به گزارش خبرنگار موسيقي «مهر»، موسيقي از سالهاي دور نقش بارزي در اعياد و جشن هاي ايرانيان داشته است. هرساله با آمدن بهار و شكوفايي طبيعت ، نواها، شاديانه ها و بهاريه هاي موسيقي در ميان ايرانيان اجرا مي شده است تا به آنجا كه نوروزخواني ها به عنوان يكي از عناصر پابرجاي جشن هاي نوروزي شناخته مي شده اند.
اين روزها، اگرچه شورهنرمندان موسيقي هنوز براي آغاز سال نو بسيار است و هرسال حداقل چند ترانه مخصوص نوروزاجرا مي شود ، اما جاي خالي نواهاي اصيل كه در آنها شادي راستين موسيقايي به گوش مي رسيد خالي است. به نظر مي رسد نواهاي سرناها و دهل ها، كمانچه ها و سنتورها ، ضرب ها و طبل ها جاي خود را به آواي كيبوردها و سينتي سايزرها سپرده اند. انگار اين شادي هاي يك بارمصرف توانسته اند با قدرتي پوشالي و بي اصل و نسب، جاي آواهاي دلپذير و اصيل ايراني را بگيرند. هرچند هنوز هم در محله هاي قديمي، نفس پيران سرنا و دهل در روز اول فروردين ماه ، نويد ماندگاري اين شاديانه ها را مي دهد.
دكتر فريدون جنيدي ايرانشناس، مورخ وپژوهشگر با اشاره به حضور موسيقي در شادي ها و اعياد ايران باستان مي گويد: ما ايراني ها اگرچه موسيقي خاصي براي نوروز نداريم اما بيشتر از آواي دهل و سرنا در اين روزها بهره گرفته مي شده است. يكي از كهن ترين روايات در مورد نوروز در بيت « بزرگان به شادي بياراستند/ مي و جام رامشگران خواستند» است . اين بيت به خوبي نشان مي دهد رامشگران و خوش نواها در مراسم شادي حضور دارند و اين مساله نشانگر اين است كه آغاز نوروز كه يكي از اعياد بزرگ ايرانيان است با رامشگري و نواي خوش بوده است.
ترانه سرايان ايران كه در سرودن بهاريه ها نقشي محوري را به عهده داشته اند، از جمله فعالان هنر موسيقي هستند كه در تدارك هرچه باشكوه تر نوروزبوده و هستند.
"اسماعيل نواب صفا" كه يكي از ترانه سراي معروف و قديمي ايران است در گفت و گو با خبرنگار موسيقي «مهر»، ضمن گلايه از كمرنگ شدن نقش موسيقي هاي شاد، در خصوص نقش شاديانه هاي موسيقي مي گويد: از قديم تا به حال در فرهنگ ما به اشعاري كه براي آمدن بهار سروده مي شده و موسيقي كه براي خواندن آن اشعار بوده است بهاي خاصي داده مي شده است. شعراي بزرگ ايران نظير حافظ و سعدي اشعاربسياري در اين زمينه دارند و حتي در بعضي مواقع اشعار برجسته برخي از شعرا بهاريه هاي آنان است كه بعدها موسيقيدانان روي آنها آهنگ گذاشته اند و ماندگاري شان بيشتر شده.
وي كه ترانه معروف "آمد نوبهار" را سالها قبل سروده است، در خصوص اين ترانه مي گويد: "آمد نوبهار" سال ها در ايام نوروز و بهاراز راديو و تلويزيون پخش مي شد و زماني كه من اين ترانه را ساختم كمتر ترانه سرايي به اين موضوع پرداخته بود.
نواب صفا ادامه مي دهد: بهاريه سرودن بيشتراز دوره "عارف قزويني" آغاز شد، اما متاسفانه در چند دهه اخيركمتر به اين موضوع پرداخته شده است. پيش از من " ملك الشعراي بهار"،"رهي معيري" و"امير جاهد" نيز بهاريه هايي سروده بودند. من متعجبم كه چرا امروزه كمتر براي آمدن بهار شعر سروده مي شود؟ اين ترانه ها مي توانند به شادي روح بسيار كمك كنند اما انگار از سياهي و تاريكي گفتن، امروزه لطف ديگري پيدا كرده است.
