خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : ناسيوناليسم پديده بسيار مهمي است كه گرچه ممكن است مترادف با مهين پرستي و عشق به كشور باشد ولي به مفهوم امروزي آن پديده نسبتا جديدي است كه در ابعاد مثبت و منفي در قرون اخير ظاهر شده است. در بعد مثبت، ناسيوناليسم را مي توان رشته اي مركزي دانست كه مفاهيم كشور، ملت و دولت ملي را به يكديگر پيوند مي دهد و به مردم حس هويت ملي مي بخشد و بدين ترتيب انگيزه تلاش در راه توسعه و رفاه را فراهم مي آورد.
به عقيده صاحبنظران، ناسيوناليسم با اين انديشه كه كشور به شهروندان تعلق دارد، قدرت بايد در نهايت در دست مردم باشد و سياستمداران تنها ابزار خدمتگزاران واقعي مردم هستند، دموكراسي را تشويق مي كند. علاوه بر اين ناسيوناليسم بر حق تعيين سرنوشت نيز تاكيد مي ورزد. شايد شگفت انگيز ترين تحولات سده بيستم ظهور ملت هاي جديد در سر تا سر كره زمين باشد.
از سوي ديگر، بعد افراطي اين كليت نيز پيامدهاي خطرناكي در طول اين دهه داشته است. ناسيوناليسم افراطي در كشورهاي اروپايي زمينه رشد مساعدتري داشته است. چون بيشتر اين كشورها دولتهاي ملي اي هستند كه از مردماني تشكيل شده اند كه به گروه قومي يگانه اي تعلق دارند و ممكن است ملت خود را در معرض خطر مستمر كشورهاي ديگر بدانند. در دنيايي كه صلح در آن جايي ندارد، نهادها يا مليت هاي ديگر، فرهنگهاي مكمل با سنت هايي كه يك محله را تشكيل مي دهند نيستند، بلكه بستر رقابت هستند. آموزش تاريخي با هدف تبرئه يا ستايش تاريخ خويش نيرويي است كه ناسيوناليسم افراطي را مي آفريند.
در مجلدات اول و دوم اين مجموعه، ناسيوناليسم در رابطه با مفاهيمي چون: انقلاب، امنيت، جنگ، باستانشناختي، تاريخ، جنسيت، سرمايه داري و مدرن سازي مورد بحث قرار مي گيرد.
جلد سوم نيز به گونه اي تنظيم شده است كه در آن مفاهيم، جنبش ها و شخصيت هايي كه در ابعاد گوناگون تكوين اين فرايند نقش داشته اند مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
نظر شما