به گزارش خبرنگار مهر، با کامپیوتر مدرسه و با نرمافزار تخته هوشمند (GS BOARD) مشغول طراحی برنامه درسی خود برای جلسه آینده هستم. یکی از دانشآموزان به سراغم میآید و از من میخواهد به کلاس 3/2 بروم. میگوید: مانیتور کلاس دچار مشکل شده و خانم معلم میخواهد برای تدریس خود از آن استفاده کند.
به همراه او به کلاس میروم. در میزنم و وارد کلاس میشوم. دانش آموزان بر میخیزند. معلم کلاس به من خوشامد میگوید و مشکل خود را مطرح میکند. به مانیتور نگاهی میاندازم. به برق متصل است ولی صفحه مانیتور چیزی نمایش نمیدهد. به سیم رابط پشت آن نگاهی میاندازم. در همین هنگام نوشتههای کنار تابلوی هوشمند کلاس، نظرم را به خود جلب میکند.
معلم مطالب تدریس خود را با گچ، در گوشه باقی مانده از تخته سیاه (20 سانتی متر) یادداشت کرده است. به گوشه سمت راست تخته هم نگاهی میاندازم آنجا هم به همین امر مبتلاست. معلم خطاب به دانش آموزان میگوید: خوب بچهها! میخواهم نوشتههای سمت چپ را پاک کنم. یادداشت کردهاید؟
تعدادی اعتراضکنان میگویند نه و عدهای هم بله میگویند و کلاس آشفته میشود. با فریاد معلم همه خاموش میشوند.
خوب، بالاخره معلوم شد، مانیتور چرا تصویر نداشت. پیچهای سیم رابط پشت آن، نیاز به محکم کردن داشت.
کارم تمام میشود و تصویر مانیتور به نمایش در میآید. معلم از من سپاسگزاری میکند و به بچهها مژده میدهد که میخواهد فیلمی را برای آنان به نمایش بگذارد.
صدای شادی بچهها فضای کلاس را پر میکند. صدایی را از بین دانش آموزان میشنوم که میگوید: آخیش بالاخره از نوشتن راحت شدیم.
در کلاس را میبندم و بیرون میآیم. به کنار کامپیوتر میز کارم بر میگردم. افکارم، افکار دقایق پیش نیست. آنچه دیدهام مرا به فکر واداشته است. با خود میاندیشم که: آیا هدف از هوشمند سازی کلاسها همین بود که از تختهای با امکاناتی چنین گسترده، تنها برای نمایش فیلم استفاده کنیم و همان روش تدریس سنتی و کتاب و گچی گذشته را ادامه دهیم؟
در حالی که جامعه جهانی با سرعت به سمت اطلاعاتی شدن پیش میرود. ما برای این که از این قافله عقب نمانیم چه کردهایم؟ آیا در جریان تولید اطلاعات جهانی سهمی داشتهایم؟
باید گفت که شرایط نوین دنیا میطلبد که هم ما و هم دانش آموزان ما بیاموزند که در این جامعه جهانی اطلاعات، چگونه اطلاعات را تولید و چگونه از آن بهره برداری کنند.
باید بدانیم که ایجاد مدارس هوشمند، یکی از الزامات و ضرورتهای ورود به این جامعه جهانی بوده است و البته این امر میبایست با سرعت بیشتری انجام شود. میبایست دیگر کتاب و تخته سیاه و آزمونهای مداد و کاغذی را کناری بگذاریم و با ابزارها و فناوریهای بهروز دنیا، در این عرصه گام برداریم.
فاصله زیاد تا رسیدن به هوشمندسازی
استفاده از تختههای هوشمند، خریداری چند دستگاه رایانه برای مدارس و اتصال به شبکه ملی اینترنت، گامهایی است که آموزش و پرورش در این راستا برداشته است. ولی هنوز تا رسیدن به آنچه باید باشد، فاصله بسیار زیادی است.
مدرسه هوشمند دارای پارامترها و اهداف گستردهای است. در تعریف این نوع مدارس گفته شده است که: «مدرسه هوشمند یک مدرسه و محیط آموزشی فیزیکی است، که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه است و محتوای بیشتر دروس الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن نیز هوشمند است و در فرایند آموزش، به تفاوت استعداد و توانایی دانشآموز توجه میشود.»
