به گزارش خبرگزاری مهر، تحول قدرت از «سخت» به «نرم» و «پیچیده شدن» جوامع بشری به دلیل فعال شدن شبکه روابط فرهنگی و اجتماعی، دو مؤلفه اساسی را شکل میدهد که پژوهشگر در اثر حاضر بدانها برای تبیین ضرورت تحلیل الگوی فرهنگی جنگ روانی اشاره داشته است.
از این منظر فرهنگ نه یک بُعد ساده از قدرت، بلکه «نظریهای جامع» ارزیابی میشود که بهسان یک گفتمان بر تمامی گونهها و ابعاد قدرت مسلط است. بنابراین پرسش از «ماهیت و ساختار الگوی فرهنگی جنگ روانی غرب بر ضد جمهوری اسلامی ایران»، سؤالی با دو ملاحظه نظری و عملیاتی بهشمار میآید که پژوهشگر در این اثر، به آن پاسخ داده است.
در این ارتباط نخست مبادی مفهومی و نظری بحث بیان شده و محقق ضمن تحدید واژگان مهمی چون جنگروانی، قدرت نرم، فرهنگ، الگو، و غرب، به طرح دو دسته از نظریههای رایج در خصوص جنگروانی (سنتی و نوین) همت گمارده است. در حالی که در الگوی سنتی از جنگروانی، غرب در پی اجرای سیاستهایی بود که هدف از آنها فرسایش منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران (و از جمله مهمترین آنها منابع فرهنگی قدرت) بود؛ در الگوی نوین «تصویرسازی مجازی» در دستور کار قرار گرفته و شاهد اجرای چند سیاست جدید هستیم.
مهمترین آنها عبارتند از: الف. مدیریت فرهنگ در جامعه ایران، به منظور ایجاد انحراف در «تصویرش از خودش»، ب. مدیریت فرهنگ در جامعه ایران به منظور ایجاد تغییر مطلوب در «تصویرشان از غرب»، ج. مدیریت فرهنگ در جامعه آمریکا، به منظور شکلدهی به «تصویر غرب از جامعه ایران» با عنایت به اینکه بنیاد، ابزار و اهداف مذکور در سه سطح بالا، فرهنگی است؛ میتوان چنین ادعا نمود که الگوی نوین جنگ روانی غرب بر ضد جمهوری اسلامی ایران، ماهیتی فرهنگی یافته و در قالب الگویی متمایز با الگوی سنتی اعمال میشود که محقق در این اثر آنرا طراحی و ترسیم نموده است.
نگارنده سئوالات زیر را در این کتاب پاسخگو بوده است: الگوی جنگ روانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران از منظر فرهنگی، کدام است؟ جنگ روانی چیست؟ نسبت فرهنگ با جنگ روانی چیست؟ اصول مدیریتی حاکم بر الگوهای نوین جنگهای روانی با رویکرد فرهنگی، کدامند؟
تحقیق حاضر دارای پنج فصل است که متناسب با اهداف بیان شده، سازماندهی شدهاند. از حیث محتوایی مجموع مطالب ارایه شده را میتوان در دو محور اصلی قرار داد. در محور نخست ملاحظات و موضوعات نظری ـ تحلیلی آورده شده که تلاش دارد تصویری جامع و کاربردی از مفاهیم کلان و مهمی چون «جنگ روانی» و «رویکرد فرهنگی» ارایه دهد. به عبارت دیگر ارائه الگویی فرهنگ بنیاد از «جنگ روانی» محور اصلی بحث در این قسمت است.
متعاقب نیل به این هدف مهم و کاربردی، محور دوم که ناظر بر ارزیابی عملکرد غرب بر ضد ایران است، ارایه میشود. در این محور در واقع شاهد بازخوانی تعارض غرب با ایران از منظری فرهنگی هستیم. این روایت تحلیلی نشان دهنده آن است که مبانی و فضای تعارض بین دو بازیگر اصولاً «فرهنگی» تا سیاسی یا اقتصادی است. ملاحظات مذکور در قالب فصول زیر دنبال شده است.
فصل اول با عنوان «کلیات و مبانی»؛ اصول متعارف و کلیات تحقیق (اعم از بیان مسأله، سؤالات، پیشینه، روش تحقیق و...) آورده شده است. در فصل دوم با عنوان «تبارشناسی و تحلیل زبانشناسانه جنگ روانی» جنگ روانی در بستر مطالعات «جنگ» مورد بررسی تبارشناسانه قرار گرفته و به عنوان موضوع تحقیق، حد و مرزهای معرفت شناسانه و مفهومی آن مشخص میگردد. محقق ضمن معرفی رویکردهای مختلف «سخت» و «نرم» به جنگ روانی، به نقد آنها پرداخته و در نهایت رویکرد نظری جامع پیشنهادی خود را ارایه نموده است.

در فصل سوم با عنوان «تبیین نظریه فرهنگی جنگروانی»؛ پژوهشگر با شناسایی و تحلیل «فرهنگ»، رویکردی تحلیلی از فرهنگ را معرفی مینماید که در آن فرهنگ نقش ابزاری صرف نداشته و به عاملی مؤثر در تکوین، تعریف و تحلیل پدیدهها تبدیل میشود. از همینمنظر نیز چیستی «جنگ روانی» مورد بحث قرار گرفته و در نهایت محقق از رهگذر نقد دیدگاههای جزئینگر در بحث فرهنگ، به ایده «فرهنگی شدن جنگروانی» اشاره مینماید که مبادی، ارکان، الگوی عملیاتی و نتایج جنگهای روانی را متأثر و متحول ساخته است. در این فصل مؤلف نظریه «جنگ روانی فرهنگی شده» را معرّفی و پیشنهاد مینماید.
موضوع محوری فصل چهارم با عنوان «شناخت و تجزیه و تحلیل الگوهای جنگ روانی»؛ بررسی انتقادی تجارب موجود در حوزه جنگروانی و معرفی الگوهایی است که تاکنون به نحوی تجربه شدهاند و یا اینکه محقق، آنها را در دستور کار قدرتهای جهانی میداند. از این منظر دو رویکرد سنتی و مدرن معرفی و در نهایت الگوهای ایجابی و سلبی ترسیم و تحلیل شدهاند. آنچه این دو الگو را در حد بحث حاضر از هم متمایز میسازد، نقش و جایگاه فرهنگ در آن میباشد. بدینصورت که در الگوی سلبی، فرهنگ نقش ابزاری دارد؛ حال آن که در الگوی ایجابی، فرهنگ ارتقاء جایگاه یافته و با تبدیل شدن به یک «فرآیند» از سطح یک ابزار مهم تا عاملی هویت بخش و راهنما در جنگروانی تغییر موقعیت میدهد.
با توجه به انتخاب الگوی دوم، عملکرد غرب در جنگ روانی اش برضد ایران مورد تحلیل واقع شده است. در فصل پنجم با عنوان «مورد مطالعاتی: جمهوری اسلامی ایران و جنگروانی غرب»؛ محقق مستند به الگوی پیشنهادی در فصل قبل، اقدام به بازخوانی جنگ روانی غرب بر ضد جمهوری اسلامی ایران در عرصه عملیاتی نموده و متناسب با ارکان الگوی پیشنهادی مصادیق تاریخی اعمال شده از سوی غرب را بیان و تحلیل مینماید.
در واقع این فصل تحلیلی تاریخی از نظریه پیشنهادی مؤلف را ارائه مینماید. در فصل ششم با عنوان «نتیجهگیری و توصیههای اجرایی» محقق بر مبنای جمعبندی مطالب فصول پیشین، نسبت به تحلیل شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای غرب در قالب جنگروانیاش بر ضد ایران پرداخته و مهمترین توصیههای اجرایی را مستند به الگوی تحلیلی ارایه شده، پیشنهاد نموده است.
«الگوی جنگ روانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران؛ رویکردی فرهنگی» تألیف اصغر افتخاری به همت انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) در سال جاری به بهای 100000 ریال منتشر شد.
نظر شما