به گزارش خبرگزاری مهر به نقل پایگاه اطلاع رسانی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی ، در این بیانیه آمده است:
اتفاق تلخی که روز گذشته در جریان بررسی یک استیضاح در مجلس شورای اسلامی رخ داد، نه مورد رضای خداوند متعال و نه بر تاکید رهبر حکیم انقلاب منطبق بود. دل مردم مسلمان و ولایتمدار ایران اسلامی را به درد آورد و موجب خوشحالی دشمنان گرگ صفت شد و یکی از قطعات بزرگ پازل دشمن را تکمیل نمود. ذکر چند نکته در این باره ضروری است:
1. اصرار عجیب و سوال برانگیز رئیس جمهور برای حفظ یک متهم قضایی به هر قیمت در جایگاهی خطیر در زیرمجموعه یک وزارتخانه با عمل نامربوط دور زدن مکرر قانون این سوال را در اذهان متبادر می سازد که به راستی دلیل این همه هزینه کردن چیست؟ آیا اطلاعات گذشته او در کسوت یک مقام قضایی عامل حفظ اوست؟ آیا او وجه المصالحه لجاجت دولت و مجلس شده است؟ بر فرض که او از همه اتهاماتش در کهریزک و پرونده سوالات کنکور و ... تبرئه شود و مظلوم باشد، آیا واقعا قحط الرجال است و هیچ متخصص دیگری توان انجام این مسوولیت را نداشت؟ مگر رهبری معظم انقلاب به دولت نفرموده بودند که از موضع تهمت پرهیز کند؟ بالاخره این فرد دارای پرونده مفتوح در محاکم قضایی است و اگرچه هنوز حکمی صادر نشده، دولت را در موضع حمایت از متهم قرار می دهد. وزیر سابق کار نیز اگر به فکر منافع نظام و مردم بود، می توانست با کناره گیری فداکارانه از سمتش ـ که دیگر اختیار چندانی هم در آن برایش باقی نمانده بود ـ مانع این اتفاق شود.
2.علیرغم حق قانونی نمایندگان مجلس برای استیضاح به دلایل فوق، متاسفانه نظر بسیاری از دلسوزان نظام مبنی بر مصلحت نبودن استیضاح در ماههای پایانی دولت دهم اثبات شد و این سخن رهبری مصداق پیدا کرد که گاهی اصرار بر یک امر حق و قانونی هم می تواند کمک کننده به خواست دشمن باشد. مگر به همین دلیل نبود که سوال دوم از رئیس جمهور منتفی شد؟ مگر آن زمان که فراکسیون اصولگرایان اصرار می کرد این اقدام برخلاف نظر رهبری در ضرورت حفظ آرامش و نکشاندن اختلاف به میان مردم است، متهم به نیت خوانی از رهبری نشد؟ آیا فهم آن از بیان علنی ایشان کار پیچیده ای بود که منجر به تحمیل هزینه لغو سوال به جایگاه رهبری انقلاب شد؟ آیا کافی نبود؟ آیا تشخیص ضرورت و مصلحت اینقدر دشوار شده است؟ معنای کیاست انتخاب بین خوب و بد نیست، هنرمندی و زیرکی انتخاب درست بین خوب و خوبتر و بین بد و بدتر و همراه کردن صبر با بصیرت برای جلوگیری از فتنه ای جدید است.
3. آقای رئیس جمهور! مگر رهبر معظم انقلاب نفرموده بودند کشاندن اختلاف به میان مردم و استفاده از احساسات مردم در این جهت، خیانت است؟ اگر رفتار دیروز جنابعالی در شروع کردن طرح اختلاف، مصداق این سخن رهبری نیست، پس چیست؟ استیضاح حق نمایندگان و دفاع تمام قد از وزیر و اقدامات دولت نیز حق مسلم شما بود؛ اما به چه مجوز شرعی و قانونی از موضوع جلسه خارج شده، موارد اختلافی خود با رئیس مجلس را طرح نمودید؟ آیا این برنامه قبلی شما در پاسخ به سوال از رئیس جمهور بود که با تدبیر رهبری لغو شد و آن را اینگونه خرج نمودید؟ با چه هدفی به طرح یک ادعای غیرحقوقی و پخش یک فیلم مخفیانه که جایگاه بررسی و طرح آن در محاکم قضایی است مبادرت کردید؟ اگر این مسیر را قبول هم نداشتید راه ارجاع به هیات حل اختلاف قوا و نهایتا پیگیری از مقام ولایت فقیه باز بود و هیچ بن بستی در کار نیست.
آقای احمدی نژاد! فاین تذهبون؟! ادعای وجود "بن بست" در نظام اسلامی برخوردار از نعمت ولایت فقیه چه وجهی دارد؟ این سخن شما با ادعای "انسداد سیاسی" جریان دوم خرداد چه تفاوتی دارد؟ عمده انتقاد وارد به شما همین ادبیات نزدیک شده شما به دوم خردادی هاست که متاسفانه مصادیق دیگری نیز دارد. اگر خود به بن بست رسیده اید آن را به نظام نسبت ندهید و راه علاج در خود بجویید. آیا فتنه گرانی که در انتخابات 88 به بهانه مقابله با انتخاب قانونی شما مقابل نظام ایستادند از این اتفاق خوشحال نیستند؟
4. آقای رئیس مجلس! شما شروع کننده ماجرا نبودید و مقصر اصلی نیستید، اما در اتفاق ناخوشایند روز گذشته مجلس بدون سهم هم نیستید و از این آزمایش موفق خارج نشدید! آیا نمی شد به ذکر چند جمله کوتاه مبنی بر نادرست بودن ادعاها، محفوظ بودن حق پیگیری حقوقی و قضایی بسنده کرده و بنزین بر آتش افروخته نمی ریختید؟ چه لزومی داشت در مقام اثبات خود و نادرستی ادعای رئیس جمهور برآیید؟ چرا با یادآوری کلیدواژه مناظرات 88، التهاب را بیشتر کردید؟ چرا مستند به ادعای دیگری ولو برادر رئیس جمهور، نسبتهایی به او و اطرافیانش دادید که هیچ پرونده اتهامی در هیچ دادگاهی ندارد؟ مثل کار شما به کسی می ماند که در حال نماز که دیگران سخن می گفتند، گفت: «خوش به سعادت من که در حال نماز سخن نمی گویم!»
آقای لاریجانی! خواهید گفت که بسیار کف نفس کرده اید، اما اگر این سخنان را نیز نمی گفتید و با استناد به حکم صریح مقام معظم رهبری از حق پاسخگویی گذر می کردید، نزد خداوند متعال روسفیدتر و در پیشگاه مردم عزیزتر نمی شدید؟ این اتفاق در ماجرای نامه سرگشاده رئیس جمهور به رئیس قوه قضاییه هم اتفاق افتاد و آیت الله آملی نیز می توانست پاسخ آن نامه را علنی ندهد تا رهبری ناچار از موضع گیری نباشد.
5. آقایان مسوول و رئیس! چرا این حادثه ناگوار باید در سومین روز از دهه فجری رخ دهد که مظهر وحدت و همدلی نیروهای انقلاب بوده و هست؟ چرا در زمانی که در جامعه مشکلات اقتصادی فزاینده تحت فشارهای خارجی و برخی سوءتدبیرهای داخلی وجود دارد، به جای تسریع در تدبیر مورد انتظار مردم اینگونه عمل می کنید؟ آیا این اتفاق علاوه بر ملت ایران، کام ملتهای مسلمان حاضر در صحنه بیداری اسلامی را که چشم امیدشان به الگو گرفتن از انقلاب ماست، تلخ نکرد؟ اگر تا به حال هیچ دلیلی بر وجود داشتن و میدان دار بودن حلقه انحرافی در تصمیم سازی سیاسی دولت و همگرا شدن آن با جریان فتنه وجود نداشت، اتفاق دیروز مجلس آن را اثبات نمود.
6. این حادثه تاسف بار نشان داد که عمل به دستور صریح اسلام و نصیحت امام راحل عظیم الشان مان در ضرورت خودسازی پیش از قبول مسوولیت تا چه حد ضروری است. امروز مدیریت سیاسی کشور نیازمند یک انقلاب اخلاقی است تا برای رضای خدا از ایراد اتهام پرهیز و برای رضای خدا و حفظ مصالح نظام و انقلاب از پاسخ به اتهام خودداری شود.
7. سخن آخر اینکه این اتفاق باید آخرین آن و تکرار ناشدنی باشد. مردم انقلابی و بصیر ایران اسلامی به هیچ کس اجازه نخواهند داد از مسیر ترسیم شده انقلاب و مورد تاکید رهبری خارج شود و بخواهد احساسات آنها را در جهت منافع شخصی، باندی و قبیله ای تحریک نماید. مسوولان این خواست و مطالبه عمومی را در شعارهای وحدت خواه و مطالبه گر مردم در راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن در هفته آینده به وضوح خواهند شنید. این راهپیمایی وحدت آفرین، امید دشمنان کینه توز انقلاب را نیز در سوءاستفاده از برخی غفلتها به دریایی از یاس و ناکامی بدل خواهد نمود. ان شاء الله
نظر شما