پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۰ تیر ۱۳۹۱، ۱۰:۰۶

عصری با کارلوس فوئنتس ـ2/

نجومیان: تاریخ برای فوئنتس مجموعه‌ای از اطلاعات بی‌کاربرد نیست

نجومیان: تاریخ برای فوئنتس مجموعه‌ای از اطلاعات بی‌کاربرد نیست

امیرعلی نجومیان در نشست عصری با کارلوس فوئنتس گفت:‌ عده‌ای فوئنتس را نویسنده می‌دانند، عده‌ای سیاستمدار و عده‌ای هم او را تاریخ‌دان می‌دانند. اما تاریخ برای او مجموعه‌ای از اطلاعات بی‌ثمر نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست عصری با کارلوس فوئنتس عصر دیروز دوشنبه 19 تیر با حضور عبدالله کوثری، علی‌ اصغر محمدخانی، امیرعلی نجومیان، علی‌اکبر فلاحی و کارلوس تیرا دوساوالا سفیر مکزیک در ایران، در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

نجومیان در این برنامه گفت: آقای کوثری که سخنرانی کردند، من کاملا اعتماد به نفسم را از دست دادم. ایشان مطالب را تمام و کمال مطرح کردند و نکته مهم این است که ایشان هم ترجمه می‌کند و هم عمق مطلب را درک می‌کنند. این سخنانم کاملا به دور از تعارف و تعریف بیان می‌شود. اما خیلی مهم است که هم ترجمه کنی و هم بتوانی متن مورد نظر را تحلیل کنی. اما مقدمه سخنانم را به این موضوع اختصاص می‌دهم که چندین دهه است که تجربه آشنایی با یک ادبیات خارجی، برای ما ایرانی‌ها، ادبیات آمریکای لاتین شده است. ادبیات آمریکای لاتین رشته تخصصی من نیست. تخصص من در زمینه زبان و ادبیات انگلیسی است ولی جالب است که نویسندگان و شاعران انگلیسی را برای اولین بار توسط متون آمریکای لاتین شناختم.

وی افزود: زمانی که 15 ساله بودم، نویسنده‌ای مانند جیمز جویس را از مصاحبه‌های فوئنتس شناختم. جالب است که ادبیات آمریکای لاتین چنین تاثیری روی ما داشته است. من قرار است در این جلسه درباره رمان «آئورا» صحبت کنم. شیوه روایی این کتاب بسیار زیباست. من متن انگلیسی آن را خوانده‌ام. آقای کوثری هم آن را از انگلیسی ترجمه کرده‌اند و فارسی بسیار زیبایی دارد. فوئنتس در این رمان از صدای راوی دوم شخص استفاده می‌کند. یعنی شخصیت اصلی، فلیپه را تو خطاب می‌کند.

این محقق در ادامه گفت: «آئورا» داستان بسیار جالبی است که در آن در حجمی بیشتر از 50 صفحه، با همه تم‌هایی که در کارهای فوئنتس دیده‌ایم، به شکل فشرده روبرو می‌شویم. این رمان درباره مرگ است، درباره زیبایی است، درباره تمنا است و مانند بسیاری از داستان‌های آمریکای لاتین درباره زندگی‌های موازی است. شخصیت‌های داستان «آئورا» در واقع تکرار دو نسل هستند. بازگشت به گذشته همان‌طور که در دیگر کارهای فوئنتس وجود دارد، نوعی نگهداری و حفاظت از جوانی است. نکته بسیار مهم درباره این رمان این است که مشاهده‌کننده و راوی در این کتاب یکی هستند. این موضوع باعث می‌شود که داستان کاملا سینمایی شود.