با تعاریفی که از مدارس هوشمند ارائه شده است، این پرسش به وجود میآید که: کدام یک از مدارس ایرانی هوشمند هستند؟ در حالی که هنوز معلم در کلاسهای درس حرف اول را میزند و هنوز دفتر تمرین روزانه، پل ارتباطی بین معلم و آموختههای دانش آموزان است و امتحانات کاغذ و ورقی، وسیله سنجش و ارزیابی این آموختهها است و هنوز بسیاری از معلمان مبانی اولیه رایانه و برنامه نویسی را نمیدانند و همان طور که در ابتدا بیان کردم کلاس هوشمند تبدیل میشود به کلاسی شیک و زیبا همراه با انواع ابزار هوشمند سازی ولی تدریسی سنتی و معلم محور.
تدریس سنتی توسط معلمان
مسألهای که در اینجا مطرح میشود این است که در این روند رو به رشد الکترونیکی شدن تعلیم و تربیت، معلمان گرامی تا چه اندازه هم گام با این جریان سریع حرکت میکنند؟ مشکل اساسی اینجاست که ما ابزار را به مدارس وارد کردهایم.
اما بیشتر مدیران و معلمان هنوز نمیدانند، در این کلاسها باید چه کاری را انجام دهند. چون بر اساس تعاریف، مدرسه و کلاس هوشمند، علاوه بر استفاده از امکانات فیزیکی و سایر امکانات رایانهای و فنآوریهای روز دنیا، محتوای درسها الکترونیکی بوده و ارزشیابی و نظارت سیستم نیز میبایست به صورت هوشمند عمل کند و این در حالی است که هنوز بسیاری از معلمان به شیوه سنتی تدریس میکنند و حاضر نیستند که هم پای این جریان حرکت کنند.
شاید برخی از معلمان در پاسخ بگویند: با وضع سیستمهای مخابراتی و اینترنتی در کشور ما آیا امکان راهاندازی این مدارس و پیشبرد اهداف براساس اصول اولیه آن، وجود دارد؟
و یا اینکه بگویند: وجود یک دستگاه رایانه در منازل دانشآموزان و معلمان از دیگر ملزومات این مدارس و جریان هوشمندسازی است، اما زمانی که در گوشه و کنار کشورمان هنوز هستند دانشآموزانی که به علت فقر مالی پدر خانواده، بدون کیف به مدرسه میروند و قدرت خرید لوازم التحریر را ندارند، خرید یک سیستم رایانهای جزو آرزوهای محال دانشآموزان است. با این حساب تا چه حد میتوان به راهاندازی مدارس هوشمند در کشور امیدوار بود؟
در پاسخ به این عزیزان باید گفت که ما نیز از این محدودیتها آگاه هستیم و با روشهای سنتی دوران تحصیل خود را سپری کردهایم. ولی اکنون، بیشتر مدارس استان ما حداقل به یک دستگاه رایانه و حداقل یک دستگاه ویدئو پرژکتور مجهز هستند.
ما چگونه از آنها استفاده می کنیم. روش تدریس ما تا چه اندازه با روش تدریسهای سنتی گذشته متفاوت است؟ آیا برای یک بار هم که شده به صورت الکترونیکی تدریس خود را ارائه میدهیم؟ به عنوان یک معلم تا چه حد با فناوری روز دنیا، آگاه هستیم؟ آیا از مهارت مقدماتی چگونگی استفاده از رایانه، طراحی برنامه درسی الکترونیکی و شبکی ملی اینترنت برخوردایم یا اینکه منتظر نشستهایم تا کسی دست ما را بگیرد و به این جریان رو به رشد دنیای اطلاعات، وارد کند.
آیا وجود برخی محدودیتها، ما را از یافتن راهکارهایی برای مرتفع ساختن آنها بینیاز میسازد؟ یا اینکه وظیفه ما را به عنوان یک معلم و یکی از بازوهای توانمند عرصه تعلیم و تربیت، در مواجهه با این جریان سنگینتر میکند؟
..............................
کلثوم حسنخانی
نظر شما