خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: شصت و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت امسال از 10 تا 14 اکتبر (19 تا 23 مهر) در حالی برگزار شد که ایران برخلاف دوره قبل مصمم به حضور در این رویداد بینالمللی حوزه کتاب بود. امسال تعداد نسبتاً قابل توجهی از مسئولان دولتیِ زیرمجموعه وزارت ارشاد هم در این نمایشگاه حضور داشتند. آسیبشناسی حضور امسال ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، موضوع میزگردی شد در «مهر» اما نمایندگان وزارت ارشاد در این نمایشگاه علیرغم موافقت اولیه با درخواست ما، از حضور در این جلسه سر باززدند و لاجرم این نشست با حضور دو تن از مسئولان حاضر در این نمایشگاه برگزار شد؛ علی اکبر اشعری مدیر پروژه باغ کتاب و احد رضایی رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران بینالملل و مدیر ویژه نشر. در زیر بخش نخست این نشست از نظر میگذرد:
* آقای اشعری! اگر مایل باشید بحث را با شما شروع کنیم که به نمایندگی از پروژه «باغ کتاب» در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور داشتید.
اشعری: در نمایشگاه امسال کتاب فرانکفورت چند گروه شرکت کرده بودند؛ یکی دوستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که غرفهای را دایر کرده بودند و تعدادی دیگر از تشکلها یا ناشرین که آنها هم غرفه داشتند؛ مثل انجمن ناشران دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یا باغ کتاب. در میان ناشران هم در بخش کودک انتشارات شباویز بود و در بخش بزرگسال هم ناشرانی مانند انتشارات علمی - فرهنگی، ساقی و روایت فتح هم حضور داشتند. گروهی هم بودند که غرفه نداشتند و صرفاً آمده بودند در نشستهای نمایشگاه شرکت کنند. گروهی هم بودند که در کار واردات منابع خارجی فعالیت دارند. البته تعدادی هم آمده بودند برای اینکه در حال و هوای نمایشگاه قرار بگیرند و تجربهای کسب کنند. بهتر بود در این نشست نمایندگانی از همه این گروهها از جمله دوستان وزارت ارشاد هم حضور میداشتند تا از جنبههای مختلف به این مسئله پرداخته شود.
جهت اطلاع شما عرض کنم که ما چهار تن از مسئولان وزارت ارشاد آقایان محمد عظیمی، مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی، محمدرضا وصفی، مدیرکل دفتر مجامع و تشکلهای فرهنگی، محمد اللهیاری، مدیر اداره کتاب و علی شجاعی صائین، مدیرعامل موسسه خانه کتاب را به این نشست دعوت کرده بودیم. آقای وصفی همان ابتدا از حضور در این جلسه امتناع کرد. آقای عظیمی به گفته خودشان دچار کسالت (درد کلیه) شده و حضورشان منتفی شد، ولی آقایان شجاعی و اللهیاری پذیرفتند در جلسه حضور داشته باشند، اما چند ساعت قبل از شروع جلسه با ارسال یک پیامک مشترک، از حضور در آن انصراف دادند.
اشعری: در هر حال من نکاتی را که برای مقدمه این جلسه نیاز بود، عرض کردم.
* طول نمایشگاه کتاب فرانکفورت حدود 5 روز است و حال آنکه سه روز اول به مبادله رایت کتاب اختصاص دارد. به نظر شما ما برای حضور در این نمایشگاه بینالمللی، توجهی هم به این مسئله داریم؟
اشعری: نه اینطور نیست که فقط برای خرید و فروش حق امتیاز نشر، این نمایشگاه برگزار شود؛ در طول نمایشگاه نشستهای زیادی برگزار شد و ملاقاتهای زیادی هم صورت گرفت و منظورم این است که کارهای دیگر هم انجام میشود و طبیعتاً هر کدام از این 4، 5 گروهی که عرض کردم، به تناسب هدفی که از آمدن به نمایشگاه داشتند، حتماً کار خودشان را انجام دادهاند.
رضایی: همانطور که آقای اشعری هم گفتند، نمایشگاه کتاب فرانکفورت فقط برای مبادله رایت کتاب نیست و بلکه بزرگترین نمایشگاهی است که در حوزه کتاب در دنیا برگزار میشود و قاعدتاً جنبههای مختلفی دارد. از کتابهای روز که چه به صورت PAPER و چه به صورت CDعرضه میشود. سالنهای این نمایشگاه هم تقسیمبندی شده است؛ بخشی مختص ناشران داخلی (آلمانی) است و بخشی از آن جنبه بینالمللی دارد که بزرگترین سالن آن است و همان سالن 8 است و معمولاً ناشرانی که کار بینالمللی انجام میدهند ـ غیر از خود ناشران آلمانی ـ در آنها جمع میشوند. بخش بزرگی از نمایشگاه کتاب فرانکفورت به فروش کتاب اختصاص دارد و شاید فروش رایت، بخش جانبی آن باشد؛ در واقع اگر سری به هر یک از این غرفهها بزنید، معمولاً یکی، دو میز میبینید که مخصوص فروش رایت کتاب است و بقیه در حال داد و ستد برای فروش کتاب هستند. معمولاً نمایندگان کشورها در این بخش از ماهها قبل از شروع نمایشگاه کتاب فرانکفورت، زمانها و قرارهای ملاقات خودشان را با مدیران فروش این بخش مشخص میکنند. این ملاقاتها هم معمولاً نیم ساعته است و به ندرت پیش میآید مثلاً یک قرار، یک ساعت به طول بینجامد.
البته همانطور که شما گفتید، سه روز اول این نمایشگاه به این کار اختصاص دارد و دو روز باقی مانده به بازدیدهای عمومی و در واقع بخش ناشرانی داخلی یعنی همان سالن آلمان، اختصاص دارد. به نظر من بزرگترین حُسن نمایشگاه کتاب فرانکفورت، ثبات مدیریت آن است. مثلاً خانم «اورسلا هولپ» مسئول بخش خاورمیانه این نمایشگاه، کاملاً به زبان فارسی مسلط است. این نمایشگاه را اتحادیه ناشران برگزار میکند و دولت به آن شکل نقشی در برگزاری این نمایشگاه ندارد و شاید موفقیتش هم در میان دیگر نمایشگاههایی که در حوزه کتاب برگزار میشود، به این خاطر است.
* میخواهم از همین نکته استفاده کنم، برای طرح یک سئوال. در ایران هم در دورههایی نه چندان دور، شاهد برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توسط اتحادیه ناشران و کتابفروشان بودیم که میتوان میزان موفقیت آن دورهها را با دورههایی که دولت مجری نمایشگاه بوده، مقایسه کرد. من در اینجا قصد ندارم وارد این بحث شوم، ولی سئوالم این است که اساساً چقدر این مسئله در موفقیت نمایشگاه کتاب فرانکفورت موثر است؟
اشعری: همانطور که اشاره شد در آلمان اتحادیه ناشران، نمایشگاه کتاب فرانکفورت را برگزار میکند. البته من نمیدانم که گردش مدیران در آنجا چگونه است و آیا مثل ما با تغییراتی که در انتخابات به وجود میآید، همه مدیران تغییر میکنند یا نمیکنند؟ ثبات مدیریت در کارهای دیربازده، نقش بسیار موثری دارد. در خیلی از کشورها مدیریتها با سرعتی که در کشور ما تغییر میکنند، تغییر نمیکنند. با توجه به اینکه در وزارت ارشاد در این چند سال چندین مدیر در حوزههای مختلف عضو کرده، به نظر من خیلی خوب است از این الگو (نمایشگاه کتاب فرانکفورت) استفاده کنیم و برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را به تشکلهای نشر واگذار کنیم. در ایران متاسفانه در زمانی که میخواهند جواز نشر هم بدهند، به سوابق فرد متقاضی در این حوزه هم توجهی نمیشود و به همین دلیل ریزش ناشران ما هم زیاد است. یعنی مجوز را میگیرند و در این حوزه موفق نمیشوند. نمایشگاه کتاب فرانکفورت هم از همین الگو تبعیت میکند و بهتر است برای حضور در این نمایشگاه هم برنامه و تدارک ویژهای صورت گیرد و این تدارکات هم صرفاً از جنبه سخت افزاری نیست و به نظر من اولین کار معرفی نمایشگاه کتاب فرانکفورت به ناشرانی است که سطح کارشان در حدی هست که بتوانند در بازار جهانی نشر هم حضور پیدا کنند.
من این را به دوستان ارشاد هم پیشنهاد کردم که کارگاههایی برگزار شود تا هم ناشران و هم علاقهمندان به حضور در این نمایشگاه در آن شرکت کنند. نکته دیگر اینکه نمایشگاه کتاب فرانکفورت یک نقطه عطف در طول سال است و اول و آخر ماجرا نیست؛ منظورم این است که برای شرکت در نمایشگاه باید در طول سال یک سلسله اقداماتی را انجام دهیم. طبق نظرسنجی که باغ کتاب از ناشران انجام داده، کمتر از یک درصد ناشران ما با بازار جهانی نشر آشنا هستند و به ندرت ناشرانی هستند که به خرید و فروش رایت مبادرت میورزند. از نظر گردش مالی هم که اصلاً ما با آنها قابل مقایسه نیستیم.
نکته دیگر اینکه حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت یک حضور نمادین هم هست؛ توجه داشته باشید که پارسال وزارت ارشاد اصلاً در این نمایشگاه شرکت نکرد و امسال هم که شرکت کرد، قرابت و نزدیکی با دیگر ناشران نداشت؛ در حالی که میشد همه در کنار هم باشند. با توجه به اینکه ما ناشری نداریم که آوازه بینالمللی داشته باشد و بتواند در آن سالن 8 مانور بدهد، بهتر بود و هست که مجموعه شرکتکنندگان ایرانی در این نمایشگاه در یک جا باشند. این هم هزینههای حضور ناشران ایرانی را کاهش میدهد و هم اینکه مخاطبان تکلیف خودشان را میدانند که کجا ناشران ایرانی را ببینند.
* پارسال غرفه ایران نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به دلیل حضور نیافتن نمایندگان ایران مسدود شد و معاون وقت امور فرهنگی وزیر ارشاد گفت که حضور نیافتن در این نمایشگاه موثرتر از حضور یافتن در آن بود، اما امسال شاهد بودیم که چندین مدیر از وزارت ارشاد به این نمایشگاه رفتند. به نظر میرسد تعدد مسئولان در نمایشگاه امسال، یک جور پروپاگاندا بود و با هدف اصلاح ذهنیتی که افکار عمومی از نحوه حضور ایران در دوره قبل و در واقع حضور نیافتن کشورمان این نمایشگاه داشت، انجام شد. نظر شما در این باره چیست؟
اشعری: اگر خود دوستان وزارت ارشاد بودند و پاسخ میدادند، شاید بهتر بود و ما به نیات آنها آگاه نیستیم تا برآوردی از میزان فایده حضورشان در این نمایشگاه به دست دهیم. در عین حال اینطور هم که میگوئید پروپاگاندا نبود؛ بالاخره 5، 6 نفر از وزارت ارشاد آمدند، ولی چون در غرفه ارشاد، رفت و آمد زیاد بود، این تلقی به وجود آمد که نکند همه اینها با ارشاد رفته باشند آنجا؟ تا جایی که من می دانم 5، 6 نفر از مدیران ارشاد بودند که هر کدامشان با این مسئله بستگی داشتند. در هر حال سرپرست معاونت امور فرهنگی میخواست که در نمایشگاه حضور داشته باشد تا تصویر روشنتری برای حضور بهتر در دوره بعد داشته باشد و بقیه آدمهایی هم که بودند، بیارتباط با حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت نبودند.
رضایی: آقای اشعری تقریباً همه مدیران معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد در این نمایشگاه حضور داشتند.
اشعری: بله. ولی نمیشود در این رابطه خیلی سختگیری کرد.
* سئوال من این است که خروجی این حضور متکثر برای نشر ایران چه بود؟ ارزیابی شما چیست؟
اشعری: باید از خودشان بپرسید. ما خیلی در جریان اینکه تک تک این آقایان چه موفقیتهایی برای نشر ما آوردند، نیستیم.
رضایی: من قبل از اینکه به این مسئله بپردازم، به بحث قبلی یعنی ثبات مدیریت برگردم؛ این مسئله نه تنها در مدیران هست، بلکه در زیرمجموعههایشان هم هست. یعنی یک کارمندِ شاید رده 4 و 5 نمایشگاه کتاب فرانکفورت بعد از سه یا چهار یا پنج سال همچنان پشت آن میزش نشسته و به سئوالات جواب میدهد. این حُسنهایی هست که متاسفانه در نمایشگاه کتاب تهران نیست و متاسفانه حتی در سطح مدیران هم شاهد دوام چندانی نیستیم. نکته دوم اینکه آنطور که من دیدم تقریباً تمام مدیران معاونت امور فرهنگی در نمایشگاه امسال کتاب فرانکفورت حضور داشتند. سالهای قبل هم کم و بیش مدیرانی از ارشاد در این رویداد بودهاند. من امیدوارم این حضور پررنگ بهترین دستاورد را برای مملکت ما و برای نمایشگاه کتاب تهران داشته باشد، اما اینکه چه تاثیراتی داشته، همانطور که آقای اشعری گفتند باید از خودشان بپرسید.
* آقای اشعری پیشنهادی که در نمایشگاه امسال کتاب فرانکفورت از سوی شما مطرح و بعداً توسط آقای اسماعیلی (سرپرست معاونت امور فرهنگی) تکمیل شد، افزایش فضای نشر ایران بود. آیا چنین چیزی با مقررات نمایشگاه کتاب فرانکفورت منطبق است؟
اشعری: خیلی از کشورها این کار را کرده بودند؛ تا جایی که من میدانم ترکیه، اندونزی، امارات متحده عربی و تایلند از جمله آنها بودند؛ منتهی نه دولت آنها بلکه اتحادیه ناشرانشان به نمایشگاه آمده بود. معنای حرف من هم این نیست که ما فقط یک غرفه داشته باشیم؛ میتوانیم یک غرفه در بخش کودک و نوجوان داشته باشیم و یک غرفه در بخش عمومی نمایشگاه. من این موضوع را به آقای عظیمی گفتم و بعداً هم که آقای اسماعیلی متوجه شد، ایشان هم پذیرفتند و قرار شد برای دوره بعدی نمایشگاه فضایی را از ابتدا رزرو کنند. البته بعداً در جلسهای که در تهران برگزار شد، نظر دوستان ناشر که به نظر من هم نظر درستی است، این بود که این کار بشود، ولی نه با محوریت دولت. یعنی غرفه ایران را یک غرفه دولتی جلوه ندهیم و تشکلهای نشر آن را اداره کنند. این نوعی همکاری صنوف هم هست. نکته دیگر اینکه این نمایشگاه را حدود 8000 خبرنگار پوشش رسانهای میدادند که از ایران تنها یک یا دو نفر از واحد مرکزی خبر آن هم حدود یک ساعت آنجا حضور داشتند. بهتر است برای این مسئله هم فکری اندیشیده شود.
رضایی: قطعاً نمیتوان همه ناشر ایرانی را در غرفه ایران جمع کرد. به دو دلیل؛ اول اینکه شاید از نظر وزارت ارشاد ضرورتی نداشته باشد که بعضی از ناشران در غرفه ایران باشند و دوم اینکه برخی ناشران تمایلی به این نحوه حضور نداشته باشند. متاسفانه ما خیلی زود جوگیر میشویم و خیلی زود هم یادمان میرود؛ من معتقدم که بحث نمایشگاه کتاب فرانکفورت در کشور ما الان داغ است و فراموش میشود تا حوالی مهر ماه سال بعد. همین الان عدهای رفتهاند در این نمایشگاه، غرفه سال آیندهشان را رزرو و پولشان را هم پرداخت کردهاند. ایران هیچ وقت نمیتواند غرفهای خاص ایران داشته باشد و همه ناشران را هم در آن جمع کند. به نظرم اگر قرار بر هدفگذاری است، باید این کار در جلسات کارشناسی انجام شود و صرف برگزاری یک جلسه که مثلاً دستاورد نمایشگاه چه بود، فایده ندارد. ما اگر حرفی هم میزنیم برای سرفرازی بیشتر کشورمان در این آوردگاه بزرگ است و به همین خاطر فکر میکنم تحمل دوستان ارشاد باید بیشتر از اینها باشد.
وزارت ارشاد باید برنامهریزی برای حضور بخشهای مختلف را به انجمنهای مختلفی که در این زمینه فعالیت دارند، واگذار کند؛ بخش کودک را به انجمن فرهنگی ناشران کودک، بخش کتابهای عمومی را هم به انجمن ناشران عمومی بدهند و بخشی را هم به عنوان غرفه ایران به فعالیتهای فرهنگی مرتبط با کشورمان بپردازند. موسسات دولتی و غرفههای دولتی که میخواهند دستاوردهای خودشان را در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به نمایش بگذارند، در این غرفه که در سالن کشورها است، فعالیت داشته باشند. به نظرم این بهتر از آن است که همه ناشران یک جا جمع شوند.
اشعری: من هم با نظر آقای رضایی موافقم، ولی نباید تفرقه زیادی بین ناشران ایرانی به وجود بیاید.
رضایی: باید از همین الان برای دوره بعد نمایشگاه برنامهریزی داشته باشیم. خوشبختانه ما در حوزههایی مانند کتاب کودک فعالیت موثری داریم. حتی در زمینه کتابهای علمی هم ما نویسندههایی را داریم که کتابهایشان توسط ناشران اروپایی چاپ و در این کشورها تدریس میشود. پس چرا نباید در نشستهای بسیار مفیدی که در فرانکفورت برگزار میشود، حضور موثر داشته باشیم؟ ما باید به انجمنهایی که در ایران فعالیت میکنند، مسئولیت بدهیم و بعد هم از آنها بخواهیم که درباره عملکردشان گزارش بدهند؛ هم به مردم هم به دولت. لزوماً نباید فضای بزرگی گرفت؛ میتوان مثل خیلی از کشورها که ناشرانشان در یک غرفه، فضای نشر را با همدیگر سهیم میشوند، همکاری داشت. این مسئله به خصوص در نمایشگاه کتاب لندن، زیاد اتفاق میافتد. ما میتوانیم همان فضای غرفه ایران را که ظاهراً فضای بزرگی است، در اختیار ناشران کوچکتر قرار دهیم که خروجی کارشان خوب است، اما توان تامین هزینههای حضور در نمایشگاه را ندارند.
ادامه دارد....
نظر شما