پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۹ آذر ۱۳۹۱، ۱۵:۱۷

یادداشت کامران شرفشاهی/

کوچ «خلیل»؛ بهانه به دورها نگریستن و گریستن

کوچ «خلیل»؛ بهانه به دورها نگریستن و گریستن

خبر تلخ و تکان دهنده کوچ خلیل عمرانی در صبحی باران زده رنگ بهت و حسرت داشت و بهانه‌ای بود برای به دورها نگریستن و گریستن.

به گزارش خبرگزاری مهر، کامران شرفشاهی شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی پس از عروج خلیل عمرانی شاعر آئینی یادداشتی به این شرح نوشته است؛

خبر تلخ و تکان دهنده کوچ خلیل عمرانی در صبحی باران زده رنگ بهت و حسرت داشت و بهانه‌ای بود برای به دورها نگریستن و گریستن.
 
واپسین سفر بی بازگشت او بسیار زود و نابه هنگام بود، سفری که تمام دوستان و آشنایان را غافلگیر کرد و هنوز پذیرفتن این واقعیت دردناک و توانفرسا بسیار دشوار است که دیگر آن مرد صمیمی و دلباخته با آن نگاه دردناک مهربان از بین ما رخت بربسته است و دیگر شعرهایش را با آن لب های همیشه متبسم و آن صدای گرم و دریایی برای ما زمزمه نخواهد کرد.
 
اینک که او بار سفر بسته و از زندان تن رهایی یافته و به آسودگی رسیده است، ماییم و مرور خاطرات خوب و دیرین او که در قلب های ما همیشه جاودانه است و در زیر بار این مصیبت جانفرسا، دل می‌سپاریم به میراث ارزشمند او که یادگارهایی هماره گویا و ماندگارند.
 
خلیل عزیز معلم بود و معلم ماند و پرواز زودهنگام و ناباورانه او آخرین شعرش بود که یادآور این نکته است که نباید بر بقای عمر ناپایدار حساب ویژه‌ای باز کرد و باید قدر دوست‌ها و دوستی‌ها را بیشتر شناخت و هر لحظه مهیای سفر بود.
کد خبر 1761822

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha