به گزارش خبرگزاری مهر، پیش فرض معناداری نزد گذشتگان یکی معنادار بودن مفردات و دیگری رعایت نکات و قواعد نحوی و دستوری است، ولی امروزه یکی از مسائل عمده در معرفتشناسی دینی اثبات معناداری گزارههای دینی است و معنادار بودن و بی معنائی این گزارهها به سرنوشت و سعادت بشر گره خورده است.
در واقع در کلام سنتی تعیین صدق و کذب گزارههای دینی محل اصلی مناقشه بود و هیچکس در اصل معناداری گزارههای دینی تردید روا نمیداشت، اما با پیدایش مکتب پوزیتیویسم منطقی عدهای از فلاسفه تحلیلی مشرب اصل معناداری گزارههای دینی را مورد تردید قرار دادند و با ارائه معیاری به نام "اصل تحقیقپذیری" مدعی شدند که گزارههای دینی فاقد محتوا و مضمون معرفت بخشاند و بر هیچ امر واقعی دلالت ندارند و از اینرو حکم یا تصدیق به معنای دقیق کلمه به شمار نمیآیند.
پوزیتیویسم منطقی به سرعت به مکتبی فراگیر تبدیل شد، ولی به همان سرعتی که در ابتدا رشد کرد با مواجه شدن با مشکلات متعدد تقریبا" از میان رفت، هرچند تأثیراتی بر نحوه تفکر و استدلال و منطق زبان گذارد. اصلیترین آموزه آن مکتب یعنی اصل تحقیقپذیری معنا گزارههای متافیزیک، اخلاق و الهیات را مورد هجوم قرار داد.
اینها مدعی شدند که این گزارهها نه تحلیلیاند و نه به لحاظ تجربی تحقیقپذیر پس فاقد معنای شناختاریاند و مضمون معرفتبخش ندارند، البته در این میان پارهای از فیلسوفان تحلیلی مشرب معیارهای دیگری برای معناداری ارائه دادند، ازجمله برخی معیار کم ادعاتر تاثیرپذیری و برخی نیز معیار ابطالپذیری را به میان آوردند و عدهای نیز نظریات غیرشناختاری و کارکردگرایانه را در باب گزارههای دینی مطرح نمودند.
باید توجه داشت که ملاک تحقیقپذیری و جانشینهای تجربی آن نمیتواند ملاک معناداری گزارههای دینی باشد و برای بررسی معناداری این گزارهها از ملاک واحدی نمیتوان استفاده کرد و اگرچه برخی از گزارههای دینی ناظر به واقع و واجد مضمون معرف بخشاند، ولی این گزارهها میتواند سمبلیک (نمادی)، تمثیلی و ... باشد.
هدف نگارنده در این نوشتار اثبات این مطلب است که برای بررسی معناداری گزارههای دینی از ملاک واحدی نمیتوان استفاده کرد، گزارههای دینی فیالجمله و با توسع در معنای تجربه آزمون پذیرند، ولی تحقیقپذیری یا ابطالپذیری تجربی نمیتواند ملاک معناداری گزارههای دینی باشد، دیگر اینکه برخی از گزارههای دینی ناظر به واقع بوده و مضمون شناختاری دارند و اهمیت این بحث نیز زمانی آشکار میشود که بدانیم بحث معناداری گزارههای دینی یک بحث اساسی در معرفتشناسی دینی است و معنادار بودن وبیمعنا بودن این گزارهها به سرنوشت و سعادت بشر گره خورده است.
این نوشتار در سه فصل تنظیم شده؛ در بخش کلیات سعی شده تا جایگاه بحث تا حدودی روشن گردد. در فصل اول پیشینیه ملاک تحقیقپذیری در فلسفه و الهیات مورد بررسی قرار گرفته و در ابتدای این فصل چگونگی شکلگیری مکتب پوزیتیویسم منطقی و به دنبال آن ازهم فروپاشی آن و دامنه نفوذ اندیشههای آن مورد بررسی و تحلیل واقع شده و به دنبال آن بحثی در مورد مهمترین آموزه این مکتب یعنی اصل تحقیقپذیری صورت گرفته است و تفاسیر متعددی که از این اصل به عمل آمده و جرح و تعدیلهای انجام شده در آن تا ارائه نظریه تأییدپذیری یا تحقیقپذیری خفیف مورد بحث و بررسی واقع شده است.
در فصل دوم، یکی از نظریات مهم دیگری که بهعنوان ملاک معناداری مطرح شده، یعنی ملاک ابطالپذیری و نظریات سه فیلسوف دین برجسته در این مورد فلو، هرومیچل، مطرح گردیده و مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. در ادامه این فصل، نظریه تحقیقپذیری فرجام شناختی جان هیک که هم از نظر تاریخی مؤخر از ابطالپذیری است و هم منطقاً متوقف بر آن میباشد، مطرح گردیده و شرایطی که هیک در مورد اثبات ذکر میکند مورد تحلیل واقع شده است. در فصل سوم، نقدهای وارد شده بر دیدگاهای اثبات ابطال بیان گردیده و در آخر نیز دلایلی که باعث افول این مکتب گشت، مطرح شده است.
فهرست مطالب اصلی کتاب حاضر عبارت است از: فصل اول: پیشینه ملاک تحقیقپذیری در فلسفه و الهیات، فصل دوم:نظریه ابطالپذیری، فصل سوم: نقد و بررسی ملاک تحقیقپذیری و ابطالپذیری.
«معناداری گزارههای دینی (نقد و بررسی ملاک تحقیقپذیری)» تألیف محسن نقدعلی به همت انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) به بهای 45000 ریال منتشر شد.
نظر شما