پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۶ مهر ۱۳۹۱، ۸:۲۱

والرشتاین پیش‌بینی کرد؛

بحران ساختاری در اقتصاد سرمایه‌داری/ ورود جهان به بحران اقتصادی در 50 سال آینده

بحران ساختاری در اقتصاد سرمایه‌داری/ ورود جهان به بحران اقتصادی در 50 سال آینده

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: ایمانوئل والرشتاین نظریه پرداز نظام جهانی و از متفکران جامعه‌شناسی تاریخی بر آن است که شاهد بحران ساختاری در اقتصاد جهانی سرمایه‌داری بوده‌ایم و در 50 سل آینده، جهان وارد آشفتگی‌های عظیم اقتصادی خواهد شد و پس از آن سرمایه‌داری با بحرانی بزرگ مانند رکود اقتصادی بزرگ مواجه خواهد شد.

به گزارش خبرنگار مهر، والرشتاین واضع نظریه نظام جهانی است. او از منتقدان نظام جهانی سرمایه‌داری است. آنچه او به عنوان آینده نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل مورد توجه قرار می‌دهد مبتنی بر نقد او از نظام سرمایه‌داری است.

 نظریه نظام جهانی از گسترده‌ترین تلاشهای نظری و متأثر از جامعه شناسی تاریخی است که توجه به ساختار نظام بین‌الملل را در شکل گیری مناسبات بین‌المللی مد نظر دارد.
 
والرشتاین نظام را به مثابه واقعیتی اجتماعی می‌داند که در برگیرنده تعاملات میان ملتها، شرکتها و موسسات، خانواده‌ها، طبقات و گروه‌های هویتی از همه نوع، می‌داند.
 
از نظر والرشتاین، غالب‌ترین شکل سازمان اجتماعی همان چیزی است که او آ نرا "نظام‌های جهانی" می‌نامد. تاریخ دو گونه نظام جهانی را شاهد بوده است: امپراتوری جهانی(world-empires) و اقتصادهای جهانی(world-economies). مهم‌ترین تمایز بین امپراطوری جهانی ، چگونگی اتخاذ تصمیم گیری در مورد توزیع منابع است.
 
رویکرد والرشتاین، و آنچه مربوط به رابطه ساختار - کارگزار می‌شود، سیستمیک است. والرشتاین به نقش تاریخ در مواقعی که تبیین کننده و توضیح دهند است، تأکید می‌کند.

والرشتاین در آثار خود بیان داشته که در 50 سال آینده، جهان وارد آشفتگی‌های عظیم اقتصادی خواهد شد و پس از آن سرمایه‌داری با بحرانی بزرگ مانند رکود اقتصادی بزرگ مواجه خواهد شد.

والرشتاین در گفتگو با نشریه Hankyoreh بر آن است که دیدگاهش در طول 5 سال گذشته تغییر نکرده است. به طور اساسی ما شاهد بحران ساختاری در اقتصاد جهانی سرمایه‌داری بوده‌ایم.

پس از دهه 1970 میلادی سرمایه داری با یک بحران ساختاری مواجه شده است و این بحران ادامه خواهد داشت.

والرشتاین می‌گوید که جهان در یک آنارشی و بی‌نظمی قرار دارد که این موضوع طی  20 یا 40 سال آینده رخ خواهد داد.
 
به گمان او بحران ساختاری سرمایه‌داری به نظر می رسد تا سال 2040 یا 2050 ادامه پیدا کند. او می گوید تعیین زمان دقیق دشوار است اما زمان زیادی طول می کشد تا این بحران حل شود.

اما معنای این چیست؟ این به معنای این است که نظام جهانی دوشاخه شده است. برخی با اطمینان معتقد هستند که سیستم جهانی در حال حاضر با چندان مشکلی که بخواهد بقای آنرا با چالش مواجه سازد روبرو نیست.

والرشتاین معتقد است که در حال حاضر مناظره میان دو فرضیه  و جریان است. بسیار سخت و دشوار است که این دو جریان را تعریف کرد. اما تمایلی وجود دارد تا سیستم جهانی دیگری  که اصول آن مبتنی بر سرمایه‌داری است ولی خود سرمایه‌داری نیست، ایجاد شود. این سیستم البته باز هم سلسله مراتبی و انتفاعی است.
 
او اعتقاد دارد جریان بدیل دیگر ایجاد سیستمی خواهد بود که دموکراتیک بودن و مساوات طلبی ویژگی‌های آن است.
 
والرشتاین تصریح می‌کند که تعریف این دو رویکرد و تبین شاخصه‌های آن سخت و دشوار است و نمی‌توان اجزای ساختاری این دو جریان را از پیش تعریف کرد.

والرشتاین می گوید بر اساس اعتقاد نخستی که بیان کردم سیستم هنوز در تعادل قرار دارد. اما همانگونه که گفتم این یک طرز نگرش است.
کد خبر 1713390

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha