دکتر محمد اصغری استاد دانشگاه تبریز در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص چگونگی فهم ایرانیان از فلسفه هایدگر گفت: یکی از علل گرایش ایرانیان به هایدگر به خصوص در بحث متافیزیک، یک نوع همخوانی و شباهت میان اندیشههای هایدگر و اندیشههای سنتی خودمان است. در این دو تفکر پرسش بنیادین مشترکی وجود دارد. به بیان دیگر در تفکر هایدگر نیز مانند تفکر سنت اسلامی، پرسشهای بنیادین پررنگترند.
مدرس فلسفه در گفتگو با مهر:
علل گرایش به فلسفه هایدگر در ایران/ چندپهلو بودن اندیشه هایدگر

مدرس و پژوهشگر فلسفه غرب با اشاره به تفسیرهای متافیزیکی از فلسفه هایدگر در ایران، گفت: هایدگر کم و بیش به الهیات گرایش دارد، اما با صراحت نمیتوان اسم آن را الهیات گذاشت.
وی یادآوری کرد: از سوی دیگر فراموش نکنیم که تئولوژی و الهیات روح اندیشه اسلامی است و در اندیشه هایدگر نیز کم و بیش گرایشی به سمت الهیات دیده میشود، اما با صراحت نمیتوان اسم الهیات را بر آن گذاشت. یک نوع نگرش دینی و الهی در متافیزیک هایدگر وجود دارد که سبب میشود محققان ایرانی برداشتهای دینی یا اومانیستی از اندیشه هایدگر داشته باشند.
اصغری با تاکید چندپهلو بودن فلسفه هایدگر گفت: فلسفه هایدگر چند بعدی است، همانطور که فلسفههای کانتی و هگلی چندبعدی هستند. بر همین اساس ما میتوانیم رگههایی از تفکر دینی را در فلسفه هایدگر بیابیم، اما لحن آشکار این فیلسوف گاهی به ما اجازه ارایه تفسیر دینی از اندیشهاش را نمیدهد.
این مدرس و پژوهشگر فلسفه افزود: هایدگر گاهی چنان دوپهلو سخن میگوید که این اجازه را به مخاطب ایرانی میدهد که چنین تفسیرهایی را از سخنانش داشته باشد. به همین دلیل نیز عدهای تصور میکنند که او اندیشهای کاملا دینی یا اومانیستی دارد. معتقدم در عین اومانیستی بودن اندیشه هایدگر، رگههای عرفانی را نیز میتوانیم در تفکراتش ببینیم.
اصغری به وجود گرایشهای بودایی در فلسفه هایدگر اشاره کرد و گفت: طبق پژوهشی که انجام دادهام، فلسفه بودایی نیز در گفتار هایدگر وجود دارد. بنابراین میبینیم که چندپهلو بودن اندیشه هایدگر راه را برای ارایه تفسیرهای الهیاتی و عرفانی از اندیشه او باز میکند.
عضو هیات علمی دانشگاه تبریز با اشاره به علاقه نسبی مخاطبان ایرانی به فلسفه کرکگور گفت: توجه به هایدگر و کرکگور شاید به دلیل علاقهمندی ایرانیان به بحثهای الهیاتی و عرفانی باشد، اما این مطلب به معنای شباهت فلسفه کرکگور و هایدگر نیست. در فلسفه این فیلسوف رگههای دینی کاملا آشکار است و ادعای وجود رگههای اومانیستی در فلسفه او اشتباه به نظر میرسد.
وی در پایان تصریح کرد: خود کرکگور نیز در معروفترین کتابش «ترس و لرز» هنگامی که داستان حضرت ابراهیم(ع) را بیان میکند بیپرده نشان میدهد که ایمان و دین جزو دغدغههای اصلیاش هستند. به همین دلیل فکر نمیکنم که کسی در ایران برخلاف هایدگر، در کنار تفسیر دینی، تفسیری اومانیستی نیز از کرکگور ارایه دهد.
کد خبر 1737840
نظر شما