استاد احمد ابراهيمي كه از معروف ترين و برجسته ترين شاگردان استاد غلامحسين بنان به شمار مي رود و در حال حاضر در زمينه آواز ايراني ، يكي از شاخص ها محسوب مي شود، درخصوص ترانه هاي نوروزي گفت: ما از سالها پيش در فرهنگ ايراني، به موسيقي شاد نوروزي بها داده ايم. اما اگر هر كاري را در ظاهر بخواهيم انجام دهيم، ماندگاري نمي ماند. در دوران پهلوي نيز تلاش هايي براي ماندگاري بهاريه هاي شد، اما چون فقط در ظاهر و براي اغواي مردم بود، از بين رفت.
وي ادامه داد: بر خلاف آنچه از جشن هاي نوروزي برداشت مي شود، اين جشن ها تنها به رقص و پايكوبي اختصاص ندارد و در اين آئين ها شكر پروردگار از مهم ترين چيزهاست. بسياري از افرادي كه امروزه ما آنها را در حد عرفا مي شناسيم به موسيقي شاد نوروزي معتقد بوده اند و شاگرداني را از قديم براي اين كار تربيت مي كرده اند كه از جمله آنها مي توان به « اسحاق» و « ابراهيم موصلي» اشاره كرد. امروزه نيز بايد به شكلي اين سنت هاي زنده نگاه داشته شوند تا نسل هاي ديگر نيز از تلاش هاي گذشتگان براي حفظ فرهنگ ايراني بتوانند بهره مند شوند.
در اين ميان « بيژن ترقي» يكي ديگر از ترانه سرايان معروف كه بيش از 20 بهاريه را سروده است، برخلاف ديگر همدوره هايش، كمرنگ شدن نقش بهاريه ها و شاديانه هاي موسيقي را در آئين نوروزي ، مطابق با زمان مي داند و مي گويد: هرچند ترانه سرايي مقوله اي است كه در حال حاضر اصولا جايگاهي ندارد ، اما در خصوص ترانه هاي نوروزي بايد بگويم لابد شرايط ظرفيت نگاهداري از اين ترانه ها را نداشته است و در اين دوره نيازي به پرداختن به آنها حس نشده است. در حال حاضر جوانان خيلي به اين مسائل اعتقاد ندارند و نوعي ديگر از موسيقي را دوست دارند و شادي را از نوع ديگري مي پسندند شادي كه ماندگاري ندارد.
«پشنگ كامكار » كه سالهاست در زمينه موسيقي فولكلوريك كردي فعاليت مي كند و همراه با گروه كامكارها اين موسيقي را به تمام دنيا شناسانده است، نقش موسيقيدانان محلي را در حفظ بهاريه ها بارز مي بيند و مي گويد: اگر موسيقيدانان محلي در مناطق مختلف ايران، به اين موسيقي ها نمي پرداختند، ما هرگز همين مقدار از موسيقي شادي را هم كه الان مي شنويم نداشتيم. مثلا ما هر ساله در كردستان اشعار و ترانه هايي مخصوص آمدن بهار سروده و خوانده مي شود كه همه آنها با سازهاي محلي نظير "دهل"،"نرمه ناي"،"زله" و "سرنا" مي نوازيم كه هنوز هم زنده هتند و موسيقيدانان محلي هرساله به ماندگاري آنها كمك مي كنند، اما در ديگر مناطق كمتر به اين موضوعات بها داده مي شود و اين نوروزخواني ها در حال منسوخ شدن هستند.
« خاطره پروانه» از هنرمندان قديمي موسيقي بانوان كه 45 سال است پيوسته در كار موسيقي فعاليت مي كند و چندين ترانه را درخصوص آمدن بهار دارد ، در اين خصوص به خبرنگار موسيقي «مهر» مي گويد: اين شاديانه ها بيشتر از آني كه فكر مي كنيم از بين رفته اند و بايد بالاخره كسي به داد آنها برسد. نمي دانم چه كسي يا كجا بالاخره دلش به حال اين موضوع مي سوزد، اما اميدوارم كه آن روز خيلي دير نشده باشد.
نظر شما