به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی نسخه تصحیح شده «رساله در مناقب خداوندگار» سهشنبه شب 3 بهمن با حضور محمدعلی موحد، صمد موحد، توفیق سبحانی، ضیا موحد، مریم حسینی و علیاصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
توفیق سبحانی در این برنامه گفت: یک بار یک ناشر ترک به من حرفی زد که من آن را برای شما بازگو میکنم. این ناشر به من گفت: شما ایرانیها پول دارید ولی نمیدانید چگونه خرجش کنید. آخر این چه کتابهایی است که درباره مولوی چاپ میکنید؟ من سال پیش کتاب «باغ سبز» را برایش بردم. آن وقت بود که گفت: هان! به این میگویند کتاب! دست آقایان موحد درد نکند که کار تصحیح «رساله در مناقب خداوندگار» را انجام دادند. البته دیر کردند، ولی با این که دیر آمدند، شیر آمدند. چون محتوا و هر مولفه دیگر این کتاب سر جای خودش است.
وی افزود: رساله سپهسالار یکی از رسالههایی است که متنش از نظر ادبی در مسابقه با مناقبالعارفین چندان موفقیتی ندارد، ولی ولدنامه یا ابتدانامه کمی هنرمندانه و مصنوع موضوعات را دنبال کرده است. جا دارد از آقای افشین وفایی هم که نسخهای در این زمینه تصحیح کرده، یاد کنیم؛ چون واقعا به صورت دقیق زحمت کشیده است. او در تصحیحش دنبال خیلی چیزها رفته و از مزایای نسخه تصحیحشدهاش هم این است که آقای موحد در مقدمه کتاب «رساله در مناقب خداوندگار» اشارهای کرده که این نسخه در واقع جیب غیب است.
این مولویشناس همچنین گفت: این کتاب مقدمهای دارد، ولی افرادی که به مولوی علاقهمند هستند، باید چند نکته درخور را در رساله سپهسالار به علاوه توضیحاتی که در پایان آن آمده، بخوانند. این رساله ابتدا در سال 1286 قمری در کامپور هندوستان و با اسامی مختلفی هم چاپ شده است؛ مانند رساله سپهسالار یا مناقب خداوندگار. این کتاب در ترکیه چاپ نشده است، ولی بارها ترجمه شده و اولین ترجمهاش هم از یک مولویشناس است.
سبحانی در پایان سخنانش گفت: آن ناشری که در ابتدای سخن به او اشاره کردم، از دوستان مرحوم عبدالباقی گورپنارلی است و اگر این بار به دیدنش در ترکیه بروم، حتما نسخه تصحیح شده «رساله در مناقب خداوندگار» آقایان موحد را برایش خواهم برد.
در پایان این برنامه نیز، مریم حسینی گفت: تذکرهنویسی و مقامنویسی سنتی بوده است که برای شاعران اتفاق میافتاده است که جدا از کتابهای تذکرةالاولیایی هستند که به صورت کلی نوشته میشدهاند. از کتابهایی که به طور خاص درباره یک عارف نوشته شدهاند، میتوان به اسرارالتوحید اشاره کرده که درباره ابوسعید ابوالخیر است و توسط نوادهاش نوشته شده و به اندازه رساله سپهسالار خواندنی است. غیر از این کتاب هم کتابی درباره احمد جام داریم که اتفاقاتی که در آن ثبت شده، به مناقبالعارفین نزدیکتر است تا رساله سپهسالار.
این محقق گفت: آنچه سلطان ولد درباره پدرش نوشته، خیلی واقعگرایانه است چون سلطان ولد در بسیاری از صحنهها حضور داشته است. متن ابتدانامه با این که منظوم است، اما از حواشی خاص منقبتنویسی خالی است. فریدون سپهسالار هم در کتابش 40 حکایت از کرامتهای مولانا آورده است. البته آقای موحد در مقدمه اشاره کردهاند که نمیتوان این موارد را کرامت تلقی کرد، بلکه اینها از بزرگواریهای مولانا هستند. برخی از حکایتهایی که سپهسالار در رسالهاش آورده است، کرامت هستند و برخی دیگر نیستند.
نظر شما