«آئورا» یک فراداستان است

مولف «درآمدی بر پست مدرنیسم در ادبیات» گفت: از منظر روایتی، با یک متافیکشن و یک فراداستان روبرو هستیم. یعنی داستانی درباره نوشتن است و متنی درون یک متن است. بخش‌هایی در رمان هست که خاطرات ژنرال توسط فلیپه خوانده می‌‌شود. نکته بعدی ساختار دورانی داستان است. نوع ادبی آن نوولّا است، یعنی نوعی رمان کوتاه که ساختاری بین رمان و داستان کوتاه قرار دارد. فضای شاعرانه در نوولا قوی است ولی در عین حال آن قدر هم دست داستان در آن بسته نیست. این کتاب از نظر فضاسازی، مخاطب را به یاد «بوف کور» هدایت یا آثار ادگار آلن پو می‌اندازد. این سنت نوولا نویسی است. «آئورا» داستانی است که هنگام خواندنش نباید مکث کنی و باید از ابتدا تا آخرش را یک‌سر بخوانی.

نجومیان گفت: وقتی نویسنده از «تو» برای روایت استفاده می‌کند، بعد از چند صفحه تو هم فلیپه می‌‌شوی یعنی یک تغییر شخصیت درباره خواننده کتاب رخ می‌دهد، اما فلیپه هم با خواندن خاطرات ژنرال تبدیل به ژانرال می‌شود یعنی در این کار دو تبدیل شخصیت داریم. یک نکته مهم در زمینه ادبیات آمریکای لاتین این است که در آثار زیرمجموعه‌اش، رویداد دیدن خود در آینه را زیاد داریم. چند هفته پیش نشستی در همین شهر کتاب درباره بورخس داشتیم و او را مرد آینه‌ها نامیدیم. در «آئورا» فلیپه و ژنرال، آینه یکدیگرند و شخصیت‌های دیگر با هم دو به دو آینه هستند. در این رمان مرتب آینه‌ها را می‌بینیم که روبروی هم قرار می‌گیرند و بورخس هم گفته بود که اگر دو آینه را روبروی هم قرار بدهیم، هزارتو خواهیم داشت.

این منتقد در ادامه گفت: عده‌ای فوئنتس را نویسنده می‌دانند، عده‌ای سیاستمدار و عده‌ای هم او را تاریخ‌دان می‌دانند، اما تاریخ برای او مجموعه‌ای از اطلاعات بی‌ثمر نیست. نکته مهم در رابطه با این اثر یعنی «آئورا» ارتباط گذشته و حال است. فضا در این اثر مانند بیشتر آثار فوئنتس بسیار مهم است. فرد از بیرون وارد فضایی می‌شود و آن‌جا می‌ماند. این فضای درون خانه نه تنها یک فضای جدید است بلکه یک زمان جدید هم هست. این‌جاست که زمان و فضا با هم یکی می‌شوند. به این نکته هم توجه داشته باشیم که نگاه فوئنتس به ادبیات، یک نگاه متافیزیکی ناب و خالص نیست.

«آب سوخته» تصویرگر روند فروپاشی مکزیک است

در ادامه این برنامه علی‌اکبر فلاحی، مترجم اسپانیایی آثار فوئنتس درباره رمان «آب سوخته» به سخنرانی پرداخت و گفت: «آب سوخته» تصویری از روند فروپاشی مکزیک است. فوئنتس همیشه مایل است که گذشته و حال را در تقابل با یکدیگر قرار بدهد. این موضوع در «آب سوخته» هم به همین ترتیب است و او در این زمان تلاش می‌کند از طریق بررسی کاستی‌های گذشته به ویژگی‌های اجتماعی مکزیک برسد. او قصد دارد علت حضور مکزیک در جایگاه فعلیش را بررسی کند.

وی گفت: فوئنتس در «آب سوخته» چندین نسل را در کنار هم قرار می‌دهد. جوان‌ترها در این رمان نقش پررنگ‌تری در مقابل شخصیت‌های پیر بازی می‌کنند و در تقابل با آن‌ها قرار دارند. این رمان از 4 روایت تشکیل شده است که عده‌ای آن‌ها را جدا از هم می‌دانند. این 4 روایت هستند که در کنار هم رمان را می‌سازنند، هر چند که می‌توانی هر کدام را هرگونه که خواستی بخوانی. در این رمان عملا زندگی‌های موازی هستند که با هم رابطه دارند اما بررسی این رابطه‌ها بسیار مهم است.

کد خبر 1646366

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha