حسینعلی جعفری نویسنده و برگزیده جشنواره داستان انقلاب در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جریان داستاننویسی بر اساس واقعه انقلاب اسلامی در سالهای اخیر اظهار کرد: مطمئنا داستاننویسی بر اساس انقلاب اسلامی میتواند یک جریان اثرگذار و جریانساز در فضای ادبیات امروز ایران باشد؛ به شرط اینکه همه لوازم و ابزار مورد نیاز برای ایجاد آن در نظر گرفته شود تا ادبیاتی مطلوب تولید شود.
وی ادامه داد: یکی از این شرایط این است که نویسنده بتواند به اسناد و مدارک مورد نیازش دسترسی داشته باشد تا شرایط کار نوشتن برای او به معنی صحیح جفت و جور شود، صرف اینکه از نویسنده بخواهیم به دلیل وجود یک جایزه ادبی گرانقیمت به خلق داستان درباره انقلاب اسلامی بپردازد، به نظرم لازم هست ولی کافی نیست، یعنی در درازمدت میتواند اثرگذار باشد، اما در کوتاه مدت به طور قطع ما را به نتیجه دلخواهمان نمیرساند.
جعفری افزود: اگر از ابتدای انقلاب بر این مساله تمرکز میکردیم و برای ادبیات انقلاب برنامه تاییدکننده و جایزهای در نظر میگرفتیم، شاید امروز شاهد اتفاقات بیشتری در این زمینه بودیم، اما در وضعیت فعلی باید منتظر بود و دید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، هرچند که تا الان هم گرایش به این گونه از ادبیات انقلاب اسلامی چندان بد نبوده است.
نویسنده کتاب «ساعتها همه خوابند» در ادامه گفت: کلیشهنویسی در داستان انقلاب امروز را نمیتوان نفی کرد و وجود آن تقریبا درست و پذیرفته شده است. این برمیگردد به وضعیت خود نویسندههای انقلاب اسلامی که از انقلاب چه برداشتی دارند و تاریخ را در بستر آن چگونه میبینند. خیلی از نویسندگان ما هنوز انقلاب را سال 57 میدانند و به این موضوع نمیاندیشند که تمام زمینهها و رویدادهای تاریخی منجر به پیروزی انقلاب را میتوان در بستر داستان دید. بسط ندادن این نوع از نگاه منجر شد که این ماجرا به نحوی که عنوان شد به ورطه کلیشهنویسی بیفتد.
جعفری همچنین به موضوع نوشتن درباره مسائل روز انقلاب اشاره کرد و گفت: درباره مسائل روز انقلاب اسلامی نوشتن کار سختی است و واکنشهای بسیار متفاوتی را دربر میگیرد، مثلا در مورد وقایع سال 88 معلوم نیست اثری منتشر شود یا نشود. پرداختن به یک اثر در مختصات امروز انقلاب نیاز به جسارت در نوشتن دارد و نویسنده باید برای خرج کردن چنین جسارتی مورد حمایت ویژهای قرار بگیرد. من معتقدم نویسندگان امروز انقلاب در پرداختن به مسائل روز آن جسارت کافی را دارند، اما از آنها حمایت کافی نمیشود.
نویسنده کتاب «من سرباز هخامنشی بودم» ادامه داد: این روزها به نویسنده انقلاب میگویند فردی که در داستانت آمده شخصیت سیاسی زنده است و نمیشود دربارهاش حرف زد و یا به صلاح شما نیست که دربارهاش داستان بنویسی. این مرز میان مصلحتاندیشی و جسارت در بیان داستانی هنوز روشن نیست و از نویسنده میخواهند طوری داستان بنویسند که به کسی بر نخورد؛ این یعنی منفعل کردن نویسنده.
وی تاکید کرد: البته منظورم این نیست که تنها مسئولین مصلحتاندیشی میکنند، بلکه خود نویسنده، منقد، ناشر و دوستان حاضر در این فرآیند هستند که به نوعی در نوشتن و انتشار اثری با مختصات روز انقلاب اسلامی تردید میکنند و به فکر مصلحت میافتند.
جعفری در پایان گفت: محدود کردن نویسندگان و جریانهایی که به حمایت از جریان داستان نویسی انقلاب اسلامی میپردازند نیز آفت نویسندگی امروز در حوزه انقلاب اسلامی است. جریان جشنواره داستان انقلاب به نظرم نیاز به این وسعت دید و نظر دارد. باید به شکل و سیاقی مشخص سعی کند افق دید خود را درباره داستان انقلاب و داستان نویسانش و نیز سوژههای مرتبط با آن توسعه بخشد. به نویسنده امروز وقتی میگوییم داستان انقلاب، به دلیل محدوده تعریف شده برای او انقلاب را تنها در همان محدوده زمانی سال 56 و 57 ذهنش تنها در همان دورهها به دنبال سوژه میگردد؛ در حالی که به نظرم میشود این فضا را وسعت داد و این وظیفه کسانی است که متولی فعالیت ادبی در این زمینه شدهاند.
نظر شما