پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۰ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۱۹

حافظ در هنر و ادب امروز ـ4/

معلمی که می‌خواست «مستور» ادبیات نخواند/ حافظ موقعیت ناسازگار خلق می‌کند

معلمی که می‌خواست «مستور» ادبیات نخواند/ حافظ موقعیت ناسازگار خلق می‌کند

مصطفی مستور گفت: حافظ در شعر خودش معمولاً موقعیتی را برای ما توصیف می‌کند که همزمان دو ویژگی ناسازگاری در آن حضور دارند و این همان موقعیت متناقض‌نماست که بسیار مورد استفاده و علاقه داستان‌نویسان است.

به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه روز بزرگداشت حافظ (20 مهر) عصر امروز چهار‌شنبه 19 مهر و در دومین روز از همایش «حافظ در هنر و ادب امروز» که با همکاری موسسه دانشنامه فارس در شهر کتاب مرکزی در تهران برگزار شد، حسام‌الدین سراج، محمدعلی سپانلو، مصطفی مستور، اسماعیل امینی، علیرضا محمودی ایرانمهر و کامران قاجار سخنرانی کردند.

اسماعیل امینی، شاعر در سخنانی زیر عنوان «حافظ و رسم مسلمانی» با قرائت این بیت از حافظ که «گر مسلمانی از این است که حافظ دارد / آه اگر از پی امروز بود فردایی» گفت: هر حرکت فکری و هر نهاد اندیشه‌ای که برای تغییر و اصلاح آغاز می‌شود، پس از دوران اوج‌گیری، فرودی دارد که به جای اینکه حرکت باشد، تبدیل می‌شود به آداب و رسوم.
 
وی افزود: تاثیر این تغییر حرکت‌های فکری به آداب و رسوم، بر زبان این است که اصلاحاتی را پدید می‌آورد که با آغاز آن اندیشه یعنی روزگار نو و جوان بودن اندیشه مشترک‌اند.
 
لزوم توجه به شیوه استفاده حافظ از استعاره‌های «عنادیه» در شعر
 
این شاعر سپس گفت: حافظ هم می‌خواهد از اصطلاحات مشترکی که در میان کسانی که به ظواهر مسلمانی دلبستگی داشته‌اند، استفاده نکند و هم به خاطر محبوبیتی که به جریان تصوف و عرفان دارد، گرایش به استفاده از اصطلاحات این حوزه از شعر دارد مثل سماع، شاهد، می، میکده و قس علی هذا.
 
امینی این نکته را کلیدی برای فهم شعر حافظ و نیز تفسیرهای آن دانست و با اشاره به اصطلاح «استعاره عنادیه» و وفور کاربرد آن در شعر حافظ ادامه داد: این استعاره به چیزهایی گفته می‌شود که در واقع خط قرمز فرهنگ رسمی هستند و استفاده از آنها با ملاحظاتی همراه است.
 
وی سپس یادآور شد: اگر ما در جاهایی که حافظ از اصلاحات و استعاره‌های عنادیه استفاده کرده، اگر به شیوه خود او در به کار بردن آنها توجه کنیم، هم شعر او را بهتر می‌فهمیم و هم در استفاده از تفسیرهای مختلف، دچار سرگشتگی نمی‌شویم.
سراج: هیچ شاعری به اندازه حافظ قدرت خودستایی ندارد.
 
در ادامه این برنامه و پس از پخش قطعه‌ای از اجرای حسام‌الدین سراج خواننده بر سر مزار حافظ در سال گذشته، این هنرمند به پشت تریبون آمد و سخنرانی خود را با عنوان «مطرب عشق» ارائه کرد.
 
وی با اشاره به سه رویکرد موسیقایی در شعر حافظ شامل اوزان اشعار، موسیقی درونی اشعار و کلمات حاوی معنای موسیقی در این اشعار، به ذکر نمونه‌هایی از این سه گونه در شعرهای حافظ پرداخت.
 
سراج در ادامه گفت: هیچ شاعری به اندازه حافظ قدرت خودستایی ندارد چرا که دیگران به درجه‌ای که او رسیده، دست نیافته‌اند و طُرفه آنکه وقتی حافظ در شعرهایش، خودستایی می‌کند، ما از این کار او لذت می‌بریم چرا که واقعاً آن جایگاهی که او از آن سخن می‌گوید، در خورِ اوست و او در آنجا واقع شده است.
 
