم آن را پذیرفته است.

امجد: خب من به عادت‌ها علاقه‌ای ندارم. کسانی هم که به فیلم ایراد می‌گیرند برای این است که چیزهایی در این فیلم ــ از انتخاب بازیگر تا ساختمان قصه و میزانسن و ریتم و دیالوگ‌ها ــ "غیرمتعارف" است در واقع دارند از همان عادت‌ها دفاع می‌کنند. اگر شبیه بقیه باشی، همه چیز به نظرشان درست و معقول و حتی بدیهی یا همان "متعارف" است. خب برای من مهم است که چیزی را به صرف عادتی یا متداول بودنش نپذیرم و عجیب است که بسیاری منتقدان اتفاقاً از آن عادات دفاع می‌کنند.
 
* شما با این فیلم به نوعی یک پیشنهاد جدید برای سینما ارائه کردید. می‌توان از این طریق ذائقه مخاطب را هم تغییر داد.
 
امجد: هر اثر واحد قرار است در خودش پیشنهادی برای عرضه داشته باشد. پیشنهاد "آزمایشگاه"، بدون هیچ ادعایی، این‌ها است که می‌بینید. نه به این منظور که ساخته شده باشد تا زمین و زمان را تغییر بدهد. هر اثر در حد و حدود خود و ظرفیت و امکاناتش می‌تواند و شاید وظیفه دارد پیشنهاد تازه‌ای داشته باشد. اثری که پیشنهادی ندارد، اصلاً چرا ساخته می‌شود؟ ظرفیت پیشنهادی هر فیلم هم می‌تواند از شکل و ساختار تا قصه و شیوه بیان و هر چیز دیگر را در بر بگیرد. مهم این است که هر پیشنهادی پیشاپیش پس زده نشود، یا به نام جعلیِ حمایت از پسند و سلیقه مردم سرکوب نشود. بگذاریم مردم آن را تجربه کنند و خودشان بگویند چه می‌خواهند.
 
*به هر حال چنین حرکت‌هایی و تغییر ذائقه مخاطب نیاز به جریان‌سازی دارد. باید این مسیر ادامه پیدا کند.
 
امجد: بخشی از این صحبت شما به مهمانان این جلسه مربوط است؛ من، بازیگران، تهیه‌کننده و دیگرعوامل که اگر قرار باشد فیلم بعدی را بسازیم چه کمکی به این جریان سازی می‌توانیم بکنیم. ما این کار را خواهیم کرد و به این پیشنهاد و سهم خود در جریان‌سازی برای احترام به مخاطب فکر می‌کنیم. ولی به نتیجه رساندنش از ما به تنهایی ساخته نیست. مطبوعات یا مدیران فرهنگی کشور هم در این موضوع دخیل اند و سهمی دارند. اینکه هر کس کنار بنشیند و از دیگری بخواهد سهم خود را ادا کند یعنی قرار نیست اتفاقی بیفتد.
 
ما به سهم خود فکر می‌کنیم و از دیگران هم می‌خواهیم چنین کنند. فیلم‌های قبلی این تهیه‌کننده را در نظر بگیرید. چه آنچه ساخته و چه آنچه تهیه کرده. کارنامه‌اش نشان می‌دهد برای مخاطب احترام قائل است و حاضر نیست به هر قیمت فیلم بسازد. همه ما به این موضوع فکر می‌کنیم. بازیگران هم همین طور. در مقابل ما هم متوقع هستیم ببینیم مثلاً مدیران فرهنگی چه می‌کنند و به پیشنهاد تازه  یا ارزش قائل شدن برای مخاطب چه اهمیتی می‌دهند، چه حمایتی می‌کنند. نه فقط هنرمندان، بلکه مخاطب، مطبوعات، منتقد و مدیر فرهنگی هر کدام سهم خود را دارند. نمی‌خواهم بگویم اگر آن‌ها سهم خود را ادا نکنند ما هم نمی‌کنیم! اما اگر همه از بهبود شرایط حرف می‌زنیم، به همان اندازه به تلاش دسته جمعی هم نیاز داریم.
 
 
 
* اما انگار عامدانه دست‌هایی در جریان است تا ذائقه مخاطب نازل نگه داشته شود. شما به‌عنوان تهیه‌کننده می‌دانید حتی فیلم‌های با بودجه‌های کلان در همین راستا ساخته می‌شود. با این بخش باید چه کرد؟
 
احمدی: ما تلاش خودمان را می‌کنیم. ما به عنوان فیلمساز قدم اول را برداشته‌ایم اثری تولید کردیم که جریان‌ساز باشد و به مخاطب احترام بگذارد. ما به این موضوع اعتقاد داریم. اما ادامه‌اش، مثلاً این که چنین فیلم‌هایی به خوبی به مخاطب معرفی شود، وظیفه مطبوعات است. من معتقدم متاسفانه هر مدیری که کار خود را آغاز می‌کند هیچ قانون تدوین شده‌ای نداریم که به آن مدیر بگوییم ما بر اساس این قانون و چهارچوب فیلم می‌سازیم. هر مدیری سلیقه خاص و نگاه خود را وارد سینما می‌کند و ما هم باید در راستای آزمون و خطای اهداف و نگاه وی فیلم بسازیم.
 
اما به هر حال سعی می‌کنیم که آنچه را که فکر می‌کنیم بهتر است، انجام دهیم. اهالی مطبوعات و منتقدان می‌توانند این نگاه و حرکت ما را تکمیل کنند. مدیریت که قطعا می‌خواهد با سلیقه خود کار کند. با روی کار آمدن هر مدیری چند فیلم توقیف می‌شود و چند فیلم دیگر از توقیف بیرون می‌آید. به این دلیل که قوانین مشخصی نداریم. به عقیده من مشکل ما در اصل این است که مدیریت سلیقه‌ای داریم.
 
ما قدم خود را برمی‌داریم اما چون مدیریت سلیقه‌ای است تلاش می‌کند فقط نظر خود را اعمال کند و از فیلم‌هایی حمایت کند به سلیقه خودش نزدیک است. توجه نمی‌کنند که هر فیلمی مخاطب خاص خود را دارد. سلایق مختلفی بین مخاطبان هست. مخاطب هر نوع سینمایی همچون اجتماعی، کمدی، کودک و نوجوان و... را  داریم. اگر مدیریت درستی باشد سعی می‌کند به فیلم‌هایی توجه کند که سالم باشند. اگر قرار باشد فیلم کمدی ساخته شود، سخیف نباشد و... وقتی که فقط سلیقه حاکم باشد به بیراهه می‌رویم.
 
در این شرایط مخاطب هم از سینما دوری می‌کند. در حال حاضر خیلی از فیلم‌ها به مخاطب توهین می‌کنند. برخی مواقع اتفاقاتی می افتد که احساس می‌کنم مدیر فرهنگی فراموش کرده است چه وظیفه‌ای دارد. منظورم این مدیریت حاکم نیست. افرادی را که در حال حاضر در بخش مدیریتی حضور دارند سال‌هاست می‌شناسم و با آن‌ها همکار بودم. بسیار افراد سلامتی هستند. فکر می‌کنم مسائلی هست که حتی نمی‌گذارد این مدیران بتوانند فعالیت خود را درست انجام دهند. در صورتی که این نگاه آن‌ها درست است.
 
*آقای محدث، برای شما به‌عنوان بازیگری که به گواهی کارنامه‌تان تلاش می‌کنید انتخاب‌های درستی داشته باشید، قطعا حضور در فیلم "آزمایشگاه" وهمکاری با حمید امجد جدا از این مسئله نبوده است. شما چه بازتاب‌هایی از مخاطب در ارتباط با این فیلم گرفتید.
 
فرزین محدث:
حضور حمید امجد به عنوان کارگردان، و سابقه تئاتری که داشتند، برای هر بازیگری قطعا خیلی جذاب است که با وی همکاری کند. برای من هم این اتفاق خیلی غنیمت بود.
 
ما چند شب پیش در سینما استقلال با مخاطب عام این فیلم را دیدیم. آن‌ها بسیار از فیلم راضی بودند و به خوبی با همه صحنه‌های فیلم همراهی می‌کردند. اما از در نقدها خیلی سلیقه‌ای و بی معیار عمل می‌شود. اگر یک بخشی از یک فیلم را دوست نداریم کل آن را کنار می‌گذاریم و حکم صادر می کنیم که بد است. نکات مثبت آن را اصلاً نمی‌بینیم.
 

 امجد: نقد اصلاً سلیقه است و اشکالی هم ندارد؛ اما به نظر می‌رسد در نقد، فراتر از ابراز سلیقه شخصی، به دنبال استدلال هم می‌گردیم. مخاطب عادی سینما می‌تواند صرفاً سلیقه خود را بگوید. اما یک منتقد با مطرح کردن سلیقه خود استدلال هم می‌آورد. یک مشکل نقدهای موجود این است .

