دکتر حسین باهر، استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی در مورد اینکه الگوسازی یکی از راهکارهای اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود در این خصوص چه افرادی میتوانند مطرح باشند؟ به خبرنگار مهر گفت: فردی که میخواهد الگو باشد و یا اینکه الگو میشود ویژگیهای مطلوبی دارد که در آن زمینهای که الگو است مورد رغبت دیگران و فرهنگ جوانان میشود.
وی افزود: برای مثال در کل بشریت گفته شده ابراهیم(ع) الگوی شماست ادیان ابراهیمی هم همه تأسی به حضرت ابراهیم میکنند در قرآن هم آمده، همچنین امت ابراهیم هم برای دیگر امتها الگو قرار گرفته است. در زمان پیامبر هم خود پیغمبر الگوی مسلمانان بود ولکم فی رسول الله اسوة حسنه؛ یعنی از برای شما الگویی نیکو برای شما قرار دادیم. معلوم میشود که الگو باید ویژگیهایی داشته باشد که افراد به آن تأسی کنند.
این جامعه شناس ادامه داد: الگو هم میتواند مثبت و هم منفی باشد. آن ویژگیهای متناسب با مطلوبیت افراد تأثیرپذیر است که از فردی الگو میسازد. باید در هر زمینهای الگوی مثبت ارائه دهیم و تأثیر آن را بر روی افراد تأثیرپذیر اندازه بگیریم. این کار حسنه است پیامبر هم انجام میداد.
وی در ادامه سخنانش تأکید کرد: الگوی منفی هم اثرش از الگوی مثبت بیشتر است یعنی امروزه ما قبیلهای داریم که شیطان پرست هستند که برای برخی ها جاذبه ایجاد کرده است. در ایران در ورزش مرحوم تختی و پوریای ولی را داریم که در بعد جسمانی و روحانی جهان پهلوان بودند. در سطح دانشگاه و جامعه و جهان و تاریخ هم الگو داریم. ما از یکدیگر تأثیر میپذیریم و تقلید میکنیم بحث الگو یکی از مراتب مستقیم در آموزش و پرورش است.
باهر اظهارداشت: کودک وقتی به دنیا میآید مادر الگویش است و بعد پدر الگویش میشود و بعد در محیط خارج از خانه دوستان و هم بازیها الگو میشوند و بعد که مدرسه میرود معلم و ناظم و مدیر و در سطح محله بزرگترها و نام آشناها وشناخته شدههای محله بعد هم در سطح کشور و جهانی و بالاتر در سطح تاریخی الگو میپذیرد. هر چه سطح بالاتر میرود نیاز به الگوی بالاتر داریم.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی در مورد اینکه تأثیر ناهنجاریهای اجتماعی نظیر زورگیری و قتل و درگیری و... بر امنیت ذهنی و روانی افراد جامعه چیست هم اظهار کرد: آدمها یا در قبال ناهنجاریها بی تفاوت هستند. به جای اینکه بگوید چرا جامعه باید به سمتی برود که به جای کار، کارد بکشد بگوید به من ربطی ندارد. یک عده ناهنجاریها را تشدید میکنند مثلاً حتی از اعدام شدن تبهکاری بت میسازند و او را علم میکنند لذا اعدام تأثیر منفی هم دارد. یک عده هم در پی از بین رفتن ناهنجاریها هستند و برایشان دشوار است که قبول کنند ناهنجاری در جامعه وجود داشته باشد.
باهر در پایان یادآورشد: پس آدمها در سه دسته صراط المستقیم و دسته غیر المغضوب علیهم و دسته والضالین هستند. بستگی به این دارد که در کدام دسته قرار بگیرند. اینکه ما مجبور یا مختاریم که در یکی از این دستهها باشیم خود بحث دیگری است.
نظر شما