یادداشت حاضر از کتاب انوار الملکوت تألیف مرحوم علامه سیّدمحمّد حسین حسینی طهرانی است.
این کتاب مجموعه ای است در دو مجلد که از منظری توحیدی و عرفانی با محوریت تفسیر و تبیین آیات و روایات به اسرار روزه، نماز، مسجد، قرآن و دعا می پردازد و آن حاصل بیانات مرحوم علامه حسینی طهرانی در ماه مبارک رمضان 1390 هجری قمری در مسجد قائم طهران است که چکیده آن توسط خودشان در جُنگ های خطی ثبت گردیده بود. این کتاب با مقدمه و ترجمه سید محمد محسن حسینی طهرانی توسط مجمع تحقیقاتی انتشارات مکتب وحی به چاپ رسیده است.
نور ملکوت روزه
علامه طهرانی در کتاب انوار الملکوت آورده است: در قرآن مجید دویست و پنجاه و یک آیه درباره تقوى و دعوت به آن و صفات متّقین بیان شده است؛ غیر از آیات بسیارى که درباره افراد و مصادیق تقوى از نماز و روزه و سایر اعمال حسنه بیان گردیده است.
بنابراین فائده روزه حصول ملکه تقوى است، و نه تنها در ماه مبارک رمضان بلکه در سایر ایّام اگر انسان براى وصول به این هدف روزهدار باشد بسیار بجا و به موقع خواهد بود؛ بدون جهت نیست که خداوند ملائکه رحمت خود را براى حفظ و بشارت روزهدار مىفرستد که او را مسح کنند و وعده مغفرت دهند.
علامه حسینی طهرانی در اولین مجلس از کتاب در توضیح کریمه شریفه: یا أَیُّهَا الَّذین آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون (سوره البقرة، آیه 183) میگوید: خطاب حضرت بارى تعالى است با مؤمنین؛ گرچه کفّار نیز مانند مؤمنین مکلّف به فروعند، لکن به جهت آنکه مؤمنین اینگونه خطابات را تلقّى به قبول مىکنند مخاطب قرار گرفتهاند. «اى کسانى که ایمان آوردهاید بر شما روزه داشتن واجب شد همچنان که بر امم سالفه که قبل از شما بودهاند نیز واجب شده است؛ و این وجوب روزه به علّت آنست که در مقام تقوى برآئید و خود را در مصونیّت الهى بیاورید».
ایشان می افزاید: در «مجمع البیان» از حضرت صادق علیه السّلام روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: لذة ما فی النداء ازال تعب العبادة و العناء. [لذت و شیرینی خطاب با پروردگار مشقّت و سختی عبادت و رنج آن را ذایل می گرداند.] بدیهى است خداى مهربان که مؤمنین را ندا مىکند و آنان را لایق خطاب قرار مىدهد، هر سختى که در روزه است از بین مىرود و شیرینى ندا دیگر تعبى نمىگذارد.
علامه طهرانی جهت اشاره قسمتی از آیه فوق را چنین می داند: اما جهت آنکه می فرماید: کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم براى آن است که مؤمنین بدانند این تکلیف اختصاص به امّت پیغمبر آخر الزمان ندارد بلکه در امم پیشین بوده، و خود همین معنى که عمومیّت تکلیف است دشوارى آن را براى انسان آسان مىکند که البَلِیَّة إذا عَمَّتْ طابَتْ. [گرفتاری اگر عمومیت پیدا کند، آسان خواهد شد] و امّا جهت آنکه غایت و غرض از این تکلیف را تقوى قرار مىدهد براى آن است که تقوى که بهترین فضیلت از فضائل انسانى است بر این فریضه استوار است و بدون روزه انسان به اوج این شرف نمىرسد.
توضیح معنی تقوی
ایشان در توضیح معنی تقوی، تقوى را به معنى پرهیز نمی داند، گرچه پرهیز از ناپسندیدهها لازمه آن است؛ بلکه تقوى را به معنى مصونیّت و در حفظ و امان درآمدن می داند و ادامه می دهد: خدا مىفرماید: شاید شما، و امید است که شما در مصونیّت الهى درآئید و از گزند نفس امّاره و شیطان بدین فریضه الهیّه در امان خدا و حفظ او قرار گیرید. و اگر ملکه تقوى در انسان جاى گرفت دیگر براى او بیم و هراسى نیست. وساوس شیطانیّه و هواهاى نفسانیّه در او نمىتواند اثرى بگذارد؛ همانطور که در علوم مادّى براى وقایه و مصونیّت از آفت وسیلهاى به کار مىبرند.
ایشان برای توضیح بیشتر مصونیت چنین مثال می آورد: شخصى که جوش اکسیژن یا برق مىدهد ماسک مىگیرد، غوّاص براى مصونیّت از درندگان تحت البحرى لباس خاصّى در تن مىکند و با خود کپسول اکسیژن مىبرد، شخصى که به کره ماه مىرود با لباس خاصّ و تنفّس خاصّ خود را از فشار و حرارت و برودت و گازهاى مختلفه هلاک کننده در مصونیّت مىآورد. و همانطور که به واسطه تزریق آبله و واکسن وبا و طاعون در انسان سپر دفاع از مرض و سپر دفاع از میکرب نافذ و روان ایجاد مىگردد، همانطور به واسطه ملکه تقوى یک نوع مصونیّت روحى براى انسان پیدا مىگردد که با آن حفظ و امان انسان به میکرب هاى آلوده خفه کننده معاصى مبتلا نمىشود؛ شهوات انسان را به زمین نمىکوبند، آرزوهاى پست و زینت هاى دلفریب عالم غرور در روح بلندمرتبه انسانْ زبون و خوار جلوه مىکند، با عدل و میانهروى در جمیع امور بشر در صراط مستقیم حرکت مىکند. گوئى در اثر این ملکه تقوى نفس او در کپسول ضدّ شهوات جاى گرفته، و با تزریق آمپول هاى صبر و صلاة و مجاهده و انفاق و ایثار و عدالت در مقام شامخى برآمده و نفس خود را واکسن کوبى کرده است.
حقیقت روزه فقط امساک در خوردن و آشامیدن نیست
علامه طهرانی با اشاره به اینکه روزه که حقیقتاً حظّ وافرى از این معنى دارد، در درجات اولیّه موادّ این تقوى قرار گرفته است، می افزاید: شخص روزهدار به علت کفّ نفس از شهوات و جلوگیرى از افراط در لذائذ و کفّ نفس از ملتذّات بصرى و سمعى و لسانى که از حدّ اعتدال خارج است خود را دائماً به این مصونیّت و ملکه تقوى نزدیک مىکند و به مقام انسانیّت که حقّ انسان است مىرسد؛ آن انسانیّتى که لذّات حیوانى را درخور روزى خود نمىداند و رزق خود را از مقام شامخ أبیتُ عِندَ رَبِّى یُطعِمُنى و یَسقینِى [من چه بسا روزگارم را با پروردگارم سپرى مىنمایم درحالیکه او مرا غذا مىدهد و سیراب مىکند] مىگیرد. و لذا باید دانست که حقیقت روزه نه فقط امساک درخوردن وآشامیدن وامثال آنهاست، بلکه امساک جوارح واعضاء از جمیع بدی ها و تجاوزات و امساک دل ازغیرتوجّه به خدا [است].أمیرالمؤمنین علیه السّلام مىفرماید: کَم مِن صائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إلّا الجُوعُ و الظَّمَا، و کَم مِن قائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن قیامِهِ إلّا السَّهَرُ و العَناءُ، حَبَّذا نَومُ الأکیاسِ و إفطارُهُم! «چه بسیارروزه دارى که بهره از روزه خود ندارد جز تشنگى، و چه بسیار بپاخیزانى در شب که بهرهاى از قیام خود ندارند جز بیدارى و رنج، بَه بَه از خواب زیرکان و بَه بَه از إفطار آنها!»
نظر شما