آیتالله تسخیری با درک مشکلات اقلیتها و خشونتی که نسبت به آنها صورت میگیرد، با پرداختن به لایههای گوناگون دشواریهای زندگی آنها، تلاش کرده در مجامع و کنفرانسهای بینالمللی، مشکلات اقلیتهای مسلمان را مطرح کند. از این طریق با جلب نظر عموم و ارائة راهکارهای مناسب و کاربردی در رفع بخشی از مشکلات اقلیتها میتوان گامهای موثری برداشت. ایشان مسأله اقلیتها را از دیدگاه آموزههای الهی مورد مطالعه قرار داده و حقوق وتکالیف قومی، مذهبی و زبانی به همراه حقوق و آزادیهای بنیادین آنان را بررسی کرده است. ایشان رویکرد نظامهای به اصطلاح پلورالیسم و مردمسالار غرب را نیز ناقض حقوق اقلیتها دانسته و خواستار عنایت بیشتر جهانی به زندگی اقلیتها و مهاجرین مسلمان است.
به نظر آیتالله تسخیری زندگی اقلیتها در جهان با سه مولفه نژادی، دینی و زبانی شناخته شده و با سه ویژگی تحقیر، تبعیض و تردید پیوند خورده است. آن سه ویژگی موجب تمایز اقلیت از اکثریت شده که در برخی کشورها حساسیتبرانگیز است شاید به همین دلیل ایشان به فراگیری زبان عربی به عنوان کلید فهم قرآن بسیار تأکید دارد.
ایشان در کتب و مقالات خود با عناوینی مانند «نقش سازمان کنفرانس اسلامی در حل مشکلات اقلیتهای اسلامی»؛ «صیانت حقوق اقلیتهای مسلمان اروپا، در پرتو قانونگذاریهای اروپایی و بینالمللی»؛ «فرهنگ جهانی و اقلیتهای مسلمان»؛ «نقش مسلمانان در احیای دینی جامعة روسیه»؛ «نقش مسلمانان در احیای دینی»؛ «اوضاع فرهنگی کشورهای آفریقایی»؛ «اقلیتهای مسلمان میان پایبندی به احکام اسلامی و عمل به ضرورتهای شهروندی»؛ «نمونههایی از پرسشهای اقلیتهای مسلمان و پاسخ به آنها» در رفع دشواری های زندگی اقلیتهای مهاجر و مسلمان گام برداشته و روشنگری کرده است ودر باب هر یک به مقتضای ضرورت و جایگاه سخن گفته است.
چالشهای پیشروی مسلمانان اقلیت
اصولا زندگی اقلیتها به دلیل خودکامگی ذاتی اکثریت، پر مخاطره و همراه با پذیرش آسیبهای امنیتی، ارزشی و معیشتی است. اقلیتهای اسلامی در کشورهای غیر مسلمان در مجموع، یکسوم مسلمانان را تشکیل میدهند که طبعاً بخش عمدهای از جهان اسلام محسوب میشوند. همچنانکه آمار آنان در کشورهایی چون: چین، هند، فرانسه، روسیه وآمریکا بیش از کل جمعیت بسیاری از کشورهای اسلامی است. این امر علاوه بر این که بیانگر کثرت عددی مسلمانها است، نشانگر گوناگونی نژادی، زبانی، فرهنگی و توزیع جغرافیایی آنان بوده و برگستردگی حضور آنها دلالت دارد.
این اقلیتها از سویی دارای ویژگیهای علمی و فرهنگی برجستهای هستند که میتواند در توسعه و ترقی جامعه انتخاب شده، مفید و تأثیرگذار باشند؛ و از سویی دیگر، این گروهها با دشواریها و نگرانیهایی روبرو هستند که چه بسا هویت و ایمان آنها را نشانه گرفته است. از این رو ضرورت ایجاب میکند که نگاه ویژه و آسیبشناسانه به موضوع اقلیتها مبذول شود. ضمن اینکه مقتضی است برای بررسی اوضاع و شرایط آنان نگاه واقعبینانهداشته و از احساسگرایی و یا بزرگنمایی پرهیز شود. از اینرو طرح پیشنهادهایی از قبیل بازگشت اقلیتها به میهن اصلی، نه از سوی کشور مادر عملی است و نه از سوی مهاجرین، قابل پذیرش است.
همه اقلیتهای مسلمان به مبانی اسلام باور داشته و بدان افتخار میکنند. البته این بالیدن به اسلام و احساس حضور آن در عمق جان مسلمانها به معنی دشمنی و چالش با دین حاکم و فرهنگ مسلط، نبوده بلکه همه آنها مجموعه و تابلوی زیبایی را از تنوع و همگرایی به تصویر میکشند. در عین حال آنان با چالشهائی دست به گریبانند.
متاسفانه در آفریقا اکثر دولتها با استفاده از "قدرت نامحدود و به اصطلاح نمایندگی اکثریت" مانع از دستیابی مسلمانان و حتی بسیاری از قبایل موجود در آن کشورها به حقوق خود میشوند. در قاره سیاه، در بیشتر کشورها قانون بر اساس تمایل و خواست دولتها توجیه و تفسیر شده و نهادهای مردمنهاد برای پشتیبانی از شهروندان فاقد امکانات و توانایی کافی برای رویارویی با قدرت دولتی هستند. به عنوان مثال در آنگولا، مسیحیت کاتولیک که اکثریت را نیز ندارد به دلیل تصدی قدرت دولتی، بیداد بسیار بر مسلمانان روا می دارد. مسیحیت تبشیری در واقع بر اساس فعالیت گروههائی شکل گرفته که بر خلاف انتظار به جای دنبالهروی از اهداف الهی و انساندوستانه حضرت مسیح (س)، در جستجوی دنیا بوده و سهمی از دیانت و بزرگواری حضرت مسیح (ع) نبرده اند. این گروهها اکثراً در جهت تحقق اهداف کشورهای متبوع خود تلاش میکنند.
مشکلاتی که مسلمانان با آن روبرو هستند فراوان و گوناگوناند؛ یک سری مشکلات فرهنگی است که در پیوند با ایجاد شک و تردید نسبت به اعتقادات و تزریق یک سری دادههای مبتنی بر ایدئولوژی مادیگرایانه به نسل جوان است. خطر این امر زمانی بیشتر میگردد که در فضای مادّی و بدور از هرگونه معنویت و طی ایجاد حالتی از بیمبالاتی و روحیه انزوا، فرد به دور از خانواده زندگی میکنند. این امر بتدریج موجب بیتوجهی به انجام تکالیف دینی و عدم پرهیز ازمحرّمات دینی میشود و این مساله تأثیرات منفی بسزایی برجای میگذارد. برای مقابله با این پدیده ضروری به نظر میرسد که مسلمانان خود را هر چه بیشتر با آموزهها و مبانی اسلامی آشنا ساخته و بدان پایبندی نشان دهند.
در بررسیهای انجام شده میتوان مشکلات اقلیتهای مسلمان را چنین عنوان کرد.
• دشواری انجام امور عبادی و نیایش جمعی
• مشکلات مربوط به قضایای احوال شخصیه
• مشکل پوشش اسلامی برای زنان مسلمان
• مشکلات آموزشی و تربیتی
• مشکلات اجتماعی و فرهنگی و تاکید بر پذیرش فرهنگ حاکم
ضرورت ارتقاء حقوق اقلیتها
اگر چه در دهههای اخیر، سازمانهای بینالمللی نیز در دهههای اخیر به کمک اقلیتها شتافتهاند و بر آموزش زبان، دین، رفاه و فرهنگ آنها تاکید کرده، آنرا حق مسلم اقلیتها قلمداد میکنند. اما نگاه آنها عموماً فاقد جلوه حقیقتجویانه و معنویتمحور بوده و اقلیتها را صرفاً از آن جهت که گروه متفاوتی را تشکیل میدهند تعریف کرده و مورد بررسی قرار میدهند.
حال آنکه نظریه و رویکرد اسلام به اقلیتها به مثابه یک پاسخ متناسب با قرون و اعصار برای رویارویی با مشکل خودکامگی اکثریت بوده که در جهت هموار کردن بستر مناسب برای تحقق بخشیدن به حقوق اقلیتها است. اسلام با پذیرش مولفههای متفاوت زندگی اقلیتها و پذیرش آن ویژگیهای متفاوت به مفهوم بیطرفی و "دفاع از حقوق اقلیتها" مصداق بخشیده و در طول تاریخ آن را عملی ساخته است. در جهان غرب به دلیل "خودکامگی اکثریت" در قلمرو مردمسالاری و دموکراسی به حقوق اقلیتها تا چند دهه پیش عنایت لازم نشده و آنها متحمل زیانها و مرارتهای بسیار شدند.
بی شک در جهان حاضر نمیتوان کشوری را یافت که شهروندان آن از یک نژاد، دین، فرهنگ و تمدن بوده و هیچ نقطه تمایزی با یکدیگر نداشته باشند. حضور اقلیت در کشورها امری پذیرفته شده بوده و عنایت به آنها نشانگر تمدن و فرهنگ هر کشور است. مسئله رعایت حقوق اقلیتها و رفع تبعیض از آنها، از جمله اموری است که پس از انقلاب اسلامی بدان عنایت شده و برای آن قوانین و مقررات ویژه وضع شده است. همچنین ج.ا.ایران در بسیاری از نشستهای جهانی در مورد حقوق بشر و اقلیتها حضور یافته و حقوق پیروان ادیان الهی را به رسمیت شناخته است.
بررسی قانون اساسی بیانگر این امر است که یک سلسله حقوق اساسی از قبیل تساوی در برابر قانون، محفوظ بودن جان، مال، انتخاب شغل، مسکن، آزادی عقیده، برخورداری از تأمین اجتماعی، اجازه دادخواهی و برخورداری از روند عادلانه دادرسی، حق برخورداری ازآموزش و پرورش، داشتن تابعیت، اجازه مشارکت در اداره امور کشور و تشکیل حزب و انجمن برای همه شهروندان ایرانی صرف نظر از هر نوع وابستگی قومی، زبانی، و مذهبی به رسمیت شناخته شده است. اقلیتهای دینی در ایران دارای احزاب، انجمنها، رسانه و مدارس ویژه خود و نمایندگان آنها در مجلس از حقوق آنها دفاع میکنند.
نوشته: زهرا فهرستی؛ استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
نظر شما