نشست نقد و بررسی رمان «ماه به روایت آه» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد با حضور نویسنده و صادق کرمیار و با اجرای شهرام شکیبا عصر روز سهشنبه 7 آذر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این مراسم صادق کرمیار نویسنده در سخنانی با تشکر از جمعیت حاضر در سالن برای شرکت در چنین نشستی گفت: در زمانهای که مردم برای موضوعات بسیار دم دستی و یا حتی موضوعی مثل خریدن مرغ صف میکشند، اینکه ببینیم جمعیتی جمع شدهاند و میخواهند در مورد کتاب بشنوند قابل تقدیر است.
پس از این صحبت کرمیار، شهرام شکیبا مجری این برنامه در تایید صحبتهای کرمیار گفت: برخلاف همه برنامه ریزیها و تلاشها مردم ما هنوز مسلمانند و شیعه و از قضا کتاب هم میخوانند و این مهمترین انگیزه برای پرداختن به کار دینی در ادبیات است و امیدوارم هرکس که خواست چراغ این کار و ناشری مثل نیستان را پف کند، ریشش بسوزد.
در ادامه صادق کرمیار با بیان اینکه این کتاب به دلایل تکنیکی فراوانی رمان به شمار میرود، گفت: رمان به طور معمول زندگی یک آدم را از تولد تا مرگ دنبال میکند و کتاب ابوالفضل زرویی نیز این گونه است. البته او زوایای دید متغیری را برای کتابش به کار برده و کمی هم تخیل را به آن وارد کرده. البته شخصیتپردازی کار او هم بسیار دقیق است و مبتنی بر اسناد تاریخی .
وی ادامه داد: این کتاب از حیث بیان اطلاعات تاریخی به قدری دقیق است که میشود در آن از زمان پیدایش بنیهاشم تا پایان عمر حکومت بنی امیه نشانههایی را با بیانی شیوا و شیرین یافت. در واقع باید بگویم نقاط عطف تاریخ اسلام بادقت و شناختی ستودنی در این کتاب عنوان شده است.
نویسنده رمان «نامیرا» افزود: البته برای خواننده رمان مهم نیست که نویسنده چقدر برای نوشتن کتابش تحقیق کرده و چه متونی را زیرورو کرده است. او فقط دوست دارد از آنچه میخواند لذت ببرد و این به معنی آن است که نویسنده جدای از مشقت پژوهشی باید در کار نوشتن هم بسیار خبره باشد.
کرمیار افزود: به اعتقاد من این کتاب تنها برای شناخت صرف حضرت عباس (ع) نوشته نشده است. این کتاب ما را با انسانهایی آشنا میکند که به عنوان خواننده میتوانیم از شخصیت آنها و آشنایی با آن لذت ببریم و حتی گاهی تعجب کنیم. مثلاً شخصیتی مانند شبث ابن ربعی که شخصیت بسیارعجیبی در تاریخ اسلام است با زاویه دید بسیار جدیدی در این کتاب دیده شده است.
کرمیار در ادامه با اشاره به ماجرای نگارش این کتاب گفت: آقای زرویی شعربلندی در مورد حضرت ابوالفضل (ع) دارد که بر خلاف سایر آثار او بسیار جدی و زیباست؛ به محض اینکه سیدمهدی شجاعی این شعر را خواند، خواستار دیدار با زرویی شد و بعد از آن به او پیشنهاد نوشتن این رمان را داد. من البته جزو مخالفان این پیشنهاد بودم. به شجاعی گفتم شاید برای زرویی نگارش یک قصیده بسیار بلند آسانتر از رمان باشد، اما وقتی که این متن را خواندم دیدم که چقدر فردی مثل شجاعی هوشمند بوده است و زحمتهای زرویی هم چقدر خوب نتیجه داده است. به ویژه اینکه زمانی شجاعی به زرویی پیشنهاد نگارش این کتاب را میدهد که خودش در حال نوشتن کتاب «سقای آب و ادب» هم بود که اگر هر نویسنده دیگری جای او بود به همکارش پیشنهاد نگارش کتابی را نمیداد که در موضوعش خود او در حال نوشتن است.
کرمیار در پایان عنوان کرد: مقولهای به نام طنز مذهبی به طور جدی در کشور ما شکل نگرفته است. البته حوزه بسیار خطرناک و دشواری است و تا آنجا که من میدانم تنها خود سیدمهدی شجاعی بوده است که توانسته به این وادی قدم بگذارد. من به آقای زرویی پیشنهاد میکنم که از این پس به این مقوله وارد شود و جدیتر دنبالش برود.
نظر شما