محدث: مطلبی در یک نشریه خواندم که درباره بازیگری در فیلم "آزمایشگاه" کلمه لودگی را به کار برده بود. من اصلا چنین چیزی در فیلم نمی‌بینم. اگر این فیلم لودگی دارد پس به انبوه فیلم‌ها و سریال‌هایی که هر روز تولید و پخش می‌شود چه می‌توان گفت؟ پس نام آن‌ها حتما فاجعه است.

نقد منفی بد نیست. می‌توانند به بازیگری ایراد بگیرند و دلیل خود را مطرح کنند. اما جالب است تا می‌خواهیم فیلمی را نقد کنیم سریع به سراغ زندگی‌نامه و سوابق آدم‌ها مثلاً در تئاتر می‌رویم. که مثلاً میزانسن فیلم تئاتری است! انگار تمام تئاترها بد است و در 70 سال پیش متوقف شده.  هنوز هم همان گونه نقد می کنیم. ولی مخاطب بی اعتنا به این حرف‌ها، از فیلم استقبال کرده و لذت برده است.
 
*در فیلم "شاعر زباله‌ها" که آقای احمدی و فرزین محدث با هم همکاری داشتند هم چنین بحث‌هایی چون میزانسن تئاتری و بازی‌های تئاتری عنوان می‌شد. انگار در این زمینه تعریف نداریم، و منتقد ما استدلالی که باید در ارتباط با تبیین سلیقه خود داشته باشد ندارد. عمدتا منتقدان ایرانی به خوبی سلیقه خود را بیان می‌کنند و عمدتا هم در جشنواره تکلیف خود را روشن می‌کند که تا پایان سال وظیفه دارد درباره چند فیلم فقط نقد منفی بنویسد. اما برای کشف و استدلال، ابزار لازم را ندارد. عمدتا هم به پیشینه مطالعات رجوع نمی‌کند و این مشکل بیشتر در منتقدان جوان دیده می‌شود. بهتر است اهالی رسانه و حتی اهالی سینما به این فضا و خروج از آن کمک کنند.
 
امجد: من به سهم خودم گاردی نگرفته‌ام و اصلا بین سوالاتی که این چند وقت در زمان اکران فیلم از طرف اهالی رسانه از من پرسیده شده تفکیک نکرده‌ام که فقط به موافقان فیلم جواب بدهم. من اصلا دیواری نکشیده‌ام. اما از تکرار بدیهیات فرسوده شده‌ام. پرسشگر جوری صحبت می‌کند که انگار از همه چیز مطلع است و اخبار روز سینما را کاملاً دنبال می‌کند. اما مدام سوآل‌هایی تکراری مطرح می‌کند که همان روز و روزهای قبلش هم کسانی پرسیده‌اند و جواب داده‌ام و بارها منتشر شده. حجم تکرارها و بی‌خبری‌ها در حدی است که نشان می‌دهد پرسشگر در واقع هیچ چیز را درباره فیلمی که به اصرار می‌گوید گفت وگو درباره آن برایش مهم است دنبال نکرده و نمی‌کند.
 
حتی عنوان منتقد به کنار، با عنوان خبرنگار هم قرار نیست از چیزی خبر داشته باشند؟ پرسشگران مدام از لفظ "می‌گویند..." استفاده می‌کنند: "می‌گویند این فیلم تئاتری است.." ، "می‌گویند این فیلم تقلید از سینمای آقای بیضایی است..." می‌پرسم چه اهمیتی دارد دیگران چه می‌گویند، نظر خود شما چیست؟ در جوابم می‌گویند خودم فیلم را ندیده‌ام! به این سوآل یا نقد چه جوابی باید بدهم؟ من با نقد منفی مشکلی ندارم؛ با فرهنگ شفاهی کاهلانه و بی‌مسئولیتی فرهنگی مشکل دارم!
 
احمدی: من نمی‌خواهم وارد بحث نقد سینمایی شوم. اما فکر می‌کنم بهتر است منتقدان اول فیلم را ببینید و بر اساس شنیده‌ها مطلب ننویسید! بهتر است کمی در این زمینه مطالعه داشته باشیم و با معلومات ورود پیدا کنیم....

ادامه دارد......

گفتگو از بیتا موسوی، پریسا ساسانی و محمد صابری

کد خبر 1641885

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha