به گزارش خبرگزاری مهر به نقل ازهالیوود ریپورتر، تارانتینو که چهارشنبه شب به جای لئوناردو دی کاپریو برنده امسال جایزه ریویرای این جشنواره، در این مراسم حاضر شده بود، پس از دریافت جایزهاش در جلسه پرسش و پاسخ با جان هورن منتقد لس آنجلس تایمز شرکت کرد و از تجربایتش در باره خلق داستانها و فیلمنامههایش سخت گفت.
تارانتینو با تاکید بر این که همیشه با دست آثارش را مینویسد، گفت: «من که نمیتوانم چیزهای شاعرانه را با کامپیوتر بنویسم». او گفت هرگز در کلاس نویسندگی شرکت نکرده، اما در کلاس بازیگری حضور یافته و در نتیجه به نوشتن با توجه به آموزشهای بازیگری روی آورده است.
این فیلمنامهنویس یادآور شد که بیشتر احساس میکند یک رماننویس است تا یک فیلمنامهنویس. او گفت: «بیشتر دوست دارم مثل یک رماننویس بنویسم». او درباره این که شخصیتهایش را از کجا خلق میکند حرف زد و گفت وقتی که در حال نوشتن است این شخصیتها به ذهنش میرسند و از قبل آنها را روی استوری بورد نمیآورد. او گفت از آنجا که ژانر داستان برایش مهم است این کار برایش در حکم نقشه راه است. اما او تاکید کرد که این سفر شامل همه چیز میشود و او آنچنان از این سفر لذت میبرد که دلش نمیخواهد هیچ وقت تمام شود.
تارانتینو گفت: وقتی در حال نوشتن «بیل را بکش» بود، کلمهای را در گوشش شنید که به او میگفت «باید دو تا باشند» و او تا زمانی که این فیلم را تمام کرد، متوجه نشد که باید قسمت دوم آن را بنویسد.
تارانتینو در این نشست یادآور شد که همه میدانند او عاشق فیلم است، اما او میگوید که عاشق نوشتن است و در واقع نوشتن شادترین لحظات زندگیاش است. او با خنده گفت: «مشکل من این نیست که نوشتنم دچار توقف بشود، بلکه مشکلم این است که نمیتوانم نوشتنم را متوقف بکنم». بعد اضافه کرد: «وقتی برای فیلم مینویسی، چنین مشکلی، بزرگی نیست».
او گفت: «من به خودم اعتماد دارم و این برای ساخت اولیه یک فیلم ضروری است» و تاکید کرد که اگر در ژانر نمینوشت، همه فیلمهایش 5 ساعته میشدند. او گفت این ژانر بود که او را در یک چهارچوب منظم نگه داشت.
تارانتینو که ماه آینده (مارس) 50 ساله میشود، گفت وقت نوشتن اغلب به موسیقی گوش میکند و این به او کمک میکند تا روی صحنهها تمرکز کند. وی گفت وقتی به موسیقی گوش میکند، یاد مردمی میافتد که او را میشناسند و تشویقش میکنند.
این کارگردان که فیلمنامه همه آثارش را خودش نوشته گفت: «هیچ وقت یک سره به سراغ چیزی که میخواهم بنویسم نمیروم، یا از چیزی که نمیخواهم در بارهاش بنویسم دور نمیشوم، بلکه یک حرکت آهسته است که مرا به سمت چیزی که باید روی آن متمرکز کنم، پیش میبرد... و هرگز هم تا زمانی که حس کنم چیزی را که میخواستم بگویم ننوشتهام، دست از نوشتن برنمیدارم». وی تاکید کرد: «فقط وقتی دست از نوشتن برمیدارم که مطمئن شوم این نوشته را میتوانم منتشر کنم».
او در این نشست به روخوانی بخشی از دیالوگ پرسروصدای ساموئل ال جکسون در فیلم «جانگوی آزاد شده» پرداخت و گفت فکر میکند استفان یکی از بهترین شخصیتهایی بود که خلق کرده است.
تارانتیو در پاسخ به سئوال هورن درباره تفاسیر و انتقادهای بینامتنی که از آثارش میشود، گفت «فقط چند تا چیز روی این کره خاکی هست که ممکن است از تفاسیر بینامتنی بیشتر دوستشان داشته باشم.... اما همه اینها به مردمی که آثار مرا میخوانند مربوط میشود.»
او یادآور شد که سال 1991 در موسسه ساندنس در بخش کارگردانان شرکت کرد و در یک کارگاه فیلمنامهنویسی حاضر شد و فیلمنامهای را که داشت، مینوشت و بعد فیلمنامه «سگهای انباری» شد را در این کارگاه شکل داد. او گفت هیچ کس تا آن زمان اینقدر او را باور نکرده بود و یک مشاور بود که به او کمک کرد تا بفهمد چگونه میتواند متون بینامتنی فیلمنامهاش را با سئوال کردن از خودش درباره شخصیتهایش در بیاورد. او گفت اینطوری بود که توانست بفهمد آقای سفید و آقای نارنجی پدر و پسر هستند.
در این نشست، بخشی از فیلمهای مختلف کوئنتین تارانتینو برای حضار نمایش داده شد و او با لذت به تماشای آنها نشست.
نظر شما