به گزارش خبرنگار مهر، کشور ما ایران همواره شاهد تغییرات زمین شناسی، جوی و زیست محیطی بوده و بروز بحرانهای ناشی از آنها، مانعی بر روند رو به رشد فعالیتهای اقتصادی، صنعتی، کشاورزی محسوب می شود و به خاطر شرایط خاص آب و هوایی، زمینشناسی، تکنوتیکی و موقعیت جغرافیایی، از بین 43 حادثه طبیعی رخ داده در جهان، حدود 31 مورد آن به کرات در کشور ما رخداده است و به واسطه رخداد این حوادث، ایران یکی از 10 کشور آسیبپذیر جهان محسوب می شود.
آمادگی و برنامهریزی مناسب در مدیریت بهینه منابع ضرورتی اجتنابناپذیر در مدیریت بحران کشور است. از جمله اقدامات مورد نیاز در این زمینه پیشبینی نیرو، امکانات و تجهیزات مناسب در سازمانهای امدادی و خدماتی، سازماندهی نیروهای واکنش سریع با تجهیزات مناسب، برقراری ارتباط مؤثر بین گروهها و سازمانهای درگیر در بحران را می توان نام برد.
با اجرای برنامههای آموزشی و مانورهای مستمر و واقعی، با دیدگاه استفاده بهینه از منابع و مدیریت واحد در بحران و قبل از آن، در بحران های آتی موفقیت بیشتری کسب نمائیم. در واقع با ایجاد آمادگی کافی بین دولت و مردم، زمینه ایجاد فرهنگ همزیستی با بحرانها را مهیا می کنیم.
ضرورت و اهمیت
مشارکت بیشتر تمامی سازمانها، مدیران و نیروههای آنها در سطوح ملی، استانی و شهرستانی در امر مدیریت بحران کشور
شناسایی نیروهها در سازمانهای مختلف و تقویت آنها در امر مدیریت بحران در قالب نیروهای واکنش سریع، تقویت مدیریت واحد بحران در سطح کشور با تقویت روحیه کار گروهی، استفاده بهینه از منابع بالقوه سازمانها و تبدیل آنها به منابع بالفعل در امر مدیریت بحران کشور، ارائه سریعترین و مؤثرترین خدمات امداد و نجات و سایر خدمات مورد نیاز به حادثهدیدگان ناشی از بحرانهای طبیعی در سطح کشور، تیمهای مداخله کننده در بحران اساسی است.
در زمان بحران به صورت آشکارا و یا ناملموس همه دوست دارند، دخالت کنند و این احساس نیاز که اگر دخالت کنند، در جهت رفع بحران مؤثر خواهند بود، در گروههای مختلف دیده میشود.
بنابراین گروههای مداخله کننده، به دو گروه دولتی و مردمی تقسیم میشوند. لذا این نکته مهم است که، عدم هماهنگی و انسجام بین گروههای مختلف در زمان بحران میتواند، باعث ایجاد نابسامانی در جامعه شود و بر شدت اثرات بحران نیز بیفزاید.
هرقدر برنامهریزی بیشتر، هماهنگی قبلی بین گروههای درگیر بهتر، شناخت قبلی از منطقه بحرانزده بیشتر، آموزشهای تخصصی و عمومی بیشتر، پراکندگی مراکز امدادی و خدماتی مناسبتر، تجهیزات مطلوبتر، پیشبینی امکانات بیشتر و هر چه قدر تمرینها جهت مقابله در زمان آمادگی نیز بیشتر باشد، در هنگام مقابله با بحران، نتایج مطلوبتری حاصل می شود.
به هر میزان که آمادگی جامعه(دولت و مردم) نیز بیشتر و اقدامات پیشگیرانه مناسبتر باشد، مقابله صحیحتر، سریعتر و مناسبتر صورت میپذیرد.
در هنگام وقوع بحران نوع ورود به صحنه حادثه جهت انجام اقدامات مقابلهای، به سه صورت زیر خواهد بود:
ورود سریع بازماندگان حادثه از محل حادثه جهت مقابله
ورود نیروهای امدادی و خدماتی دستگاههای اجرائی دولتی و عمومی از نزدیکترین محل به صحنه حادثه و از مناطق با آسیب کمتر.
ورود شهرها، استانها و کشورهای معین به صحنه حادثه که به تناسب فاصله از مرکز بحران و میزان توانمندی خود وارد عمل میشوند.
دسته اول گروههای ذکر شده، عموماً بازماندگان حادثهاند که خود به دو گروه تقسیم میشوند یا خودشان، اعضا و کارکنان سازمانهای امدادی و خدماتی بوده و یا مردم عادی هستند. اگر این افراد آموزشهای لازم جهت عکسالعمل سریع و مناسب و همچنین اقدامات خود امدادی و آموزشهای اولیه را در جامعه دیده باشند، میتوانند مؤثرترین افراد با امکانات ناچیز جهت مقابله بعد از حادثه باشند .
دسته دوم، نیروهای امدادی و خدماتی دستگاههای اجرائی دولتی و یا عمومی هستند که، به منظور حصول نتایج بهتر و سریعتر از این نیروها، شناسائی و ساماندهی نیروها در سازمانهای مختلف، داشتن یک مرکز فرماندهی و یا اتاق مدیریت بحران در مناطق مختلف کشور به گونهای که به طورشبانه روزی پاسخگو باشند، ضرورت دارد.
دسته سوم شامل شهرها، استانها و کشورهای معین هستند که در دو حالت می توانند عمل کنند.
ضرورت مدیریت واحد بحران در کشور
معضلی که هنگام بروز بحران عموماً خود را نمایان می سازد، هماهنگ نبودن سازمانهای مسئول در کنترل بحران ها بوده است. این قضیه زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که بدانیم ایران جزو ده کشوراول حادثهخیز جهان است. این عدم هماهنگی باعث بروز عوارضی میشود که عمدتاً بیش از منشأ و خود خطر، افراد و اموال درگیر در سانحه را با مشکل و خطر اتلاف روبرو میسازد.
بنابراین جستجوی شیوهای در مدیریت و فرماندهی در راستای رسیدن به هدف هدایت و راهبری مناسب، از اهمیت حیاتی برخوردار است. مهمترین مشکلاتی که لزوم ایجاد چنین سیستمی را ایجاد میکند شامل:
سیاستها و رویههای متفاوت سازمانها
عدم وجود یک ساختار سازمانی مشترک بین سازمانها؛
عدم وجود یک فرایند برنامهریزی شده هماهنگ؛
عدم وجود ارتباطات بین سازمانی شامل شبکهها، دستگاه ها و فرکانسه؛
تفاوت در اصطلاحات مربوط به پرسنل، مأموریتها و منابع؛
هزینههای رو به افزایش که بر مدیریت بهینه منابع و همکاریهای چند جانبه تأثیر میگذارد؛
تلفات بسیار زیاد در برخی از سوانح مثل زلزلههای مهیب؛
مسائل ایمنی و بهداشتی امدادگران و شهروندان است.
در مدیریت واحد و یکپارچه بحران خطرات بالقوه و منابع موجود مورد ارزیابی قرارگرفته و با برنامهریزی کارشناسانه، بین منابع و خطرات احتمالی موازنه برقرار نموده و با استفاده از منابع در اختیار، بحران را کنترل می کنند.
در این روش مدیریتی علاوه بر انجام وظایف به صورت تخصصی، همگی در قالب یک مدیریت واحد و در مراحل مختلف آن اقدامات و فعالیتهای خود را ساماندهی نموده و تمامی افراد و گروهها(حتی مردم) در آن دارای نقش و جایگاه مشخصی هستند.
بنابراین برای آمادگی و اقدامی مؤثر جهت مقابله و کاهش خطرات ناشی از بحران، تا پایان دوره بحران و حتی پس از آن، چه در صحنه عملیات و چه در فضای خارج از آن و حتی در سیاستگذاریهای کلان و تخصصی، نیاز به مدیریت و فرماندهی واحد بحران است.
بر اساس قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور بیش از 25 وزارتخانه عضو شورایعالی مدیریت بحران کشور می باشند، یعنی در شورای عالی مدیریت بحران کشور بیش از 25 وزیر عضو این شورا خواهند بود.
بنابراین اگر هر عضو شورایعالی سه جانشین برای خود در امر مدیریت بحران معرفی نماید ، تا در مواقع ضروری بر اساس نیاز در جلسات سیاستگذاری شرکت نمایند، شورای عالی بجز اعضا اصلی میتواند از بیش از 75 نفر فرد جانشین خود در سطح ملی بهرهمند گردد که تشخیص تعداد و نحوه استفاده از این نیروهای تصمیم گیرنده جانشین ارشد، با شورای عالی خواهد بود.
از طرفی شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور به طور متوسط 25 عضو داشته که اگر هر عضو شورای هماهنگی برای خود سه جانشین انتخاب کند عملاً در شرایط بحرانی، به راحتی و در صورت نیاز و یا بروز مشکلاتی برای هر یک از اعضای اصلی، امکان فراخوانی بیش از 75 نفر جانشین در شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور خواهد بود و بدین نحو به راحتی میتوان این خلاء مدیریتی در جلسات تصمیمسازی در سطح کشور را پوشش دارد.
در کشور ما بیش از 25 مدیر ارشد در حد وزیر در شورایعالی مدیریت بحران و 75 جانشین در سطح ملی و 25 معاون وزیر با 75 جانشین در شورای هماهنگی مدیریت بحران و بیش از 30 مدیر کل و 90 جانشین در شورای مدیریت بحران استان و 30 رئیس اداره و 90 جانشین در شورای مدیریت بحران شهرستان می توانند فراخوانی و متناسب به سطح حوادث و بحرانهای ناشی از آن، به امر سیاستگذاری و رهبری امور بپردازند.
تیمهای عملیاتی
در بحران بر اساس نوع، محل وقوع، نوع آسیب، میزان آسیب، شعاع تأثیر، زمان آسیب و متناسب با محلی، استانی، ملی، منطقهای و یا جهانی بودن بحران، گروههای مختلف وارد عمل می گردند.
گرچه در بحرانهای رخ داده در کشور همه گروههای دولتی بهتدریج وارد عملیات جهت مقابله با بحران میگردند، ولی ضرورت دارد برنامهریزی مناسبی جهت شناسائی و ساماندهی نیروهها و تجهیز آنها به امکانات مناسب در سطح کشور انجام گیرد.
این تیم ها مرکب از پرسنل و نیروهای سازمانها، نهادهای تخصصی و یا گروههای مردمی سازماندهی شده بوده و وظیفه این تیم ها در بحران مداخله مستقیم و اجرای تصمیمات و دستورات صادر شده از مقامات ارشد است و جهت دسترسی به نتایج مطلوب توسط این تیمها تجهیزات و امکانات مناسب برای کار آنها الزامی است.
در کشور ما معضلی که عموماً در بحرانهای ناشی از حوادث غیرمترقبه با آن روبرو هستیم این است که نیروهای درگیر در امر مدیریت بحران به روز، پویا و آماده به کار نبوده و در شرایط عادی به امور جاری خود پرداخته و تنها در صورت بروز حادثه از توان آنها استفاده می شود.
گرچه این روش انقباضی باعث عدم ایجاد خلاء در امور جاری کشور میشود ولی گاهی دیده شده است، بعلت در دسترس نبودن نیروها و یا عدم آمادگی کافی آنها حتی در خصوص نیروهای مراکز امدادی و خدماتی ، عملیات مقابله با بحران با تأخیر و نامناسب صورت پذیرد.
اگر در سطوح وزارتخانهها و سازمانهای ملی بطور متوسط 100 نفر نیروی مناسب شناسائی شده و این نیروها بطور مرتب آموزشهای لازم را در خصوص مدیریت بحران دیده و به امکانات تخصصی متناسب با فعالیت خود مجهز شوند، بطور متوسط بیش از پنج هزار نفر نیروی واکنش سریع آماده عملیات در وزارتخانهها و سازمانها در سطح ملی خواهیم داشت.
در سطوح استانی، اگر بطور متوسط از هر اداره کل حداقل حدود 50 نفر نیرو در سطح ستاد و صف (شهرستانی) و با توزیع مناسب در سطح استان شناسائی شده و آموزشهای لازم در خصوص مدیریت بحران را بطور پیوسته و مرتب دیده و به امکانات تخصصی متناسب با فعالیتهای جاری خود مجهز شوند، مشاهده می کنیم که بیش از هزار و 500 نفر نیروی واکنش سریع متخصص و مجهز در استانها خواهیم داشت و اگر این رقم در 30 استان کشور ضرب شود، این عدد به 45 هزار نفردر سطح کل کشور خواهد رسید.
ارتباط این نیروها با هم در داخل سازمانهای تخصصی و مابین سازمانهای تخصصی در سطوح ملی، استانی، شهرستانی و ارتباط بین استانی در مدیریت و استفاده بهینه منابع در بحرانهای احتمالی در سطوح مختلف بسیار مؤثر خواهد بود.
از طرفی وجود یک سیستم نظارتی مناسب و مستمر در عملکرد این نیروها و انجام تمرینات دورهای درون سازمانی و بین سازمانی، ملی، منطقهای، استانی و شهرستانی و انعکاس عملکرد آنها و برطرف نمودن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آنها قبل از وقوع بحران، باعث تقویت عملکرد آنها در زمان بحران خواهد شد.
___________
بهزاد پورمحمد - کارشناس ارشد مدیریت بحران
نظر شما