مستور: در دوران نوجوانی، شعر حافظ و فهم آن برای من مثل طرح و حل یک معما بود
 
در این برنامه همچنین مصطفی مستور در یک سخنرانی با عنوان «وضعیت‌های متناقض‌نما در شعر حافظ» ابتدا خاطره‌ای از اولین مواجه‌های خودش با حافظ نقل کرد و گفت: در دوران دبیرستان تعدادی غزل حافظ در کتاب‌های درسی بود که ما به ناچار آنها را می‌خواندیم. البته رشته من ریاضی - فیزیک بود و طبیعتاً تعداد این شعرها هم کمتر بود. با این حال خواندن این شعرها و در واقع درک معنای آنها برای من مانند طرح و حل یک معما بود و همین باعث می‌شد من به دیوان حافظ رجوع کنم.
 
این داستان‌نویس اضافه کرد: من تصمیم گرفتم بعد از اینکه دیپلمم را بگیرم، به رشته ادبیات بروم و معلم بسیار خوبی هم در کلاس داشتیم که او در پاسخ این تصمیم من به من گفت: «گرسنه که شدی عاشقی یادت می‌رود. برو مهندس شو چون حافظ همچنان هست» من البته به نصیحت او گوش دادم و پشیمان نیستم.
 
مستور سپس گفت: در شعر حافظ نوعی کمال‌گرایی در انتخاب واژه وجود دارد و گویی واژه‌ها با خسّت و وسواس زیاد انتخاب شده‌اند و شاید هم به همین خاطر است که تعداد غزل‌های او نسبت به طول عمرش کم است؛ با یک حساب سرانگشتی سالی 10 غزل.
 
نویسنده «روی ماه خداوند را ببوس» در ادامه به تاثیر حافظ بر نوشته‌های خود اشاره کرد و یادآور شد: من در یک دوره دو ساله بسیار مجذوب حافظ بودم و به تهران که می‌آمدم مدام به دنبال کتاب‌هایی می‌گشتم که درباره حافظ بود. البته بعدها چیزهای دیگری در شعر حافظ مرا مجذوب خود کرد.
 
وضعیت‌های متناقض‌نما در شعر حافظ
 
وی سپس با طرح این پرسش که «چرا پاره‌ای از آثار ماندگار می‌شوند؟» ادامه داد: پاسخ ساده به این پرسش این است که پیوند این آثار با جامعه و در واقع بدنه جامعه گسسته نمی‌شود. پیوند شعر حافظ با جامعه را هم می‌توان در سه سطح بررسی کرد؛ 1ـ پیوند زبانی (زبان حافظ همچنان برای ما آشناست و زبان مغلقی نیست و تا حد زیادی آن را می‌فهمیم) 2- ارتباط اندیشگانی (که تِم شعر حافظ است) و 3- ساختار شعر حافظ (که غزل است و ما با این ساختار آشنا هستیم).
 
مستور گفت: حافظ در شعر خودش معمولاً موقعیتی را برای ما توصیف می‌کند که همزمان دو ویژگی که با هم سرِ ناسازگاری دارند، در آن حضور دارند و این همان موقعیت متناقض‌نماست که بسیار مورد استفاده و علاقه داستان‌نویسان است. وقتی این دو ویژگی در شعر حافظ و در یک شخصیت خاص حلول می‌کند، بر هم منطبق‌اند و در واقع در هم تنیده‌اند و همزمان هم هستند.
این داستان‌نویس بیت «رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار / دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود» را نمونه گویای این وضعیت متناقض‌نما دانست و تاکید کرد: این مسئله به شدت به شعر حافظ عمق می‌دهد.
 
وی در پایان گفت: حافظ در واقع خود ماست؛ چهره حقیقی ما با همه ضعف‌ها و قوت‌هایمان. ما هم خودمان را خیلی دوست داریم و حافظ هم به این دلیل ماندگار و دوست داشتنی است که خود حقیقی ما را بازمی‌تاباند.
 
ادامه دارد...
کد خبر 1717137

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha