به گزارش خبرگزاری مهر، استاد زکی میلاد اندیشمند و متفکر شیعه عربستانی به دنبال مطرح شدن دو مقوله برخورد تمدن ها و گفتگوی تمدن ها، مقوله سوم شناخت تمدن ها را با استناد به آیات قرآن مطرح کرده است.
استاد زکی میلاد معتقد است نظریه برخورد تمدن ها که هانتیگتون از آن دفاع کرده شک و شبهات دیگران و به دنبال آن درگیری ها و زد و خوردها و اختلافات را در جهان تفسیر کرده است.هانتیگتون طی این نظریه کلی مطرح می کند که طبیعت درگیریهای بسیاری دارد که علت آن به اختلافات دینی، عقیده ای و فرهنگی است. درحالی که نظریه مذکور به سوی زمینه های سیاسی سوق پیدا می کند و هانتیگتون تعامل فرهنگ و تمدن را به تکنولوژی و معیارهای علم سیاست مرتبط می کند. در واقع غرب با برخورد تمدن ها می خواهد همه تمدن ها را نابود کند و از بین ببرد.
زکی میلاد درباره مقوله گفتگوی تمدن ها می گوید: گفتگوی تمدن ها نظریه ای است که روژه گارودی آن را به منظور مقابله با بحران غرب مطرح کرده است تا به وسیله آن شیوه ارتباطش را با جهان و تمدن های غیر اروپائی بسط دهد و این مقوله ای است موجه تا بر اساس آن چهره غرب را به صورت اساسی توجیه کند. این نظریه به ایده های غرب، بررسی تجارب و فکر غربی می پردازد تا به واسطه آن تمرکز بر ابعاد فکری و اخلاقی امکانپذیر گردد.
وی به دنبال طرح گفتگوی تمدنها از سوی ایران معتقد است که این طرح به برخی از دستاوردها و ضروریات سیاسی در درجه اول پاسخ داده و این نظریه ای برای بررسی برخورد تمدن ها به شمار می رود. در این چارچوب نظریات واضح و ضروری وجود دارند که جهان عرب فاقد بهره وری از کیفیت پیشرفت آن هستند.
برخورد تمدن ها نظریه ای تفسیری و گفتگوی تمدن ها نظریه ای نقدی است؛ شناخت تمدن ها نظریه ای ساختاری به معنای شناخت ساختار تمدن هاست.
زکی میلاد معتقد است: شناخت تمدن ها مفهومی کلی و جامع است که شیوه رفتار و رابطه با مردم را بیان می کند و بر اساس عرق و ریشه آنها را ارزیابی می نماید؛ زیرا مردم تنوعات زبانی، مذهبی، دینی، تاریخی و جغرافیایی بسیاری دارند.
وی با استنباط از قرآن یاد آور می شود که در قرآن هنگامی که خطاب می شود " یا ایها الناس" ای مردم، به همه مردم اطلاق می شود و به ملت، قبیله یا فردی خاص اطلاق نمی گردد. اما قرآن که امکان دسترسی به همه مفاهیم کلی جامع و عام را دارد، به وجود ادیان مختلف، قبایل و ملت ها و تمدن ها اشاره کرده است که با تمسک به آن می توان به نظریه ای کامل دست یافت. به منظور شناخت تمدن ها می توان اشکال گفتگو، سطح و درجات را مشخص نمود که این درجات و اشکال از روابطی مانند تعاون، وفای به عهد، تبادل اطلاعات و غیره حاصل می شود.
شناخت تمدن ها از برخورد تمدنها جلوگیری می کند و اگر اقوامی مانند مغول یا بربر با تمدن اسلام آگاهی داشتند دیگر با اعمالی نظیر حمله و تخریب کردن سعی در نابودی تمدن غنی اسلام نداشتند. تحقیقات زیادی در زمینه شناخت تمدن ها صورت گرفته است؛ اما گفتگوی تمدن ها که نیاز به دقت و ظرافت خاصی دارد و باید با شناخت تمدن ها همگام و همسو باشد. اکثر محققان و پژوهشگران تاریخ، جامعه شناسی، فرهنگ، تمدن و غیره بررسی های زیادی انجام داده اند و آنها نیز این مسئله را دریافته اند که باید به اشکال و شیوه ارتباط با هر تمدنی پی برد و سپس گفتگوی تمدن ها را اجرا کرد.
وی در ادامه می آورد: بعد از حادثه 11 سپتامبر همه جوامع شروع به بررسی مسائل اسلام کردند و برنامه های تحقیقاتی در زمینه اسلامی و نیازهای آن شناخت و فرهنگ آن را آغاز کردند که همه این برنامه ها مستلزم شناخت تمدن ها و دستاوردهای آنها بود. با شناخت تمدن ها در واقع خود را کشف می کنیم و و سعی می کنیم که تمدن و پیشرفت و اصالتمان را حفظ کنیم؛ زیرا فکر شناخت تمدن ها در بیداری و آگاهی و ساختن نسل جوان و آبادانی و عمران تمدن های اصیل بسیار مهم به شمار می رود.
شناخت تمدن ها با توجه به گرایش های انسانی پر تحرک و شوربر انگیز است. زیرا بر وحدت انسانی تأکید می کند و این وحدت انسانی هدف همه امت ها و تمدن هاست. به همین منظور باید جهت پیشرفت به شناخت تمدن ها روی آورد و مسافت های طولانی که میان تمدن ها وجود دارد با آگاهی کامل از میان برداشت. شناخت تمدن ها فکر جدیدی است که باید در راستای آن جهان پیچیده پر رمز و راز را شناخت و به اشاعه چارچوب های اصلی این مسئله اقدام کرد.
این اندیشمند شیعه در پایان افزود: ما نیاز به کشف اعماق تمدن فکری، میراثی و تاریخی داریم. از سویی دیگر فقها باید فعالیت های جدی و دامنه داری در این زمینه کنند که براساس متون قرآن و با رجوع به تفسیر آیات قرآن باشد.
نظر شما